مبانی نظری وپیشینه تن انگاره
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری وپیشینه تن انگاره
- تعریف لغوی تن انگاره: ازدو واژه تن بمعنای بدن وانگاره به معنای تصور یا انگاشتن تشکیل شده، پس تن انگاره یعنی تصوربدن یا تصویر بدن.
- تعریف مفهومی: تن انگاره یا تصویر بدن بعدی مهم ازخود پنداره افراداست. تصوراز بدن پدیدهی پیچیدهای است که در دهههای اخیر مورد توجه اندیشمندان از حوزههای گوناگون قرار گرفته اما تعریف واحدی برای آن ارائه نشده است.تن انگاره، بازنمایی درونی ظاهر بیرونی فرد است (کش ۲۰۰۴). وتصویری ذهنی است که در بر گیرنده عقاید، احساسات آگاهانه وغیر آگاهانه در موردبدن است (امیدی، غفرانی پوروحسینی ۲۰۰۶)، تصویرذهنی، تصویری روانی است که فرداز ظاهرفیزیکی خود دارد (گرومل[۱]وهمکاران ۲۰۰۰)ونیز احساسی است که فردنسبت به تک تک وکل اعضای بدنش دارد، تصور ازبدن یک پدیده چند بعدی است وشامل ابعاد شناختی یعنی تفکرفرد درموردبدن خود، ادراکی شامل لمس وبینایی وعاطفی یا احساس فرد درمورد خود، است (گروسی، نعمت الهی ورفسنجانی۱۳۹۲). تن انگاره غالباً بصورت درجاتی ازرضایت از ظاهر فیزیکی تعریف میشود، در واقع احساسات منفی ومثبتی است که فرددرباره شکل واندازه بدن خود دارد، تصویر ذهنی منفی از خودمیتواند به نارضایتی از بدن واحساس جذاب نبودن ودر نهایت مشغولیت فکری نسبت به وضعیت ظاهری قسمتی از بدن، منجر به اختلال عملکرد شود (کیوان آرا، حقیقیان وکاوه زاده۱۳۹۱). رضایت از تن انگاره میتواند شامل، ارزیابی از وضع ظاهری[۲]، بمعنی ارزیابی کلی فرددرمورداحساس جذابیت فیزیکی ورضایتمندی فرد از ظاهرش، گرایش به ظاهر[۳]، به این معنی که فرداز نظرروانشناختی چقدر بر روی ظاهرش سرمایه گذاری کرده ودر برگیرندهی فراوانی رفتار فرد با هدف حفظ یا بهبود ظاهربیرونی میباشد، رضایت از قسمتهای مختلف بدن[۴]، به معنی رضایتمندی فردازنواحی خاص بدن مانند صورت، موها، تنه، ماهیچه هاو… ، مشغولیت فکری با اضافه وزن[۵]، به معنی نگرانی فرددرمورد چاقی، مراقبت ونگرانی در مورد اضافه وزن، رژیم گرفتن ومحدود کردن غذا میباشد (دهقانی وهمکاران۱۳۹۰).
عدهای شکل گیری تصویر ذهنی فرداز بدن خویش را ذاتی وغریزی میدانند دراین دیدگاه بر نقش جنسیت تأکید میکنند. تا پیش از نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ اغلب جامعه شناسان چه در جامعه شناسی پزشکی وچه درکتابهای عمومی بدن را مورد توجه قرار نمیدادند، بلکه به جوانب خارجی بدن توجه داشتند وکنشگران را با هویتهای، فارغ از بدن مورد مطالعه، قرار میدادندوبدن موضوعی برای شناخت بحساب نمیآمد. مطالعه وبررسی درباره بدن پس از دهه ۱۹۸۰ بعلت رشد فرهنگ مصرفی، عوامل جمعیت شناختی، حرکت جوامع بسوی مدرنیته و پیدایش تکنولوژیهای جدید سیر شتابندهای یافته است.
مفاهیم نظریه پردازی شده پیرامون بدن ونگرش به آن در چهارحوزه انسان شناختی، جامعه شناختی، نظریههای فرهنگی ورهیافت فمنیستی قرار داده میشوند.
توجه میشل فوکو[۶]، نظریه پرداز اجتماعی فرانسوی به تاریخ حرفهی پزشکی وپرداختن وی به بدن انسان به عنوان موضوعی که دستمایه اعمال کنترل ومداخله پزشکی قرار میگیردونیز تحلیلهای وی در مورد نظارتی که توسط دولت، کلیساوپزشکی به خصوصیترین فعالیتهای بدنی انسان اعمال می شد به ایجادتخصص جدیدی در عرصه جامعهشناسی بنام جامعه شناسی بدن، منجرشد (احمدنیا۱۳۸۴).
