مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع خودکنترلی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع خودکنترلی
خودکنترلی
تفاوت هاي مهم فردي و قابل سنجش ويژگي هاي رفتاري را خودكنترلي مي نامند. خودكنترلي بيانگر ميزان مطابقت ويژگي هاي رفتاري خود با شرايط و موقعيت موجود است(كريتنر وكينيكي[۱] ۱۳۸۴).
خود کنترلی به عنوان اعمال کنترل خود به وسیله خود تعریف می شود(موراون و بامیستر[۲]،۲۰۰۰).
خودکنترلی به معنی سرکوب کردن هیجانات و احساسات نیست. برعکس،خودکنترلی یعنی اینکه ما یک انتخاب براي چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزي که مورد تأکید است، روش ابراز احساسات است به طوري که جریان تفکر را تسهیل کند(گلمن ۱۹۵۵ ،ترجمه پارسا۱۳۸۰).
از جمله فواید کنترل و تنظیم هیجانات کنترل سطوح برانگیختگی براي به حداکثر رساندن عملکرد، پشتکار داشتن، به رغم دلسردي و وسوسه، جلوگیري از واکنش مخرب در مقابل تحریک و عملکرد صحیح به رغم فشارهاي وارده می باشد.
ناتوانی در تنظیم هیجان حاصل از مخالفت هاي اجتماعی و ترس از این گونه مخالفت ها گاهی آنقدر شدید است که بر تلاشهاي فرد براي انجام عمل صحیح چیره می شود (شیپز، کاترین ومیرن۲۰۰۹).
وهمچنین فواید خود کنترلی بر روي حیطه هاي مختلفی همچون نگهداري رژیم غذایی(کاهان وهمکاران[۳]، ۲۰۰۲ ). اختلال خوردن، سلامت روانی(تانجی و همکاران[۴] ۲۰۰۴ )، سلامت جسمی(ریدر و دویت[۵]، ۲۰۰۶ )، اعتیاد، خشم(دوال[۶] و همکاران ، ۲۰۰۷ )
و جنایت(هیرچی[۷]، ۲۰۰۴ )موردبررسی قرار گرفته است. این مطالعات نشان دادند که خود کنترلی در پیگیري اهداف طولانی مدت و والاتر براي فرد بسیار تاثیر گذار می باشد(بویر[۸] وهمکاران، ۲۰۱۱ )، دیگر تحقیقات نیز رابطه بین فقدان خود کنترلی با رفتار مشکل ساز همچون مصرف الکل و استعمال دخانیات را نیز نشان داده اند(میراون و شمولی[۹]، ۲۰۰۶ ).
اگر چه این چنین یافته هایی روشن ساختند که خود کنترلی در منع رفتار نامطلوب نقش دارد اما باید گفت که در برخی موارد خود کنترلی جهت شروع رفتار مطلوب نیز مورد نیاز است. در این راستا نیز یافته هاي دیگر نشان دادند که خود کنترلی بالا با عملکرد تحصیلی بهتر
(شودا و همکاران[۱۰]، ۱۹۹۰ ) و رابطه بین فردي مثبت در ارتباط است(فینکل، کامپبل[۱۱]،۲۰۰۱). فینکل، کامپبل با در نظر گرفتن این روابط نزدیک نشان دادند که خود کنترلی با سازگاري یا انطباق مرتبط است، که هم شامل منع پاسخ هاي نامطلوبی است که به طور بالقوه باعث ایجاد رفتار نامطلوب در فرد دیگر می شود و همچنین خود کنترلی در پاسخ هاي مطلوب و یا مفید نیز در گیر می باشد.
خودکنترلی، مراقبتی درونی است که بر اساس آن، وظایف محول شده انجام و رفتارهاي ناهنجار و غیر قانونی ترك می شود بی آنکه نظارت یا کنترل خارجی در بین باشد.
هنگامی که کسی بی توجه به کنترل خارجی، تلاش خود را مصروف انجام دادن کاري که بر عهدة او واگذار شده است، کند و مرتکب خلافی از قبیل کم کاري و سهل انگاري نشود، از کنترل درونی بهره مند است.
