رابطه خودکنترلی و سبک¬های فرزندپروری با بهزیستی روانشناختی در بین دانش¬آموزان دبیرستانی شهرستان آباده
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :390,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
دانلود پروپوزال آماده: رابطه خودکنترلی و سبک¬های فرزندپروری با بهزیستی روانشناختی در بین دانش¬آموزان دبیرستانی شهرستان آباده
قسمت هایی از پروپوزال:
بیان مسأله:
یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف بهداشت روان آن جامعه است. بی شک بهزیستی روانشناختی، نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می کند. بهزیستی روان، از جمله اموری است که انسانها در زندگی به دنبال آن هستند. از آنجا که سلامت روان نیازی حیاتی برای بهبود کیفیت زندگی انسانها تلقی شده است، در این خصوص سازمان بهداشت جهانی سلامتی را به عنوان حالتی از بهزیستی که در آن فرد توانمندی های خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده کرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میکند (سازمان جهاني بهداشت WHO[1]، ۲۰۰۴). بهزیستی روانشناختی، نيازي اساسي براي بهبود كيفيت زندگي انسان و امري حياتي است(سازمان جهانی بهداشت WHO، ۲۰۰۴). بهزیستی روانی با ويژگي هاي توانمندساز دروني يا منابع دروني قدرت ارتباط دارد. برخورداري از اين منابع دروني توانايي فرد را، با وجود شرايط ناگوار و پيشامدهاي منفي، براي رشد سازگارانه خود افزايش مي دهد تا بهزیستی روانی خود را حفظ نماید(جکلون[۲]، ۱۹۹۷).
مدل ريف[۳] بهزيستي روانشناختي را تلاش فرد براي تحقق توانايي هاي بالقوه واقعي خود مي داند. اين مدل از طريق ادغام نظريه هاي مختلف رشد فردي(مانند نظريه خود شكوفايي مزلو و شخص كامل راجرز) و عملكرد سازگارانه (مانند نظريه ي سلامت رواني مثبت جاهودا) شكل گرفته و گسترش يافته است. ریف بر پایه مرور دقیق ادبيات پژوهشي و انسجام نظريه هاي رشدي، سلامت رواني و باليني خاطر نشان ساخت كه اين ديدگاه ها در بر دارنده ي ملاك هاي مشابه و مكمل بهزیستی روانشناختی مثبت هستند(ریف، ۱۹۸۹). ویسینگ و وان ادن[۴](۱۹۹۷)، يك عامل بهزيستي روانشناختي كلي را شناسايي كرده اند و آن را به صورت تركيبي از كيفيت هاي ويژه، از قبيل احساس انسجام، رضايت از زندگي، تعادل عاطفه و نگرش كلي نسبت به خوش بيني يا جهت گيري مثبت نسبت به زندگي توصيف كرده اند. بهزیستی روانشناختی يك مفهوم چند بعدي است كه علاوه بر عدم بيماري و ناتوان نبودن، احساس شادكامي و امید را نيز در برمي گيرد(لارسن[۵]،۱۹۹۱؛ به نقل از اپدناكر[۶] و همكاران، ۲۰۰۸). ابعاد نظري بهزیستی روانشناختي مثبت در ديدگاه اخير شامل، استقلال، تسلط محيطي، رشد فردي، روابط مثبت با ديگران، هدفمندي در زندگي و پذيرش خود است. الگوي مزبور در سراسر جهان به طور گسترده و وسيعي مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است(ريف و سينگر[۷]، ۱۹۹۸ ؛ آنتولی و کاکونی[۸]، ۱۹۹۸ ؛ کاشلو و کاسترو[۹]، ۲۰۰۱).
از سوی دیگر بهزیستی روانی علاوه بر بدن سالم با عوامل فردی، محیط و شرایط زندگی سالم نیز مرتبط می باشد. اینکه محیط و عوامل مختلف چگونه بر ساختار بهزیستی روانی انسان تاثیر می گذارد و با چه شیوه ای با کشمکش های محیطی مبارزه می کنند موضوعی است که در رویکردهای مختلف روانشناختی مطرح است و هر کدام با توجه به دیدگاه های اختصاصی خود پیرامون ماهیت انسان و نیروی انگیزش وی، بهزیستی روانی انسان را به شیوه ای خاص تبیین می کند. در این میان دو عامل که در تبیین بهزیستی روانشناختی افراد مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است خودکنترلی و نوع سبک فرزند پروری والدین می باشد.