گیدنز[۷]، میگوید بدن که واسطه بین فردودنیای خارج است، بیش از پیش به پدیدهای اجتماعی وفرهنگی تبدیل شده است، که مملواز نمادهاو معناهاست، او بدن را صرفاً یک موجودیت فیزیولوژی نمیداند زیرا عمیقاً تحت تأثیربازتابندگی عصر تجددقرار گرفته است. گیدنزمعتقداست زنان بیشتراز مردان برای جذابیت فیزیکی خویش اهمیت قائلند وعامل آنرا سکولار شدن جوامع میداند (گیدنز۱۳۸۵).
گیدنز (۱۹۹۱) میگوید بدن به محلی برای ایجادوخلق آرزوها وآرمانهای انسان مبدل میشود. ومری داگلاس[۸] (۱۹۹۶) به دو بدن فیزیکی وبدن اجتماعی اشاره میکند. او بدن فیزیکی را جهان کوچکی میداند که با فشارهای اجتماعی پیوند دارد (گیدنز ۱۹۹۱، مری داگلاس۱۹۹۶؛ به نقل از توسلی ومدیری۱۳۹۱). در شکل گیری تصوراز بدن برخی آن را ذاتی وغریزی میدانند. برخی دیگرنوع رفتار جامعه وعناصراجتماعی را مؤثرمیدانند. بدین معنی که افراد در فرایند جامعه پذیری با انتظارات متفاوتی از خود روبه رو میشوند (آزادارمکی وچاوشیان۱۳۸۱). عدهای از پژوهشگران، بدن و نگرانی در مورد آن را یکی از مهمترین دلمشغولیهای زندگی امروزه میدانند که میتواند سلامت فرد وجامعه رابه مخاطره اندازد. بحث در رابطه با تصوراز بدن بیشتر به سمت بررسی نارضایتی از بدن پیشرفته است، این نارضایتیها ونگرانیها نشات گرفته ازتصور از بدن، مشکلات زیادی برای افراد بویژه زنان ودختران که حساسیت بیشتری نسبت به موضوع تصوراز بدن خود دارند ایجاد کرده است مانند رو آوردن به جراحیهای زیبایی، رژیمهای غذایی سخت گیرانه، بی نظمی تغذیه و… (خواجه نوری، روحانی وهاشمی ۱۳۹۰). مطالعات انجام شده در ایران در حوزه تصوراز بدن بطور عمده معطوف به حوزه پزشکی وپرستاری بوده ودرحوزههای دیگرمطالعات زیادی انجام نشده است، برخی مطالعات به بررسی برخی عوامل اجتماعی مؤثربرانجام جراحیهای زیبایی تمرکزکردهاند، در سطح دنیا اکثر مطالعات در زمینه پیش بینی کنندههای انجام جراحی زیبایی بوده است (خزیر، دهداری ومحمودی۱۳۹۲).
۲-۲-۷-۳- انواع اختلالات تن انگاره
- اختلال تصویر بدنی منفی به معنای یک تصویر بدنی منفی در افرادی که از ظاهرخود ناخشنودند و میخواهند کاری در مورد آن انجام دهند این تصویر منفی با اقدامات خود کمک دهی قابل پیشگیری ویا درمان است.
- تصویر بدنی منفی ناشی ازمشکلات پیچیده روانی، که نیازمند چیزی بیش ازاقدامات خود کمک دهی تصویر بدنی است مانند اختلال بد شکلی بدنی، یا بی اشتهایی وپراشتهایی روانی وافسردگی مرضی عمده.
کش ودایگل[۹] ۱۹۹۷، کش واسمولاک[۱۰] ۲۰۱۱، بیان میکنند که اختلال درتصویر بدن میتواند بصورت اختلال بین ادراکات، شناختها، احساسات، یا بعنوان رفتارهایی که بر عملکرد زندگی روزانه و کیفیت زندگی اثر دارد تظاهر کند (کش و دایگل۱۹۹۷؛ کش واسمولاک ۲۰۱۱؛ به نقل از ری دولفی وکروزر[۱۱] ۲۰۱۳).
