مبانی نظری و پیشینه تحقیق ابعاد سلامت، مدل های موجود در سلامت و عوامل موثر بر آن
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق ابعاد سلامت، مدل های موجود در سلامت و عوامل موثر بر آن
در خصوص مفهوم سلامت، تعریف سلامت از دیدگاههای مختلف، ابعاد سلامت، مدلهای موجود در سلامت و عوامل موثر بر آن مورد بحث قرار میگیرد.
سلامت یکی از واژههایی است که بیشتر مردم با آنکه مطمئن هستند که معنای آن را میدانند تعریف آن را دشوار مییابند. از اینرو تعاریف بسیاری از سلامت در دورههای مختلف شده و تعریفی که از همه بیشتر پذیرفته شده تعریف سازمان بهداشت جهانی است که سلامت را چنین تعریف میکند: سلامتی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه تنها بیماری یا معلول نبودن(۷۳).
در فرهنگ آکسفورد[۱]، سلامتی بصورت وضعیت عالی جسم، روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و بطور موثر انجام میشود، تعریف شده است، در جای دیگر سلامتی بصورت حالتی از تعادل نسبی شکل و اعمال بدن که در نتیجه تنظیم موفق و پویای بدن بر علیه نیروهایی که سعی در مختل کردن آن دارند، بیان شده است. وبستر سلامتی را وضعیت خوب و عالی بدن، فکر و روح و بخصوص عاری بودن از درد یا بیماری جسمی تعریف نموده است(۷۳ و۷۴). دان[۲] سلامتی را بصورت وضعیتی که در آن فرد تعادل و مسیر هدفمند را در محیط خود حفظ کرده و بر جنبه پویایی سلامت تاکید دارد، تعریف مینماید. تعاریف فعلی از سلامتی سعی دارند از دان ایده بگیرند و در حقیقت تعاریف بر دو نظریه کلی تاکید دارند: سلامتی پویا است نه ایستا و محیط یا زمینه زندگی افراد بر میزان رسیدن آنها به سلامتی تاثیر گذار است(۷۵). بدین منوال از تعریف سازمان بهداشت جهانی چنین بر میآید که سلامتی، مفهومی بسیار گسترده تر از رفاه جسمی است و برای سالم بودن، تعادل و هماهنگی در عملکرد جسم و روان الزامی است(۷۶).
با اینکه تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت، در سالهای اخیر با گنجاندن” تواناییی داشتن یک زندگی از نظر اقتصادی و اجتماعی مثمر” تقویت شده است، با این وجود این تعریف عملیاتی نیست. یعنی نمیتوان آن را به صورت مستقیم اندازهگیری کرد. در این رابطه گروهی از محققین سازمان بهداشت جهانی یک تعریف عملیاتی را برای سلامتی توصیه کردهاند که عبارت است از:
الف) عدم وجود شواهدی دال بر بیماری و درست عمل کردن بر حسب سن، جنس، جامعه و منطقه جغرافیایی.
ب) عملکرد مناسب اندامهای مختلف در ارتباط با دیگر اندامها که باعث بوجود آمدن نوعی توازن و پایداری میشود.
این حالت نسبتا ثابت است اما چون انسان تابع محرکهای داخلی است ممکن است تغییر کند(۷۳ و۷۴). نهایتا باید گفت: مفهوم سلامتی مطلق نبوده و نسبی میباشد و هر فرد در مقایسه خود با شرایط قبلیاش و یا در مقایسه خود با دیگران آن را معنی میکند و ممکن است در زمانها و مکانهای مختلف مفهوم آن متفاوت باشد ولی اگر بخواهیم یک تعریف عملی و عینی از سلامت ارائه دهیم باید بگوییم که سلامتی عبارت است از فقدان بیماری و داشتن تعادل جسمی و روحی(۷۳). با توجه به تعاریف سلامتی متوجه میشویم که سلامتی یک مساله چند بعدی است. بانکر و کووالسکی[۳] پنج بعد جسمی[۴] ، روانی[۵] ، اجتماعی[۶] ، معنوی[۷] و عقلانی[۸] را به عنوان ابعاد سلامتی معرفی نموده اند(۷۶). در صورتیکه لونستین[۹] و آقاملایی علاوه بر ابعاد فوق بعد شغلی را نیز جز ابعاد سلامتی معرفی نمودهاند(۷۴ و۷۶).
