: بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران با استراتژی مدیریت تعارض و میزان پذیرش تغییر(مطالعه موردی: مدارس متوسطه شهرمیناب)
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :390,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
دانلود پروپوزال آماده: : بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران با استراتژی مدیریت تعارض و میزان پذیرش تغییر(مطالعه موردی: مدارس متوسطه شهرمیناب)
نمونه پروپوزال پر شده و تصویب شده و تمامی قسمت ها تکمیل شده به صورت آماده قیمت در حد رایگان مديريت گرايش: آموزشی
قسمت هایی از پروپوزال:
۱- بیان مسأله:
تحولات مديريتي دو دهه اخير و حضور سازمان هادر دنياي رقابتي و پيچيدة امروز اين نكته را يادآور مي شود كه مديريت نيز به مانندساير علوم نيازمند مهارت و تخصص ويژه است مديران نه تنها بايد محيط پيرامون خود را بشناسند بايد با اشراف به اصول و فنون و استفاده از ابزارهاي مورد نياز، سازمان خود را اداره كنند. مديريت فرايندي است از برنامه ريزي، سازماندهي، رهبري و كنترل تلاش هاي اعضاي سازمان و مورد استفاده قرار دادن ساير منابع سازماني براي رسيدن به هدف هاي مشخص يا اعلام شده سازمان(استونروفری من،۱۳۷۵)
افراد با توجه به اينكه محيط شغلي آنها تا چه اندازه با سبك تفكرشان همسو و يا مغاير باشد، مي توانند در مراحل مختلف شغلي خودحضور قوي تر يا ضعيف تري داشته باشند.با وجود تعاريف متعدد و مبسوط از توانايي، سبك هاي تفكر هم به همان اندازه و شايد به دلايلي بيشتر از توانايي مهم و مؤثر است. زيرا ساخت هاي اجتماعي، هيجاني و عملكردهاي هوش و به عبارتي وجوه مختلف هوش تصور ما رانسبت به آن چيزي كه افراد قادرند انجام دهند گسترش مي دهند؛ اما ساخت هاي مربوط به سبك هاي تفكر، تصور ما را نسبت به آن چيزي كه افراد ترجيح مي دهند تا انجام بدهند نزديك مي كند. وقتي نيمرخ سبك هاي تفكر فرد تناسب خوبي با محيط داشته باشدپيشرفت خواهد كرد، ولي وقتي تطابق مناسب و كافي نباشد فرد متحمل آسيب هايي خواهدشد. بسته به اين كه نيمرخ سبكهاي تفكر فرد تاچه اندازه و چگونه با انتظارات محيط تطابق يابد و چگونه فرد محيط را ارزيابي مي نمايد، عملكرد بهتر يا ضعيف تر وي طي دوره هاي شغلي مشخص مي گردد)استرنبرگ،۱۳۸۰).
از آنجا كه سبك رهبري نيز به مانند ساير جريان هاي شناختي و ذهني تحت تأثير نوع نگرش و تفكر فرد است، به نظر مي رسد توجه به سبك هاي تفكر كه شيوة ترجيحي تفكر فرد را مطرح مي سازد، كمك شاياني به انتخاب فرد شايسته و اصلح مي كند. سبك مترادف با توانايي نيست، بلكه نحوة استفاده از توانايي هاي بالقوه است. ما يك سبك خاص نداريم، بلكه شماري از سبك هاوجود دارند. افراد ممكن است توانايي هاي مشابهي داشته باشند ولی سبك هاي تفكرشان متفاوت باشد، اما جامعه هميشه با توجه به توانايي هاي يكسان افراد، يك جور در مورد آنها قضاوت نمي كند، بلكه افرادي كه سبك تفكرشان در موقعيت هاي خاص متناسب باانتظارات جامعه است، به عنوان كساني كه داراي سطوح بالاي توانايي هستند، مورد قضاوت قرار مي گيرند، علي رغم اين واقعيت كه آنچه مطرح مي شود، توانايي نيست بلكه انطباق سبك هاي تفكر آنان با وظايفي است، كه بر عهده دارند. اينكه افراد ترجيح مي دهند چگونه بينديشند، مي تواند به اندازة اينكه تا چه حد خوب مي انديشند، حائز اهميت باشد(استرنبرگ ،۱۳۸۰)
در پژوهشهاي سازماني و نظريهپردازي درباره سازمان، پديده تغيير نقش محوري پيدا كرده است. تغيير سازماني[۱] مستلزم حركت از شناختهها بهسوي ناشناختههاست و از آنجايي كه آينده نامطمئن است و ممكن است بر قابليتها، ارزشها و تواناييهاي افراد تأثير منفي بگذارد، بهطور کلي اعضاي يك سازمان از انجام تغيير حمايت نميكنند مگر اينكه دلايل قانعكنندهاي براي مجابكردن آنها بر اقدام مورد نظر وجود داشته باشد. بههمين منوال سازمانها نيز گرايش شديدي دارند كه در وضعيت موجود سرمايهگذاري كنند و در مقابل تغيير براي منافع نامطمئن آينده مقاومت ميكنند (نصيري، ۱۳۸۲).