در این پژوهش بررسی تصویر بدنی منفی غیرمرضی مورد نظر است ضمناً اگر تصویر بدنی منفی غیر مرضی به موقع درمان نشود ممکن است به اختلال تصویر بدنی منفی روانی شدید تبدیل شود.
زمینه بحثهای مربوط به بدن را باید دررویکردهای مربوط به کنش متقابل نمادین جستجوکرد. در این رهیافت بدن قسمتی از خود است، که در رهگذر تبادل فردبا دیگران رشد میکند، بعبارت دیگر آگاهی یک شخص از خودش بازتاب افکاردیگران درباره خودش است، پس به هیچ رونبایداز خودهای جداگانه صحبت کرد. مفهوم خود ابتدا در دوران کودکی شکل میگیرد ودرطول زندگی فرد ودر موقعیتهای اجتماعی جدید، فرد تصور خود را رشد میدهد.
هربرت مید[۱۲]، به (دیگری تعمیم یافته) اشاره میکند که درآن فرد مطابق انتظاراتی که گمان میکند دیگران از او دارند رفتار میکند. ازنظر هافمن[۱۳]، مدیریت بدن در حفظ ونگهداری آشنایی بین افراد، نقشهاوروابط اجتماعی محوریت اساسی دارد و بعنوان یک حلقه در روابط بین هویت فردی وهویت اجتماعی ایفای نقش میکندوساختارگرایانی مانند ترنر[۱۴]، بدن رامحصول پیامدهای اساسی وتغییرات جوامع صنعتی غرب قلمداد میکند (کیوان آرا وهمکاران۱۳۹۲).
گیدنز، بدن را در ارتباط با دو مفهوم هویت وخود قرار میدهد، به باورگیدنز، خود دردرون بدن جای دارد و آگاهی نسبت به خویش بیشتر ناشی از تغییراتی است که در بدن احساس میشود، بدن تنها جسم مادی نیست بلکه وسیلهای برای کنار آمدن با اوضاع واحوال ورویدادهای بیرونی است، که در نتیجه آن بدن به ابزاری هویت سازدرتعاملات اجتماعی تبدیل میشود. تصور از بدن حاصل بکارگیری آن در کنشهای اجتماعی است، امروزه جنبه اجتماعی بدن برای ابراز هویت فردی، بیش از وجهه اجتماعی آن تقویت شده است (خواجه نوری، روحانی وهاشمی۱۳۹۱).
توماس کش بیان میکند که تصویر بدنی افراد به اینکه واقعاً چه کسی هستند وابسته نیست بلکه به رابطه شخصی افراد با بدنشان بخصوص به باورها، ادراکها، افکار واعمالی که به ظاهرجسمیشان مربوط است، وابسته است (کش۱۳۸۸). روان شناسان به این نکته دست یافتهاند که تصویربدنی منفی ریشه در گذشته تحولی افرادونیز فشارهایی دارد که در زندگی متحمل میشوند.
۲-۲-۷-۵- عوامل مؤثر بر تن انگاره
متغیرهای زیادی از لحاظ روان شناختی با تصویر بدنی رابطه دارند مانند خود پنداره، عزت نفس، سلامت عمومی، افسردگی وسبک زندگی، همچنین عوامل روانی اجتماعی مانند فشارهای اطرافیان به فرد برای داشتن بدنی ایدال ویا اثر رسانهها، بصری شدن هویت فردی و…
۲-۲-۷-۵-۱- پیامدهای تصویر بدنی منفی
توماس کش، پیامدهای تصویر بدنی منفی رابیان میکند.که برخی ازمهمترین آنها به قرارزیراست:
– تصویر بدنی منفی از لحاظ عاطفی رنج آور وناراحت کننده است.
– احساس افسردگی، شرمساری یا خجالت در باره ظاهربه توانایی افراد برای تجربه شادی در زندگی آسیب میزند.
– تصویربدنی منفی باعث میشودتاافراد با توسل به آن خودراازخودآگاهی وسایراحساسهای ناراحت کننده حفظ کنند، چنین رفتارهایی از دامنه وسیعی برخورداراست از جمله اجتناب ازموقعیتهای خاص تا روی آوردن به آداب آرایشی بیهوده، بسیاری ازاین ترفندهای حفاظتی میتواند افرادرادر چرخههای خودشکنانهای ازدرماندگی به دام اندازد، این ترفندها تصویربدنی فردرابدترخواهد کرد.
