مبانی نظری وپیشینه تحقیق تربیت معنوی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق تربیت معنوی
معنای لغوی تربیت:
در فرهنگ فارسی معین واژه تربیت را این گونه تعریف شده است:
(تَ یَ) [ ع . تربیة ] (مص م .) ۱ – پروردن . ۲ – ادب و اخلاق را به کسی آموختن . ؛ ~بدنی سازمانی که برنامه ریزی و اجرای امور ورزشی را بر عهده دارد. ؛ ~معلم مرکزی که دانشجویان را برای تدریس در مدارس یا دانشگاه ها آموزش می دهد، (معین ،۱۳۶۳)
و همچنین در فرهنگ فارسی دهخدا تربیت چنین تعریف شده است:[ تربیت . [ ت َ ] (ع مص ) پروردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد): چون بقدرت بیچون ترتیب تربیَت و تربیت و تزتیت عالم امکان بدرجه رابع رسند. (دره نادره چ شهیدی ص ۱۲). || دست نرم بر انزلی بچه زدن تا بخواب رود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).]
۲-۲-۲ریشه یابی معنای لغوی تربیت
واژه «تربیت» از ریشه «ربو» و از باب تفعیل است؛ چرا که کلمه ناقص، هنگامی که به باب تفعیل برده می شود ، مصدر آنها بر وزن تفعله می شود . مانند : تربیه ، تزکیه ، تحلیه و …(طباطبایی،۱۳۷۹،ص۱۷۱)بنا براین، در این ریشه به نوعی می توان معنای زیادت و رشد را یافت و در موارد مختلف استعمال خود نیز این معنا را دارد .
عرب زبانان به تپه « رَبوَه» می گویند ، چرا که نسبت به سطح زمین برآمده تر است ، نفس زدن را «ربو» می گویند چرا که به هنگام نفس کشیدن سینه برآمده می شود و نیز « ربا » را بدین نام نهاده اند از آن روی که بر مال، افزوده می شود . (فارس ، ص۴۸۳)جدای از ریشه یابی واژه تربیت، لازم است مطلبی کوتاه در مورد واژگان «تربیت» نیز گفته شود . تربیت از باب تفعیل بوده است و تفعیل در علم صرف دارای معانی : تعدیه ، تکثیر ، سلب ،تدریج ، ضد معنای باب افعال و نیز معنای ثلاثی مجرد گفته شده است . (طباطبایی،۱۳۷۹،ص۱۷۱)
به نظر می آید در مورد تربیت ومعنای این باب که وقتی به این واژه، هنگامی که در باب تفعیل به کار برده می شود همان معنای تعدیه و یا به احتمال بیشتر، در معنای تکثیر باشد .دلیل بر معنای تعدیه آن است که اولاً معنای غالبی این باب است و نیز «ربو» خود معنای لازمی را درخود جای داده است و از آن رو که تربیت یک امری است که مقابلی به عنوان متربی دارد و در مورد غیر صورت می گیرد، این معنا از تمامی معناهای مقابل متناسب تر است. (باقری ،۱۳۹۰ ، ص۵۲)
ديدگاههاي متعدد و متفاوتي راجع به معناي اصطلاحي تربيت از سوي انديشمندان علوم تربيتي، وجود دارد كه به برخي آنها اشاره ميگردد
.۱٫ تربيت محصول مراقبتي است كه از نشو و نماي آدميزاد در جريان رشد وي يعني سير به سوي كمال، به عمل ميآيد. تربيت عمل عمدي فردي رشيد است كه ميخواهد رشد را در فردي كه فاقد ولي قابل آن است تسهيل كند. تربيت سرپرستي جريان رشد يعني اتخاذ تدابير مقتضي جهت ساختن شرايط مساعد براي رشد است(بهشتی ، ۱۳۸۷)
- ۲٫ پرورش (تربيت) به جريان يا فرايندي منظم و مستمر گفته ميشود كه هدف آن هدايت و رشد جسماني و رواني، يا به طور كلي هدايت رشد همه جانبه شخصيت پرورش يا بندگان در جهت كسب و درك معارف بشري و هنجارهاي مورد پذيرش جامعه و نيز كمك به شكوفا شدن استعدادهاي آنان است. (گروه نویسندگان،۱۳۸۴، ص ۱۶۶)
- ۳٫ تربيت عبارت است از رفع موانع و ايجاد مقتضيات براي آنكه استعدادهاي انسان در جهت كمال مطلق شكوفا شود.(دلشاد تهرانی،۱۳۸۰)
- ۴. تربيت عبارت است از پرورش دادن، استعدادهاي دروني كه بالقوه در يك شئ موجود است و بر اثر تربيت آن توانيها را به فعليت در آوردن و پروردن ميباشد.