بررسي ها گوياي آن هستند كه خودکنترلي با سلامت بدني و رواني رابطه مثبت دارد و به عنوان يك منبع مقاومت دروني، تاثيرات منفي استرس را كاهش مي دهد و از بروز اختلال هاي بدني و رواني پيش گيري می کند و به طور کلی منجر به افزایش بهزیستی فرد می گردد. روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که تعادل بین رفتارها و خودکنترلی در مواجهه با مشکلات اجتماعی را داشته باشد(حردانی، ۱۳۸۵). در شرایطی که بهزیستی روانی افراد آسيب ديده، تحت تاثير پيامدهاي منفي پيشامدهاي ناگوار قرار مي گيرد، خودکنترلي و خود تاب آوري از منابع درون فردي هستند كه مي توانند سطوح استرس و ناتواني را در شرايط ناگوار تعديل نمايند و اثرات منفي استرس را كم رنگ تر جلوه دهند.
به عبارت دیگر بررسی ها نشان داده است، يكی از مهمترين مهارت ها كه مشخصه بهزیستی روانی افراد است، برخورداري آنها از صفت خودكنترلي(خودنظارتی) است. افرادي كه مي توانند هدف هاي واقع گرايانه را اولويت بندي كنند و در زمان تصميم گيري ميان عواطف و عقل تعادل برقرار كنند خود كنترل هستند. خودكنترلي بيانگر ميزان مطابقت ويژگي هاي رفتاري خود با شرايط و موقعيت موجود است(كريتنر و کینیکی[۱۰]، ۲۰۰۷). مفهوم خودكنترلي كه در سال۱۹۷۴ توسط اشنايدر[۱۱] گسترش يافت، به اين معني است كه يك شخص در موقعيت خود چه قدر انعطاف پذير يا چه قدر پايدار است(كاشال وكوانتس[۱۲]، ۲۰۰۶). چندين مطالعه اثر خودكنترلي را در محل كار بررسي كرده و به اين نتيجه رسيده اند كه افراد با خودكنترلي بالا بيشترين مهارت اجتماعي را دارند و از بهزیستی روانشناختی مطلوبی برخوردارند(دای و کلیدوف[۱۳]، ۲۰۰۳). ازطرفی نارسایی خودکنترلی با مفهوم تکانشگری و اضطراب رابطه دارد و نشانگر ناتوانی در تفکر در مورد پیامد رفتار است. بنابراین شناخت و شناسایی تاثیر این متغیر مهم بر بهزیستی روانشناختی لازم بنظر می رسد.
از سوی دیگر سبک فرزند پروری والدین بر شکل گیري افکار، رفتار و هیجانات کودکان تأثیر معناداري دارد. بر اساس مدل آسیب پذیري- استرس[۱۴] در آسیب شناسی روانی پژوهش هاي زیادي نقش عوامل مربوط به خانواده را به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب پذیري و بهزیستی روانی فرد مورد بررسی قرارمیگرید(هریس و کرتن[۱۵]،۲۰۰۲ ؛ پیاژه[۱۶]،۱۹۵۴ ؛ بالبی[۱۷]، ۱۹۶۹ به نقل از نریمانی و احدی ۱۳۹۰).
انسانها(کودکان)در بدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است هر آنچه که ما بر روی آن بنویسیم در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان توسط خانواده، مدرسه رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود.یعنی، قاعدتا شکل فرم و محتوی هر کدام از این منابع ،نسبتاً مشابه شکل فرم و محتوی شخصیت روانی ،اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود.در مواقعی که خانواده بتواند با روایط آموزشی صحیح ،فرزند را به سمت خود جذب کند تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشد به حداقل خواهند رسید.و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد.در صورتی که خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد،، طبیعتاً منابع دیگری که رابطه بهتر و آرامشی بهتر از خانواده ایجاد کنند ،می توانند بر روی چگونگی شخصیت روانی ،اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند .از منظر دیگر در صورتی که رابطه خانواده رابطه ای بر اساس دموکراسی و آزادی باشد اولاً فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیاً جنبه اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر این صورت غالباً دیده شد که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه برخورد خواهد کرد. این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند. در بعضی از افراد خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان ،در نتیجه، شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از ۶ سال پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند .(دادسون، ۱۹۷۲).