– عواطف برخواسته از تصویربدنی منفی، چون اضطراب، تنفر، یاس، خشم، حسادت، شرم یا خجالت در موقعیتهای مختلفی درافراد ظاهر میگردد.
– تصویربدنی ضعیف اغلب سبب عزت نفس پایین میشود، عزت نفس ضعیف به معنی احساس عدم کارآمدی بعنوان یک انسان است، چنین افرادی از احساس ارزشمندی پایینی برخوردارند. مطالعات نشان میدهد عزت نفس افراد به مثبت یا منفی بودن تصویر بدنیشان مربوط است، اگر شما بدنتان رادوست نداشته باشید مشکل میتوانید، فردی را که درآن زندگی میکند دوست داشته باشید.
– تصویربدنی از هویت جنسی شما یعنی احساس شمادرمورد مردانگی یازنانگیتان جداییناپذیر است، بعضی براین باورند که فاقد ویژگیهای ظاهری برای تجربه خود بعنوان زن یامرد هستند چنین باوری احساس آنهارا از خوشایند بودن بعنوان یک فرد، کاهش میدهد.
– تصویر بدنی منفی میتواند سبب اضطراب بین فردی شود اگرنتوانید ظاهرتان را بپزیرید بیشتر احتمال دارد فرض کنید دیگران هم ظاهر شما را دوست ندارندواین باعث میشود در تعاملات اجتماعی دچار مشکل شوید.
– اگراحساس خجالت وسرافکندگی ازوضعیت جسمانی به حریم روابط جنسی وخصوصی راه یابد رضایت جنسی فرد به مخاطره خواهد افتاد. وروابط صمیمانه متقابل را از بین میبرد.
– افسردگی وتصویر بدنی منفی اغلب با هم همراه است، افسردگی میتوان فرد را به سمت بیزاری از ظاهرش سوق دهد، همینطور خودپست انگاری وافکارهای حاوی یأس ودرماندگی از ظاهر، افسرده کننده است.
– تصویربدنی منفی میتواند اختلالات خوردن مانند بی اشتهایی ویا پراشتهایی روانی بوجود آورد. این مشکلات بتدریج ودر طول زمان بوجود میآیند.
۲-۲-۷-۶-۱- نظریات در مورد تن انگاره زنان
یکی از جنبههای مهم سلامت روانی، طبیعی بودن تصویرذهنی فردازجسم خویش است، تصویر ذهنی طریقهای است که شخص خودش رامشاهده میکندودریافتی است از چگونگی دیده شدن توسط دیگران دارد، تصویرذهنی بطور مرتب درحالات سلامتی، بیماری ویا صدمات تغییر میکند. جای تردید نیست که در اکثر جوامع زنان در مقایسه بامردان نسبت به وضعیت زیبایی وظاهر خودوآنچه به چشم میآید دقت نظربیشتری دارند وحساسیت وتوجه بیشتری نشان میدهندواین توجه وافر، ایشان راوامیدارد تا رفتارهایی گاه افراطی رابه منظورمطابقت دادن ویژگیهای بدن خودبا الگوهای فرهنگی زیبایی چهره واندام که در رسانهها وعوامل تبلیغاتی تبلیغ میشود، اتخاذ کنند، که بعضاً تبعات سویی به بار میآورد (احمدنیا۱۳۸۴).
گلیزر[۱۵] (۱۹۹۲)، معتقد است زنان نیاز روان شناختی قوی برای حفظ وپیگیری زیبایی وارتقای جذابیت خود دارند وزنان نسبت به مردان به تصویر بدنی خود حساسترند که البته این وضعیت بستگی به شرایط فرهنگی ونژادی وایدالهای در طول زمان تغییر میکند.
کاتزمن و لی[۱۶] (۱۹۷۷)، مدعیاند جهانی شدن، فشارهای زیادی بر همنوایی زنان با ایدهها وتصویرهای جدید زنانگی وارد میکند.
توماس کش، معتقد است مردان نیز در مقابل تصویر بدنی منفی چندان ایمن نیستند اما چون جامعه آن را مغایر با داشتن احساس مردانگی میداند مردان بصورت آرام وخاموش از این مسأله رنج میبرند، با این حال زنان برای داشتن تصویر بدنی منفی بیشتر مستعداندونارضامندتر از مردانند، علت آن هم این است که زنان از نظر روان شناختی بر روی ظاهرجسمانی خود بیشتر سرمایه گذاری میکنندودر تعیین احساس زنان پیرامون اینکه چه کس هستند، ظاهر جسمانی نقش مهمی ایفا میکند، ازطرفی در جامعه داشتن جذابیت جسمانی برای زنان ودختران ارزش محسوب میشود (کش۱۳۸۸).