بعد جسمی، معمولترین بعد سلامتی است که نسبت به ابعاد دیگر سلامتی ارزیابی آن سادهتر میباشد. سلامت جسمی در حقیقت ناشی از عملکرد درست اعضای بدن است. از نظر بیولوژیکی عمل مناسب سلولها و اعضای بدن و هماهنگی آنها با هم نشانه سلامت جسمی است که بعضی از علایم آن عبارتند از ظاهر خوب و طبیعی، وزن مناسب، اشتهای کافی، خواب راحت و منظم، حرکات بدنی هماهنگ و…(۷۷).
بعد دیگر بعد روانی است که عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی واجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب. از نظر مازلو فردی که از سلامتی روانی برخوردار است دارای خصوصیاتی از قبیل درک مناسب از واقعیت، توانایی قبول خود و دیگران و ذات بشریت، توانایی برای تمرکز بر حل مشکلات و خلاقیت، همانند سازی با نوع بشر، تمایل برای نشان دادن واکنشهای هیجانی و عاطفی میباشد(۷۸).
فرهنگ بزرگ روان شناسی لاروس[۱۰]، سلامت روانی را چنین تعریف میکند: استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و موثر کار کردن برای موقعیت های دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود، توانایی داشتن(۷۱).
طبق مکتب زیست گرایی که اساس روان پزشکی را تشکیل میدهد، سلامت روانی زمانی وجود خواهد داشت که بافتها و اندامهای بدن به طور سالم کار کنند. هرنوع اختلال در دستگاه عصبی و در فرایندهای شیمیایی بدن، اختلال روانی به همراه خواهد آورد(۷۰ و۷۱ و۷۴).
مکتب انسانگرایی معتقد است که سلامت روانی، یعنی ارضای نیازهای سطوح پایین و رسیدن به سطح خود شکوفایی. هر عاملی که فرد را در سطح ارضای نیاز های سطوح پایین نگهدارد و از خود شکوفایی او جلوگیری کند اختلال رفتاری بوجود خواهد آورد(۷۱ و ۷۴).
مکتب روانکاوی معتقد است که سلامت روانی یعنی، کنش متقابل موزون بین سه عنصر مختلف شخصیت: نهاد، من و من برتر. بدین صورت که من باید بتواند بین تعارضهای نهاد و من برتر تعادل بوجود آورد(۷۱ و۷۴).
مکتب رفتارگرایی، در تعریف سلامت روانی، بر سازگاری فرد با محیط تاکید دارد. این مکتب معتقد است که رفتار نا سالم نیز مثل سایر رفتارها، در اثر تقویت آموخته میشود. بنابر این بهداشت روانی نیز رفتاری است که آموخته میشود(۷۰ و ۷۱).
مکتب بوم شناختی معتقد است که عوامل موجود در محیط فیزیکی، مثل سر و صدا، آلودگی هوا، زیادی جمعیت، کوچکی محل سکونت و به خطر افتادن حریم، میتوانند سلامت روانی فرد را به خطر اندازند(۷۳). تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامت روان عبارتست از: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب نتیجه آن که مفهوم سلامت روانی عبارت خواهد بود از تامین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی و پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی آن(۷۸).
بعد اجتماعی از ابعاد دیگر سلامتی است که در این رابطه ملک افضلی مینویسد بعد اجتماعی سلامتی از دو جنبه ارتباط سالم فرد با جامعه، خانواده، مدرسه و محیط شغلی و دیگری سلامتی کلی جامعه تشکیل میگردد. بعد اجتماعی سلامتی شامل سطوح مهارتهای اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه بزرگتر میباشد(۷۳).