جورج و جونز[۲] (۱۹۹۶؛ به نقل از رشيد[۳] ، سامباسيوان و رحمان[۴]، ۲۰۰۳) تغيير را حركت بيوقفه از وضع موجود به وضع آينده تعريف کردهاند. در اين ميان، كاركنان سازمان بهدليل داشتن ارزشها و نگرشهاي متفاوت، ميتوانند از جمله موانع بالقوهاي باشند كه بر سر راه تغيير قرار ميگيرند. لينستون و ميتروف[۵] (۱۹۹۴؛ به نقل از رشيد و همکاران، ۲۰۰۳) از افراد بهعنوان عاملي مهم در فرايند تغيير ياد ميكنند و معتقدند ادارهكردن بخش انساني سازمان چالش اصلي در هدايت فرايند تغيير در سازمان است، زيرا كه انسان ارزشها، خواستهها و نگرشهايش را به سمت يك فعاليت خاص و ويژه در نظر ميگيرد. رابينز[۶] (۱۳۸۴)سه عامل چشمانداز شخصي[۷] ، سازماني[۸] و تكنولوژي[۹] را در اجراي فرايند تغيير در سازمان دخيل ميداند و معتقد است كه چشمانداز شخصي ناظر به تغييرات در نيروي انساني، تغيير در نگرشها، توقعات، ادراك يا رفتارهاًست، چشمانداز سازماني به تغييردادن ساختار كه در برگيرنده هر نوع تغيير در روابط تغییر ، مكانيسم همكاري، درجه تمركز، طرح مشاغل و يا متغيرهاي مشابه ساختار سازماني و چشمانداز تكنولوژي به تغيير فنآوري كه در برگيرنده تغيير در شيوه و فرايند كار يا روشها و تجهيزات مورد استفاده است، اشاره دارد.
……………………………
۲- اهمیت و ضرورت تحقیق:
……………………………
۳- پیشینه تحقیق:
……………………………
۴- اهداف تحقیق:
…………………………………….
…………………………………..
۵- فرضيه هاي تحقیق:
…………………………………….
…………………………………..
۶- مدل تحقیق
…………………………
……………………………..
۷- سوالات تحقیق:
…………………………………….
…………………………………..
۸- تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):
…………………………………….
…………………………………..
۹- بیان جنبه نوآوری تحقیق:
………………………….
…………………………….
۱۰- روش شناسی تحقیق:
الف: شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهيزات و استانداردهاي مورد استفاده در قالب مراحل اجرايي تحقيق به تفكيك):
………………………….
…………………………….
ب- متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:
…………………………………….
…………………………………..
ج – شرح کامل روش (ميداني، كتابخانهاي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيشبرداري و غيره) گردآوري دادهها :
…………………………………….
…………………………………..
د – جامعه آماري، روش نمونهگيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):
…………………………………….
…………………………………..
ر- روش نمونه گیری و حجم نمونه:
…………………………………….
…………………………………..
ز- ابزار تحقیق:
…………………………………….
…………………………………..
هـ – روشها و ابزار تجزيه و تحليل دادهها:
…………………………………….
…………………………………..
منابع :
…………………………………….
…………………………………..
آسان داک: www.Asandoc.com
دانلود نمونه پروپوزال تکمیل شده، پروژه پر شده، طرح پیشنهادیه آماده
[۱]– Organizational Change
[۲]– Georg & Jones
[۳] – Rashid
[۴] – Sambasivan & Rahman
[۵]– Linstone & Mitroff
[۶] – Robbins
[۷]– Personal Perspective
[۸]– Organizational Perspective
[۹]– Technological Perspective