دبراگیملین[۱۷] (۲۰۰۰) با تأکید بر اینکه موضوع تصویر بدن را بایداز دیدگاه زنان نگریست، به مصاحبه با ۲۰زن ساکن جزیه لانک آیلند نیویورک اقدام کرده وجراحی زیبای را بعنوان نماد نهایی هجوم به بدن انسان به خاطر زیبایی واینک تفسیری جزانقیاد وسلطه را مطرح نمیکند به چالش کشیده است، او این اعمال رافرصتی برای معرفی میداند، این زنان معتقد بودندبدنها را برای خودونه برای افراد پیرامون خود نظیر همسر، دوستان یا فرددیگری تغییر میدهندوهیچ کدام به اجبار این اقدام را انجام ندادهاند واز خطرات آن آگاه بودهاندو تهیه هزینه آن برای آنان مشکل بوده، او نتیجه میگیرد تصویر ظاهری زنان بر اساس نوعی انگیزههای فرهنگی شکل گرفته بودکه از طریق نیروهای فرهنگی فراتر از حد ادراک تقویت میشد (گیملین۲۰۰۰).
سارا گروگن[۱۸] (۲۰۰۰) تصویر از بدن رابه ادراک، احساسات وافکارزنان نسبت به بدن خود مربوط میداند وآن را شامل برآورد اندازه بدن، ارزیابی از میزان جذابیت بدن وعواطف مرتبط با شکل وحجم آن میداند (گروگن۲۰۰۰).
مطالعات علمی نشان میدهدافرادی که بر روی ظاهرشان بیشترسرمایه گذاری کردهاند برای برخورداری از یک تصویر بدنی منفی ونگرانی مستمر در مورد آن بیشتر مستعد هستند.
نتایج مطالعه سوامی وهمکاران (۲۰۰۹)، نشان داد افرادی که جذابیت جسمانی خود را پایین تر ارزیابی میکنند به احتمال بیشتری به جراحی زیبایی رو میآورند که این میتواند خطرات زیادی برای آنها به همراه داشته باشد (سوامی و همکاران[۱۹] ۲۰۰۹).
موریراوکانوارو[۲۰] (۲۰۱۰)، در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که مشکلات تن انگاره با افسردگی، استرس، کناره گیری ازروابط اجتماعی واضطراب از عدم پذیرش بوسیله همسر همراه است. نگرانی عمده زنان دچار مشکلات تن انگاره که موجب افسردگی، اضطراب، استرس در آنهامیشود ترس از عدم مقبولیت وجذاببیت از دید همسروافراد مهم زندگی شان است، آنها خود را با پیش ازابتلاء به بیماری ودرمانهای آن مقایسه میکنند ونگران این هستند که مانند گذشته مقبول وجذاب نباشند.
از دید فمنیسمهازنان به بدنهای خود رسیدگی بیشتری میکنند، تا دیگری مهم ایشان، که احتمالاً همسران آنهاست، خشنودی بیشتری داشته باشند (توسلی ومدیری۱۳۹۱). شواهد بسیاری نشان میدهد که تصوراز بدن در اکثر زنان بصورت منفی تجربه میشودکه تحت تأثیر عوامل مختلفی میباشد. نتایج مطالعات نشان میدهد عوامل مانند جهانی شدن، شیوهی زندگی، گفتگودر خانواده، سرمایه فرهنگی، وضعیت تأهل، سن، همسالان، عاملهای روان شناختی فردی، رخدادهای مهم زندگی، عوامل پزشکی ودرمانی تغییرات تصویراز بدن زنان راتبیین میکند.
این تصوراز بدن براحساس رضایت وخشنودی آنها درزندگی تأثیر میگذاردوبیشتر احتمال دارد به رفتارهای افراطی به منظور تطابق بدن با الگوهای ایدال اقدام کنند. بنابر مطالعات سالیانه ۵۲ زن بر اثرعمل جراحی، لیپوساکشن (برداشتن چربی) جان خود راازدست میدهند (نیک نژاد۱۳۸۳). گاهی عدم رضایت از بدن ونگرانی نسبت به آن منجر به اختلال روانی واختلال عملکرد میشود.