از ابعاد دیگر بعد معنوی است. یکی از علل عمده بیماریها و مشکلات روانی و به تبع عوارض جسمی و اجتماعی آن احساس پوچی و تزلزل روحی است که ناشی از فقدان بعد معنوی در فرد است. پایبندی اخلاقی و توجه بیشتر به مسایل معنوی و ایمان باعث کاهش اضطراب و استرس و عوارض ناشی از آن میگردد(۷۹). ایمان و عقاید معنوی تاثیر مثبت بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد بطوریکه این بعد از سلامت به عنوان منبع درونی بسیار مهم جهت کمک به بیماران در تطابق با بیماری معرفی شده است(۸۰).بعد معنوی سلامت به اعتقادات شخص در زمینههای مختلف که موجب حفظ تمامیت فرد به عنوان یک موجود زنده میگردد اشاره دارد(۷۹).
در بعد عقلانی به تواناییهای شناختی، سطح سواد و تجربیات قبلی فرد اشاره می شود که بر یادگیری وی در زمینه بهداشت و عکس العمل وی به مداخلات بهداشتی اثرگذار بوده و نقش عمدهای را در رفتارهای بهداشتی فرد خواهد داشت(۷۶ و۷۹).
برای سلامت چند بعد دیگر هم پیشنهاد شده است. از جمله ابعاد فلسفی، فرهنگی، اقتصادی، تغذیه و پیشگیری. نگاهی اجمالی در ابعاد فوق نشان میدهد که ابعاد غیر پزشکی بسیاری برای سلامت وجود دارد. در نتیجه طیف گستردهای از عوامل علاوه بر بخش پزشکی باید دست در دست هم دهند تا همه مردم به سطحی از سلامت برسند که بتوانند زندگی اجتماعی و اقتصادی پویایی داشته باشند(۷۴).
پس بطور کلی سلامت از دیدگاه جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی مطرح میشود و به معنای ایجاد روابط اصولی و منطقی بین اجتماع، خانواده فرد و محیط زیست آنها از یک طرف و ایجاد تعادل کامل بین اندامها و دستگاههای مختلف و ترکیب فیزیکی و شیمیایی مایعات داخلی بدن و تعادل اصولی در ارگانیسم و محیط زیست از سوی دیگر است(۷۱). اما باید توجه داشت که ابعاد مختلف سلامتی بر یکدیگر اثر کرده و تحت تاثیر یکدیگر قرار دارند. چنانچه مشکلات جسمی بر روان فرد، مشکلات روانی بر جسم او و نیز هر دوی آنها بر جامعه و اختلالات موجود در جامعه بر هر دو بعد دیگر سلامتی اثر میگذارد. لذا اقدامات انجام شده جهت ارتقائ سلامتی باید به تمام جوانب سلامتی فردی و سلامت کل جامعه توجه داشته باشد(۸۱).
ارائه مدل، یک روش تئوری جهت تفهیم یک نظریه یا مفهوم میباشد و چون سلامت از جمله مفاهیم پیچیده محسوب میگردد مدلهای مختلفی برای آن ارائه شده است که عبارتند از: مدل زنجیره سلامت و بیماری[۱۱]، مدل باور بهداشتی[۱۲]، مدل ارتقائ سلامت[۱۳] و مدل سلامت کل نگر[۱۴].
در مدل زنجیره سلامت و بیماری، سلامتی ماهیتی پویا داشته که بین بالاترین سطح سلامت تا بیماری شدید و مرگ در نوسان میباشد. در این مدل ژنتیک، محیط، سن و سبک زندگی به عنوان عوامل خطر و تعیینکننده در سطح سلامت معرفی شده است. بدلیل ماهیت پویا در سلامت، این مدل میتواند در مقایسه سلامت فعلی فرد با وضعیت قبلی موثر واقع شود. سلامتی در بالاترین سطح ممکن و بیماری شدید در دو انتهای زنجیره قرار دارند. این زنجیره را میتوان به عنوان محدوده ای شامل وضعیت مطلوب تندرستی که با انرژی فراوان مشخص میشود، تا مرگ یا تخلیه کامل انرژی در نظر گرفت(۷۵)…………………………….
…………………………..
………………………….