انسان کامل از دیدگاه عرفا
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :29,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
انسان کامل از دیدگاه عرفا
(۱۱صفحه ورد)
تاریخچه اصطلاح انسان کامل نزد صوفیه و عرفا
در میان متصوفه اشاره به تنی چند از مشایخ که از انسان کامل سخن به میان آوردهاند ضروری است. حلاج نخستین کسی است که از
انسانی که مراتب کمال را پیموده و مظهر کامل صفات عالی شده، نام برده است. او خود را نیز سالکی میدانست که به چنین مقامی نایل
شده است و سرانجام جان خود را در این راه از دست داد. پس از وی، بایزید بسطامی اصطلاح «الکامل التمام» را برای انسان نمونه
خود به کار برد. بعد از او محی الدین نخستین کسی است که در عرفان اسلامی اصطلاح «الانسان الکامل» را در آثار خود از جمله
فتوحات مکیه و فصوص الحکم به کاربرد و درباره ویژگیهای چنین انسانی به تفصیل بحث کرد.
سپس عزیزالدین نسفی کتابي تحت عنوان «الانسان الکامل» به زبان فارسی نوشت که مشتمل بر بیست و دو رساله است. پس از نسفی
افراد زیادی از صوفیه همچون شمس تبریزی، مولوی، عبدالکریم جیلی و دیگران در این باره به بحث پرداختهاند.
انسان کامل در سلسله مراتب تنزلات
قیصری در مقدمهاش بر شرح تائیه ابن فارض گفته است:
نخستین تجلی خدای سبحان بر خویشتن و نخستین اظهارش در وجود خویش که به منزله هیولای کلی است که از آن به عنوان «نَفَس
رحمانی» تعبیر میشود، عبارت است از صورت عقلیهای که صورت نفس کلی از آن منشعب است، چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود:
نخستین آفریده خدا عقل بود و در مرحله بعدی صورتهای عقول و نفوس مجرده و طبیعت اصيله از آن منشعب گشت، سپس صورتهای
نفوس منطعبه و هیولای کلی اجسام نوری مثالی و عنصری، سپس در صورت عرش و كرسي، سپس صورت اجسام عنصری آسمانی و
غیر آسمانی، سپس صور مرکبات از معادن و نباتات و حیوانات، تا آن که حرکت وجودي به مرحله پیدایش انسان رسید که او آخرین
مرتبه از مراتب تنزلات است.
انسان کامل از دیدگاه ابن عربی
او معتقد است انسان کامل موجودی است که به وسیله او سرّ حق، به حق، ظاهر میگردد. مراد از سرّ حق نیز کمالات ذاتیه خداوند است
که تنها انسان قادر است آنها را نشان دهد. چون کمالات ذاتیه خداوند در غیب مطلق بود خداوند خواست تا در عالم شهادت آنها را
مشاهده کند. لذا انسان کامل را آفرید تا در آیینه وجود او خود را مشاهده کند. او در فص آدمی میگوید: «لکونه متصفاً بالوجود ویظهر
به سرّه الیه»
ربی میگوید چون انسان کامل، مظهر جمیع اسما حق تعالی است پس خدا را باید به وسیله او شناخت یعنی با شناخت انسان کامل
است که معرفت به حق پیدا میشود و خداوند نیز آیات خود را که نشانههای وجودیش میباشد در این موجود قرار داده است. باز در
فص آدمی میگوید «ثم لتعلم انه لما کان الامر علی ما قلناه من ظهوره بصورته احالنا تعالی فی العلم به علی النظر فی الحادث و ذکر انه
تعالی ارانا آیاته فیه.
او در فص شیثیت آورده است: «فيتقبل الاتصاف بالأضداد کما قبل الاصل الاتصاف بذلک الجلیل و الجميل و کالظاهر و الباطن و الاول
و الآخر» یعنی انسان کامل متصف به صفات گوناگون است، حتی صفات متضاد نيز در او جمعاند، از قبیل جمال و جلال، ظاهر و
باطن و اول و آخر…………………….
…………………….
…………………