حقوق تعهدات و قراردادهاي بين المللي در فقه و حقوق اسلام
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :29,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
حقوق تعهدات و قراردادهاي بين المللي در فقه و حقوق اسلامتعريف قرارداد و عقد
(۱۱ صفحه ورد)
هر نوع توافق بين دو يا چند طرف را در موضوعي خاص كه داراي اثر حقوقي باشد مي توان قرارداد ناميد موضوع قرارداد گاهي ايجاد نوعي حق و تكليف است و گاه شناسايي تغيير, اسقاط و يا انتقال آن دو.
قراردادها ا حيث تابعيت اشخاصي كه آن را معتقد مي كنند به دو نوع قراردادهاي داخلي و بين المللي تقسيم مي شود كه نوع اول در قلمرو حقوق داخلي و نوع دوم تحت حاكميت حقوق بين الملل قرار دارد.
قرارداد بين المللي عبارت از نوعي توافق به منظور شناسايي ايجاد, تغيير با اسقاط تعهد و يا انتقال حق است كه بين دو يا چند دولت يا سازمان بين المللي منعقد مي شود.
برخلاف نظر عده اي كه عقد را به اثر تعريف كرده اند در اصطلاح فقهي عبارت است از انشاي ماهيتي كه داراي آثار حقوقي است يعني انتقال مالكيت يا پيدايش تعهد از آثار عقد است نه ماهيت آن. برخي از حقوقدانان عقد را همان تراضي ايجاد كننده تعهد دانسته و بر اين اساس عقد را چنين تعريف كرده اند (توافق دو يا چند اراده است كه به منظور ايجاد آثار حقوقي انجام ميشود) در اين مورد بايد گفت كه عنوان تراضي نمي تواند بيان كننده ماهيت عقد باشد زيرا در مفهوم تحليلي يا توافق طرفين تفسير كرد زيرا تراضي مادام كه همراه با قصد انشاي طرفين نباشد عقدي را ايجاد نخواهد كرد.
در مقام مقايسه بين قرارداد و عقد بايد خاطر نشان ساخت كه در فقه و حقوق اسلام هر قراردادي واجد جنبه الزامي نيست و ايجاد تعهد نمي كند بلكه موضوع پاره اي از آنها همان گونه كه اشاره گرديد شناسايي اسقاط و تغيير حق يا تكليف است در حالي كه عقد علي الاصول به منظور ايجاد تعهد واقع مي شود و علاوه بر آن هميشه با قصد انشا همران است تا بدين وسيله مفاد مفاهيمي چون بيع, رهن, صلح و نظاير آن را ايجاد نمايد و حتي انتقال مالكيت نيز از آثار آن محسوب مي شود لذا با توجه به مفهوم اصطلاحي عقد در فقه نمي توان ترديد داشت كه عقد همواره به معني ايجاد متعلق آن است و به همين لحاظ نباشد هر نوع قرارداد از ديدگاه فقه عقد تلقي گردد.
چنانچه اشاره شد اصطلاح عقد در فقه عبارت از ايجاد يك ماهيت حقوقي است قرارداد را در همين معني بايد مترادف با عقد دانست در نهايت از جهات مصاديق تفاوتي كه در معني اخص بين آن دو مي توان ذكر كرد اين است كه عقد به عقود معيني نظير بيع , اجاره , و وكالت اطلاق ميگردد در حالي كه قرارداد به عقود غير معين گفته مي شود اگرچه در معناي اعم كلمه از حيث مصاديق آن دو و با هم مساوي هستند.
مفسران عقد را به (اوكدالعهود) تفسير نموده و فقها آن را به عهده مشدد (محكم و ناگستني) تفسير كرده اند ولي بايد توجه داشت كه مظور آنان از عهد مشدد همان عهدي است كه با قصد انشا تحقق مي يابد, اما نه به اين معني كه اسلام براي عقد معني و مفهوم خاصي در نظر گرفته است بطوريكه اين معني ويژه اسلام و فقه باشد بلكه منظور آن است كه فقها مفهوم عرفي عقد را انشا و ايجاد دانسته اند و بعيد به نظر مي رسد كه حقوقدانان معني متعارف عقد را چيزي جز اين بدانند زيرا منظور از آن در اصطلاح حقوقي نيز عبارت از توافق بر انشا و ايجاد تعهد يا انتقال تغيير يا به پايان بردن آن است.
پس آنچه كه در اين ميان اهميت دارد وجود توافق بر ايجاد نوعي اثر حقوقي است كه با مفروض بودن آن فرقي بين عقد و قرارداد وجود نخواهد داشت.
ما در اين نوشتار به طور اجمال مهمترين ديدگاههاي فقه و حقوق اسلام را در هصئص قراردادهاي بين المللي طي شش گفتار مورد بررسي قرار خواهيم داد.
……………………
…………………