مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامهارزیابی ریسک زنجیره تامین در صنعت لوازم خانگی با استفاده از روش ترکیبی دلفی و تصمیم گیری چند معیاره
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامهارزیابی ریسک زنجیره تامین در صنعت لوازم خانگی با استفاده از روش ترکیبی دلفی و تصمیم گیری چند معیاره
زنجیره تأمین
در طول دو دهه اخير، مديران شاهد يک دوره تغييرات شگرف جهاني بهواسطه پيشرفت در تکنولوژي، جهانيشدن بازارها و شرايط جديد اقتصاد سياسي بودهاند. با افزايش تعداد رقبا در کلاس جهاني، سازمانها مجبور شدند که بهسرعت فرايندهاي درونسازمانی را براي باقي ماندن درصحنه رقابت جهاني بهبود بخشند. در دهه ۷۰-۱۹۶۰ سازمانها به توسعه جزئيات استراتژيهاي بازار همت گماردند که به برآورده سازی رضايت مشتريان متمرکز بود. آنها بدين درک نائل آمدند که مهندسي و طراحي قوي و عمليات توليد منسجم و هماهنگ، پیشنیاز دستيابي به نيازمنديهاي بازار و درنتیجه سهم بازار بيشتر است. بنابراين طراحان مجبور شدند که ایده آلها و نيازمنديهاي موردنظر مشتريان را در طراحي محصولات خود بگنجانند و در حقيقت محصولي را با حداکثر سطح کيفي ممکن در حداقل هزينه، توأم با ایده آلهای موردنظر مشتري روانه بازار سازند.
در دهه ۱۹۸۰ با افزايش تنوع در الگوهاي موردنظر مشتريان، سازمانهاي توليدي به میزان فزايندهاي به افزايش انعطافپذيري در خطوط، بهبود محصولات و فرآيندهاي موجود و توسعه محصولات جديد براي ارضاء نيازهاي مشتريان علاقهمند شدند که اين موضوع، بهنوبه خود چالشهاي جديدي را براي آنها رقم زد.
در دهه ۱۹۹۰ بهموازات بهبود در توانمنديهاي توليد، مديران صنايع درک کردند که مواد و خدمات دريافتي از تأمينکنندگان مختلف تأثير به سزايي در افزايش توانمنديهاي سازمان بهمنظور برخورد با نيازمنديهاي مشتريان دارد که اين امر بهنوبه خود، تأثيرات مضاعفي در تمرکز سازمان بر پايگاههاي تأمين و استراتژيهاي منبع یابی بر جاي نهاد. همچنين مديران دريافتند که صرفاً توليد يک محصول کيفي، کافي نيست. درواقع تأمين محصولات با معيارهاي موردنظر مشتري(چه موقع، کجا و چگونه) و کيفيت و هزينه موردنظر آنها، چالشهاي جديدي را به وجود آورد (فيضآبادي، ۱۳۸۲: ۴۷).
در چنين شرايطي بهعنوان يک نتيجهگيري از تغييرات مذکور، سازمانها دريافتند که اين تغييرات در طولانیمدت براي مديريت سازمانشان کافي نيست. آنها بايد در مديريت شبکه همه کارخانهها و شرکتهايي که وروديهاي سازمان آنها را بهطور مستقيم و غیرمستقیم تأمين ميکردند، و همچنين شبکه شرکتهاي مرتبط با تحويل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتري درگير ميشوند. با چنين نگرشي رويکردهاي زنجيره تأمين و مديريت زنجيره تأمين پاي به عرصه وجود نهاد.
بهطورکلی زنجیره تأمین، زنجیرهای است که همه فعالیتهای مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرفکننده را شامل میشود. در ارتباط با جریان کالا دو جریان دیگر که یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارد. محققان و نویسندگان مختلف ، نگرشها و تعاریف متفاوتی را از زنجیره تأمین ارائه کردهاند. برخی زنجیره تأمین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کردهاند، که چنین نگرشی تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد. گروه دیگری به زنجیره تأمین دید وسیعتری داده و آن را شامل تمام سرچشمههای تأمین برای سازمان میدانند. با این تعریف، زنجیره تأمین شامل تمام تأمینکنندگان رده اول، دوم، سوم … خواهد بود. چنین نگرشی به زنجیره تأمین، تنها به تحلیل شبکه تأمین خواهد پرداخت. دید سوم، نگرش زنجیره ارزش پورتر است که در آن زنجیره تأمین شامل تمام فعالیتهای موردنیاز برای ارائه یک محصول یا خدمت به مشتری نهایی است. با نگرش یادشده به زنجیره تأمین ، توابع ساخت و توزیع بهعنوان بخشی از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه میشود. درواقع با این دید، زنجیره تأمین شامل سه حوزه تدارک، تولید و توزیع است (رجبزاده و همکاران، ۱۳۸۶: ۱۹۰).
زنجیره تأمین شامل تأمینکنندگان، حملونقل و خرید و… تمام عناصری است که تهیه مواد و قطعات، حمایت در تبدیل به تولید و ارائه محصول به بازار را شامل میشوند. اعضا در این زنجیره بهصورت افقی و عمودی با یکدیگر در ارتباط هستند. لذا زنجیره تأمین به وجود میآید. همچنین زنجیره تأمین فرایند کامل تهیه کالا و خدمات برای مصرفکننده نهایی میباشد (احمدی، ۱۳۸۴: ۱۸).