- ۵٫ تربيت عبارت است از فعاليتي هدفمند و دو سويه ميان مربي و متربي به منظور كمك به متربي در راستاي تحقق بخشيدن به قابليتهاي وي و پرورش شخصيت او در جنبههاي گوناگون فردي، اجتماعي، جسمي؛ عاطفي؛ اخلاقي؛ عقلاني و… (گروه نویسندگان،۱۳۸۴، ص ۱۶۷)
بنابراين از تعاریف موجود، چنين ميتوان نتيجه گرفت که هدف از تربيت باروري و شکوفاسازي توانمنديهاي بالقوة و پرورش دادن استعداد هاي نهفتهي افراد است که بر اثر تمرين و ممارست مستمر از سوي متربي و جهت دادن و کنترل هدف از سوي مربي، اين مهم به فعليت تبديل ميگردد.
۲-۲-۴- دیدگاههای اندیشمندان در باب تربیت
در باب تربیت نظریات و دیدگا های گوناگونی قرار گرفته که هریک آن را بطور جداگانه بحث کرده اند،علت قرار دادن این دسته بندی به صورت مجزا این بوده که در نزد قدما، می توان مواردی را یافت که در تعریف و نیز کارآیی اخلاق و تربیت خلط شده است و این تعاریف بدین دلیل بیان شده است که نگاه قدما به امر تربیت مورد غفلت قرار نگیرد.افلاطون(۳۴۶-۴۲۷ ق.م) در تعریف تربیت گفته است : تعلیم و تربیت عبارت است از کشف استعدادهای طبیعی و شکوفا ساختن آنها. ارسطو(۳۲۲-۳۸۴ ق.م) نیز تربیت را مجموعه ای از اعمالی دانسته است که به وسیله خانواده یا دولت برای ایجاد فضایل اخلاقی و مدنی در افراد صورت می پذیرد دانسته است. در میان اندیشمندان اسلامی که در قدیم می زیسته اند، برای تربیت نیز تعاریفی بیان شده است . فارابی (۲۶۰-۳۳۹ ه.ق) در تعریف تربیت بیان داشته است که : تعلیم و تربیت عبارت است از هدایت فرد به وسیله فیلسوف و حکیم برای عضویت در مدینه فاضله به منظور دستیابی به سعادت و کمال اول در این دنیا و کمال نهایی در آخرت است. ابن سینا (۳۷۳ یا ۳۶۳ – ۴۲۸ ه.ق) در تعریف تربیت گفته است : تعلیم و تربیت عبارت است از برنامه ریزی و فعالیت محاسبه شده در جهت رشد کودک ، سلامت خانواده و تدبیر شئون اجتماعی برای وصول انسان به کمال دنیوی و سعادت جاویدان الهی. از میان آرای تربیتی غزالی (۴۵۰-۵۰۵ ه.ق ) نیز می توان در تعریف تربیت این را به دست آورد که او قائل بوده است ، تربیت از نوعی تدبیر نفس و باطن از طریق اعتدال بخشی تدریجی به قوا و تمایلات به وسیله معرفت ، ریاضت و استمرار برای نیل به انس و قرب الهی به دست آورد. (کاردان و همکاران،۱۳۷۴)
برخی از تعاریفی که از سوی دانشمندان مسلمان در عصر حاضر بیان داشته اند عبارت است از:الف) استاد مطهری; در تعریف تربیت اینگونه بیان می دارد : تربیت عبارت است از پرورش دادن، یعنى استعدادهاى درونىاى را که بالقوّه در یک شىء موجود است به فعلیّت درآوردن و پروردن. و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنى گیاه و حیوان و انسان صادق است و اگر این کلمه را در مورد غیرجاندار به کار ببریم مجازاً به کار بردهایم، نه اینکه به مفهوم واقعى، آن شىء را پرورش دادهایم.( مطهری،۱۳۸۴، ص ۵۵۱)