۲-۲-۷-۶-۲- بارداری وزایمان ونقش آن در تصویربدن زنان
ازجمله رخدادهای مهم در زندگی زنان بارداری وزایمان است که تغییرات جسمی وروانی زیادی برای مادر به همراه دارد، این تغییرات میتواند زندگی خانوادگی واجتماعی او را تحت تأثیر قرار دهد. بارداری دوران خاصی است که طی آن بدن دچارتغییرات زیادی میشود.
در طول حاملگی تغییرات اساسی درشکل ووزن بدن ایجاد میشود (باسکاگلیاواسکات ریس[۲۱]۲۰۰۳). بررسیها نشان میدهد زنان در این دوره نگرش منفی نسبت به بدن خود پیدا میکنندواین نگرش منفی محدود به دوران بارداری نبوده واین زنان در آینده در معرض خطراتی چون چاقی، کاهش اعتماد به نفس، افسردگی و…قرار دارند.
نگرانی در مورد پایدار ماندن تغییرات ظاهری نامطلوب در دوران بعداز زایمان شامل نگرانی درباره بزرگ ماندن شکم، باقی ماندن لکه هاوتیرگی پوست و کاهش زیبایی شکم ازمهمترین نگرانیهای زنان است (گروسی، نعمت الهی ورفسنجانی۱۳۹۲).
مطالعه نوروزی وهمکاران نشان دادزنان باردار نگرشهایی مبنی برپایدارماندن تغییرات بدن در دوره بعداز زایمان تجربه میکنند وبرای بازگشت به فرم بدنی قبل از بارداری تصمیم به تغییر در زندگی ورفتار خودمیگیرند، بخصوص برای کسب رضایت همسر. آنها از جمله نگرانیها را نگرانی درباره بزرگ ماندن شکم وکاهش زیبایی شکم ذکر کردندوازجمله تغییرات رفتاری، جهت کاهش تنش ناشی ازتغییرات بدن تصمیم برای رژیم گرفتن در دوران شیردهی، انجام ورزش، پوشیدن لباسهای تنگ، استفاده از لوازم آرایش، مراجعه به پزشک جهت درمان ذکر کردند (نوروزی۱۳۸۵).
در دوره بعد از زایمان بیشتر زنان مشکل اضافه وزن پیدا میکنند، همچنین ضعف بدنی وعضلانی بویژه در شکم ولگن خاصره از مشکلات شایع این دوره بشمار میرود (کائینی، نوروزی ووطنی۱۳۸۶).
عدم رضایت ازوزن وابعاد بدنی، احتمال رفتارهای مخاطره آمیزاز نظر سلامتی مانندرژیمهای غذایی نادرست ودر نتیجه دریافت ناکافی مواد مغذی را افزایش میدهد، یافتهها نشان میدهد بین تصویر ذهنی بدنی ودریافت مواد غذایی رابطه وجود دارد بطوری که میانگین مصرف همه گروههای غذایی در گروه با تصویر بدنی نامطلوب، کمترازگروه دیگراست (امیدواروهمکاران۱۳۸۱).
حاملگی ودوران بعداز زایمان زمانی است که تغییرات قابل ملاحظهای در وزن، رضایت ازشکل بدن وعادات خوردن دربسیاری از زنان رخ میدهد (نوروزی۱۳۸۵).
این تغییرات میتواند ناشی ازعوامل متعدد باشد، نوع زایمان ممکن است از طریق تأثیر بر تصویر بدن یکی از عوامل زمینهای یاتشدید کننده این تغییرات ورفتارهای زنان در دوران بعداززایمان باشد.
دلمشغولی ودغدغه ذهنی وروحی، تصویرنامطلوب ذهنی از بدن وعدم رضایت از وضعیت جسمانی، زنان را درگیرمشکلاتی میسازد تا تمام انرژی ووقتشان را به خود معطوف نموده از دستیابی وحتی توجه به مسا ئل وموضوعات حیاتیتر زندگی بازداشته شوند، همچنین این موضوع میتواند برمیزان اعتمادبه نفس زنان وسلامت روانی واجتماعی آنان بسیار مؤثر باشد (کیوان آرا، حقیقیان وکاوه زاده۱۳۹۱). لذا شناسایی عوامل مؤثر بر تن انگاره منفی زنان دراین دوره وگسترش عوامل ورفتارهایی که همراه با تصویر ذهنی مثبت در خلال حاملگی و بعداز زایمان برای محققان و عاملان بهداشتی حائزاهمیت است.
……………………………
……………………………
………………………….