در حالت كلي زنجيره تأمين از دو يا چند سازمان تشكيل ميشود كه رسماً از يكديگر جدا هستند و بهوسیله جريانهاي مواد، اطلاعات و جريانهاي مالي به يكديگر مربوط ميشوند. اين سازمانها ميتوانند بنگاههايي باشند كه مواد اوليه، قطعات، محصول نهايي و يا خدماتي چون توزيع، انبارش، عمدهفروشي و خردهفروشي توليد ميكنند. حتي خود مصرفكننده نهايي را نيز ميتوان يكي از اين سازمانها در نظر گرفت (متین نفس، ۱۳۸۳، ۲۸-۳۴).
زنجیره تأمین، شبکهای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام، تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطهای و توزیع محصولات نهایی به مشتریان را انجام میدهد. زنجیره تأمین در سازمانهای تولیدی و خدماتی وجود دارند، هرچند که پیچیدگی زنجیره تأمین ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر و از شرکتی به شرکت دیگر بهشدت تغییر کند ( فیضآبادی، ۱۳۸۲: ۴۷).
زنجیره تأمین شامل تمامی فعالیتهای مرتبط با جریان و مبادله کالاها و خدمات، از مرحله ماده خام اولیه تا مرحله محصول نهایی قابلمصرف توسط مشتری است این نقل و انتقالات علاوه بر جریان مواد، شامل جریان اطلاعات و مالی نیز میشود. شکل ۲-۱ نمایشی کلی از یک زنجیره تأمین را نشان میدهد.
مواد خام |
تأمین کننده |
تولید کننده |
توزیعکننده |
مشتری |
مصرفکننده |
شکل ۲- ۱: مفهوم زنجیره تأمین (مقدسی، ۱۳۸۶: ۳۳).
۲-۲-۳- فرايندهای اصلي در هر زنجيره تأمين
- مديريت مواد (لجستيک داخلي)
- توزيع فيزيکي (لجستيک خارجي)
مديريت مواد به مسائل مرتبط با تهيه و ذخيره مواد خام و قطعات میپردازد. اگر مسئله جزئیتر بررسي شود مديريت مواد، چرخه کامل جريان مواد را از خريد و کنترل داخلي توليد مواد تا برنامهریزی و کنترل موجودي در گردش، انبارداري، حملونقل و توزيع محصولات نهائي شامل میشود. از طرف ديگر توزيع فيزيکي شامل تمام فعالیتهای خارجي است که به فراهم کردن خدمات مشتري میپردازد. اين فعالیتها شامل دريافت سفارش و پردازش آن، به کار گرفتن موجودي، حملونقل خارجي، قیمتگذاری، تبليغات و مديريت محصول برگشتي است. اگر فعالیتهای مربوط به مديريت مواد را باهم ترکيب کنيم فقط يک زنجيره خطي با ارتباطات تجاري تکبهتک نخواهيم داشت، بلکه شبکهای متشکل از شبکههای گوناگون با روابط پيچيده سازمانها خواهيم داشت (چوپرا و میندل[۱]، ۲۰۰۷).
زنجيره تأميني که کاملاً يکپارچه باشد فقط باعث کاهش هزينه نخواهد بود بلکه براي سازمان، سهامدارانش و شرکا قرارگرفته در زنجيره تأمين، توليد ارزش خواهد کرد. اساس يکپارچگي سازماني در به اشتراک گذاشتن اطلاعات است. پس از يکپارچگي اطلاعاتي در يک زنجيره تأمين میتوان هماهنگي بين اعضاي زنجيره و سپس ارتباطات بين سازماني را که باعث به اشتراکگذاری ريسک، هزینهها و منافع حلقهها و يا سازمانهای موجود در زنجيره است را از عوامل لازم براي يکپارچگي کل زنجيره تأمين دانست. اما چيزي که مشخص است اين است که بازده يک زنجيره تأمين يکپارچه میتواند بسيار قابلتوجه باشد. بر طبق نظر لي[۲] (۲۰۰۰) يکپارچگي زنجيره تأمين باعث افزايش سود، افزايش سهم بازار، افزايش توان رقابتي و افزايش ارزش سازمان خواهد بود. يک زنجيره تأمين يکپارچه به شکلي هوشمند از اطلاعات بهمنظور هماهنگي فعالیتهای درون زنجيره استفاده میکند. اینگونه زنجیرهها ؛ ساختاري ايستا ندارند بلکه هميشه با توجه به شرايط بازار و خواستههای مشتريان تغيير میکند(گروبلار[۳]، ۲۰۰۷).
لي، يکپارچگي زنجيره تأمين يک سازمان را نتيجه سه عامل زير میداند:
- هماهنگي و به اشتراکگذاری منابع
- ارتباطات بين سازماني
- يکپارچگي اطلاعاتي
۲-۲-۵- معيارهاي عملکرد زنجيره تأمين
هر معیار عملکرد يا گروهي از معيارهاي عملکرد براي تعيين ميزان کارایی و اثربخشي يک سيستم مور د استفاده قرار میگیرد (یوتنر و همکاران، ۲۰۰۳).
- کلي بودن: يعني اندازهگیری تمام جنبههای يک موضوع
- جهاني بودن: به معناي اینکه معيار مذکور، مقايسه را تحت شرايط متفاوت امکانپذیر میسازد.
- قابلاندازهگیری بودن (دادههای موردنیاز قابلاندازهگیری باشند)
- سازگاري با اهداف سازمان
براي اينکه بتوان ميزان اثربخشي و کارایی هر زنجيره تأمين را بررسي کرد انتخاب معيارهاي عملکرد، ضروري به نظر میرسد. متخصصين به شیوههای مختلف به بررسي اين موضوع پرداختهاند و معيارهاي گوناگوني را بهعنوان مبنا براي سنجش زنجيره تأمين در نظر گرفتهاند.
…………………..
………………
………………