ب) تربیت عبارت است از عملی که قوای جسمانی و روانی و عقلی انسان را شکوفا ساخته تا آن قوا با نظام و سازمان ویژه ای با استمداد از درون و به مدد کوشش های او به میزان توانایی و استعدادهای خود رشد و پیشرفت نماید. ج) تربیت عبارت است از رفع موانع و ایجاد مقتضیات برای آنکه استعدادهای انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود. د) تربیت عبارتست از فرآیند اثرگذاری و اثرپذیری که میان مربی و متربی به منظور ایجاد صفتی یا تغییر و اصلاح در شخصیت متربی برقرار می شود. ه) استاد مصباح نیز در گفتگویی که در عنوان تربیت دینی با ایشان انجام شده بود ، تربیت را اینگونه تعریف کرده اند : تربیت ، فراهم کردن زمینه هایی است برای اینکه استعدادها و نیروهای یک موجود رشد کند تا بتواند از این نیروها برای رسیدن به کمال خودش بهره مند شود. (کاردان،۱۳۷۴ )
و با این نگاه برخی از همین اندیشمندان تربیت اسلامی را اینگونه تعریف کرده اند:
الف) تربیت اسلامی یعنی پرورش همه جنبه های فکری و عاطفی و جسمی و اجتماعی شخصیت اسلامی و ساماندهی رفتارهای او بر اساس مبانی و دستورهای اسلامی برای تحقق هدف های اسلام در زمینه های گوناگون زندگی.ب) تربیت اسلامی یعنی شناخت خدا به عنوان رب یگانه انسان و جهان برگزیدن او به عنوان رب خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر. ج) تربیت اسلامی عبارت است از شکوفایی استعدادهای خدادادی در هر انسان، به منظور ایجاد اعتدال در زندگی و با قصد رسیدن به اهداف و کمال مطلوب مورد نظر خداوندی. (باقری،۱۳۸۵،ص۴۴)
سخن جامع در تعریف اصطلاحی تربیت در نزد اندیشمندان اسلامی، به فعلیت رساندن استعدادهای ذاتی است که خدا در انسان به ودیعت نهاده و با استفاده از عقل و نقل می توان آنها را از بالقوه به بالفعل تبدیل و نمایان کرد.
نکته مهم در این میان این است که تعریف نخست از تربیت اسلامی به گونه ای کامل تر از دو تعریف دیگر است و آن توجه دادن به منبع برای استخراج روش های تربیت است که آن را مبانی اسلامی معرفی کرده است؛ چرا که تعاریف دیگر در اصل به گونه های خاصی از تربیت اشاره دارد و نمی توان آن را خاصِّ تربیت اسلامی نامید. در میان اندیشمندان غیر مسلمان تعاریف زیر برای تربیت، بیان داشته اند:
جان دئویی: تربیت، مجموعه فرایندهایی است که از راه آنها، گروه یا جامعه ـ چه کوچک و چه بزرگ ـ تواناییها و خواستههای خود را به اعضا و نسلهای جدید منتقل میکند تا بقا و رشد پیوسته خویش را تضمین کند. (بهشتی،۱۳۸۴)میل دورکیم: تربیت آن کارکردی است که در طی آن، نسل بالغ، رسیده و تربیت یافته، بر نسلی که هنوز برای زندگی به اندازه کافی پختگی نیافته است، اثر میگذارد و هدف از آن، برانگیختن و گسترش حالات جسمی، عقلی و اخلاقی متربی است. واتحادیه بین المللی پرورش نو : تربیت، فراهم کردن زمینه رشد کامل تواناییهای هر کس ـ در حد توان ـ به عنوان فرد و نیز عضو جامعهای مبتنی بر همبستگی و تعاون است؛ تربیت از تحول اجتماعی جدا نبوده، بلکه خود یکی از نیروهای تعیین کننده آن است. (بهشتی،۱۳۸۴، ص ۱۶۷)
روسو: تربیت، هنر یا فنی است که به صورت راهنمایی یا حمایت و هدایت نیروهای طبیعی و استعدادهای متربی و با رعایت قوانین رشد طبیعی و با همکاری خود او برای زیستن تحقق میپذیرد. از نظر او تربیت، فرایند پرورش متربی در گستره استعدادهای مادرزادی است. کانت: تربیت، پرورش و تأدیب و تعلیم توأم با فرهنگ است که در پی کامیابی متربی در جامعه آینده است؛ جامعهای که به مراتب از جامعه کنونی برتر است. (بهشتی،۱۳۸۴، ص ۱۶۸)………………………
………………………..
……………………….