به طور کلی خانواده اولین پایه گذار شخصیت و ارزشها و معیارهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک و خط مشی زندگی آینده کودک خود دارد و اخلاق و صحت و سلامت روانی فرد تا حدود بسیاری در گرو آن است واکنش کودک نسبت به محیط فرد تحت تاثیر موازین اجتماعی و فرهنگی است که در میان آن بزرگ شده است. از آنجا که خانواده خود یک واحد اجتماعی است و ارزشها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک منتقل می شود به عنوان یک واسطه از لحاظ تاثیر محیطی اجتماعی به دانش آموزان اهمیت فراوانی دارد.
به دیگر سخن، چون خانواده که کانون تولد و زایش فرزند است پیش از روی شکل گرفته است تا مرحله ای که فرزند به آگاهی و شعور کافی برسد خواه ناخواه در تعیین سرنوشت او تاثیر فراوان دارد (احدی و محسنی، ۱۳۸۰).
از آنجا که مطالعه روابط والدین و فرزندان یکی از بحثهای مهم روانشناسی را تشکیل می دهد. روابط بین فرزندان و سایر اعضای خانواده را می توان به عنوان نظام یا شبکه ای از بخشهایی دانست که در ارتباط متقابل با یکدیگرند. والدین ممکن است هم فرزند خودشان را دوست بدارند و هم اینکه آنها را طرد کنند و یا اینکه در عین دوست داشتن آنها، در انضباط نیز سخت گیری نمایند پاسخ فرزندان نیز صرفاً به یک جنبه از رفتار والدین یا شخصیت آنها ارتباط پیدا نمی کند بلکه تحت تاثیر ترکیبی از عوامل مختلف است (باقرپور کماچالی و همکاران، ۱۳۸۶).
بنابراین با توجه به مطالعات انجام شده و اهمیت نقش متغیرهای خودکنترلی و سبک های فرزند پروری در تبیین بهزیستی روانشناختی، مساله اساسی در پژوهش حاضر این است که آیا خودکنترلی و سبک های فرزندپروری قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان می باشد؟
[۱] – World Health Organization a
[۲] – Jacelon
[۳] – Ryff
[۴] – Wissing and Van Eeden
[۵] – Larsen
[۶] – Epdencker
[۷] – Seinger
[۸] – Antonelli and Cucconi
[۹] – Cusullo and Castro
[۱۰] – Krietner and Kinicki
[۱۱] – Snyder
[۱۲] – Kaushal and Kwantes
[۱۳] – Day and Kilduff
[۱۴] – Diathesis- stress model
[۱۵] – Harris and Curtin
[۱۶] – Piage
[۱۷] – Bowlby
……………………………
۲- اهمیت و ضرورت تحقیق:
……………………………
۳- پیشینه تحقیق:
……………………………
۴- اهداف تحقیق:
…………………………………….
۵- فرضيه هاي تحقیق:
…………………………………….
۶- مدل تحقیق
…………………………
۷- سوالات تحقیق:
…………………………………….
۸- تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):
…………………………………….
۹- بیان جنبه نوآوری تحقیق:
………………………….
۱۰- روش شناسی تحقیق:
الف: شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهيزات و استانداردهاي مورد استفاده در قالب مراحل اجرايي تحقيق به تفكيك):
………………………….
ب- متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:
…………………………………….
ج – شرح کامل روش (ميداني، كتابخانهاي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيشبرداري و غيره) گردآوري دادهها :
…………………………………….
د – جامعه آماري، روش نمونهگيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):
…………………………………….
ر- روش نمونه گیری و حجم نمونه:
…………………………………….
ز- ابزار تحقیق:
…………………………………….
هـ – روشها و ابزار تجزيه و تحليل دادهها:
…………………………………….
منابع :
…………………………………….
آسان داک: www.Asandoc.com
دانلود نمونه پروپوزال تکمیل شده، پروژه پر شده، طرح پیشنهادیه آماده