به عبارت دیگر؛ هر گاه عامل کنترل کننده از خارج به داخل انسان منتقل شود، به طوري که شخص با اختیار و آگاهی به ارزیابی و اصلاح عملکرد خود در قالب استانداردهاي مشخص و در جهت اهداف مطلوب بپردازد، خودکنترلی تحقق یافته است.
در این صورت، نظارت خارجی در تحقق چنین رفتاري که متضمن انجام وظیفه و ترك خلاف است، نقشی نداشته و تنها مراقبت درونی است که موجب رفتار مزبور می شود(جان بزرگی وهمکاران،۱۳۸۷).
شايد يکی از جامع ترين اهداف آموزش و پرورش در هر جامعه اين باشد که به دانش آموزان آموزش داده شود که مسئوليت اعمال خود را بپذيرند؛ زيرا جامعه ای که ما در آن زندگی می کنيم، انتظار دارد که مدارس، هما نطور که خواندن، نوشتن و حل مسائل را به افراد آموزش می دهند، مسئوليت پذيری را نيز به آن ها بياموزند تا به شهروندانی مسئوليت پذير تبديل شوند.
مسئوليت پذيری با مفهومی که منبع کنترل ناميده می شود، ارتباط دارد. منبع کنترل به ادراک فرد از آنچه باعث رفتارش شده است، اشاره دارد.
اگر فرد دريابد که اعمالش نتيجة عوامل بيرونی است، گفته می شود که او منبع کنترل بيرونی دارد. اين نيروهای بيرونی ممکن است مربوط به مراجع قدرت يا وقايع اتفاقی باشند.
افرادی که چنين احساسی دارند، معتقدند که در آنچه برای آنها اتفاق می افتد، نقش کمی دارند. درواقع آنها خود را اسير شرايط محيط بيرونی می کنند. شخصی که اعمالش را نتيجة عوامل درونی بداند، دارای منبع کنترل درونی است.
چنين افرادی خود را عامل اصلی اتفاقاتی که برای آنها رخ می دهد، می دانند. اين افراد، به جای اينکه خود را اسير رخدادهای بيرونی بدانند، وقايع بيرونی را حداقل و تا حدی تحت کنترل خود می دانند. افراد با منبع کنترل درونی، رفتارشان را منبع و عامل اصلی پاداش ها يا تنبيه ها می دانند؛ خواه اعمالشان به پاداش يا تنبيه منجرشود يا نشود.
به عبارتی ديگر، افراد با منبع کنترل درونی، نسبت به رفتارشان احساس مسئوليت می کنند. همين طور دانشجویان با منبع کنترل درونی، خود و توانايی هايشان را برای مقابلة رويدادها باور دارند.
به ويژه، آن ها باور دارند که اين اعمالشان است که باعث به وجود آمدن رخدادها می شود نه وقايع تصادفی يا اشخاص صاحب قدرت؛ بنابراين، آنها انگيزش بيشتری دارند که برای رسيدن به اهدافشان رفتار مثبت انجام دهند (ورکمن[۱۲] ترجمه محمداسماعیل،۱۳۸۳).
۲-۴-۱-مراحل خودکنترلی برای رسيدن به منبع کنترل درونی
مرحله اول: مرحله اول شامل ادارة رفتار دانش آموز یا دانشجو در کلاس از طريق معلم یا استاد است. معلم(استاد) با استفاده از روش های تقويت مثبت، محروم کردن، جريمه کردن، رهنمود دادن و حذف پاداش بعد از بهبودی رفتار و همچنين با استفاده از روش الگوسازی و تمرکز دانشجو بر رفتارهای مثبت و منفی همسالان، می توانند رفتارهای نامناسب دانشجویان را تغيير دهند(برگر[۱۳]،۱۳۸۸).
مرحله دوم: برای رسيدن به مهارت خودکنترلی، انجام دادن مرحله دوم لازم است. اين مرحله مستلزم تغيير کنترل از شيوة مرحله يکم به خود دانشجو(دانش آموز) است. به عبارت ديگر، در اين مرحله به دانش آموز(دانشجو) ياد می دهيم که بر رفتار خود نظارت کند و با رفتار مناسب، مثل انجام دادن تکليف، به تقويت خود بپردازد………………………
……………………………
…………………………