مبانی نظری و پیشینه تحقیق امید به زندگی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق امید به زندگی
اميد به زندگي يكي از معيارهاي اساسي تعيين سطح كيفيت زندگي در جوامع امروزي محسوب میشود بهطوریکه هر چه طول عمر مردم كشوري بيشتر باشد، آن جامعه را پیشرفتهتر میدانند. بيشترين اميد به زندگي مربوط به كشور ژاپن است كه متوسط سن مردم آن به بيش از ۸۰ سال میرسد و بعدازآن كشورهايي مثل سنگاپور، استراليا و كانادا با تفاوت بسيار نزديكي باهم قرار دارند و كمترين ميزان اميد به زندگي مربوط به كشورهايي مثل افغانستان و زيمبابوه با متوسط سن كمتر از ۴۰ سال است.
اسناد تاريخي مربوط به صدها سال پيش نشان میدهند متوسط طول عمر برخي افراد در آن زمان، كمتر از ۳۰ سال بوده است حالآنکه در جوامع كنوني اين عدد به بيش از ۸۵ سال براي كشورهاي پيشرفته میرسد. در كشور ايران سن اميد به زندگي براي مردان ۷۰ و براي زنان حدود ۷۳ سال است.
تعریفهای گوناگوني در رابطه با اميد به زندگي وجود دارد اما بهطور خلاصه میتوان گفت اميد به زندگي متوسط سالهایی است كه فرد انتظار دارد، زندگي كند. پيشرفت علم درزمینههاي مختلف صنعتي، كشاورزي و پزشكي در چند دهه اخير نقش بسيار مؤثری در ارتقاي سطح كيفيت زندگي و به دنبال آن افزايش طول عمر انسانها ايفا كرده است. اين پیشرفتها باعث شده تا متوسط تعداد سالهایی كه فرد انتظار دارد زندگي كند.
بهبیاندیگر، اسنايدر و همكارانش (۱۹۹۱) اميد را «مجموعهای شناختي میدانند كه مبتني بر احساس موفقيت ناشي از منابع گوناگون (تصمیمهای هدف مدار) و مسيرها (شیوههای انتخابشده براي نيل به اهداف) است.» بنابراين، اميد يا تفكر هدف مدار، از دو مؤلفه مرتبط به هم يعني مسيرهاي تفكر و منابع تفكر، تشکیلشده است. «مسيرهاي تفكر» انعکاسدهنده ظرفيت فرد براي توليد کانالهای شناختي براي رسيدن به اهدافش است و منابع تفكر هم عبارتاند از افكاري كه افراد درباره تواناییها و قابلیتهایشان براي عبور از مسيرهاي برگزيده تعريف کردهاند تا به اهدافشان برسند. از طريق تركيب منابع و مسيرها، میتوان به اهداف رسيد. اگر هرکدام از اين دو عنصر شناختي وجود نداشته باشند، رسيدن به اهداف غیرممکن است. شواهد تحقيقاتي زيادي وجود دارند كه نشان میدهند بين بالا بودن ميزان اميد افراد و موفقيت آنها در فعالیتهای ورزشي، بالا بودن ميزان پيشرفت تحصيلي، سلامت جسمي و رواني بهتر و بيشتر مؤثر بودن روشهای رواندرمانی مورداستفاده در درمان اختلالات، ارتباط وجود دارد (اسنايدر،۲۰۰۲).
ازآنجاکه عناصر دوگانه سازنده اميد، يعني منابع و مسيرها، بيانگر فرآيند افكار هدف مدار میباشند و فکرت هدف مدار هم ازلحاظ نظري نقطه مركزي و ثقل معنا در زندگي هستند، پس میتوان فرض نمود كه تفكر اميدوارانه پيامد اصلي معناداري در زندگي میباشد (اسنايدر و فلدمن، ۲۰۰۵).
امید شامل شش بعد است که آنها را در کنار هم بناکرده و تغییرات آنها سبب بروز فرآیند امیدواری میگردد:
۱ ـ بعد شناختی: فرآیندی است که فرد طی آن آرزو، درک، تصور، یادگیری و قضاوت در مورد موضوع امید را عملی میسازد، این بعد شامل فرآیندی مثل تعریف موضوع امید، کشف واقعی بودن امید، تمیز دادن عوامل ارتقاء دهنده امید از موانع آن و تصویرسازی ذهنی است. در این مرحله فرد به بررسی منابع و محدودیتها پرداخته و توان و قوت خود را بررسی میکند و در صورت عدم توان کافی، موضوع امید را تعدیل و تغییر مینهد یا مورد جدیدی را انتخاب میکند. (اسنایدر[۱]، ۲۰۰۰)
۲ ـ بعد عاطفی: بر احساسات و روحیات فرد دلالت میکند و شامل جاذبه و کشش یک پیامد خوب، احساس نسبت به اهمیت امید، اعتماد و یا عدم اطمینان میباشد. این بعد بر تمامی فرآیند امید نفوذ دارد و احساسات متفاوتی از دردناک بودن تا آرامش را دربرمیگیرد. (فلدمن[۲] و همکاران،۲۰۰۵)
۳ ـ بعد رفتاری: این بعد مشتمل بر اعمال و رفتاری است که فرد برای رسیدن به موضوع امید انجام میدهد امید میتواند منجر به افزایش انرژی برای انجام اعمال شود، این اعمال میتواند فیزیولوژیک روانی یا فرهنگی باشد. (اسنایدر[۳]، ۲۰۰۰).
۴ ـ بعد نسبی: این بعد بر احساس وابستگی و ارتباط با دیگران حکم میکند و شامل تعامل اجتماعی، تقابل برخورد و امنیت و ارتباط با موجودات، افراد و خداوند میباشد (فلدمن[۴] و همکاران،۲۰۰۵).
۵ ـ بعد زمانی: این بعد بر تجربیات گذشته، حال و آینده توجه دارد، امید اگرچه به آینده است اما گذشته و حال بر فرآیند امید مؤثر است. موضوع امید گاه متوجه زمان خاصی است و گاه اختصاص به زمان خاصی ندارد، برخی کوتاهمدت و برخی طولانیتر میطلبد (فلدمن و همکاران،۲۰۰۵).
۶ ـ بعد زمینهای: که مربوط به موقعیت زندگی فرد است که بر امید مؤثر است. بعضی موقعیتها منجر به بروز ناامیدی و یا امید میشوند. (سان دین و همکاران ۱۹۸۹ ص ۲۷) امید بر اساس آگاهی و تجارب فردی بنا میشود و زمینهها و شرایطی هستند که فرصت امید را پدید میآورند مثل فقدانهای جسمی، ناتوانی عملی و ارتباطات و امنیت مالی (فلدمن و همکاران،۲۰۰۵).
امید را سازهای بسیار نزدیک اما متفاوت از خوشبینی داشتهاند. ریک اسنایدر، امید را سازهای با دو مؤلفه معرفی میکند که عبارتاند از:
الف: توانایی طراحی گذرگاههایی بهسوی هدفهای مطلوب بهرغم موانع موجود
ب: کارگزار انگیزش برای استفاده از این گذرگاهها
در این دیدگاه امید هنگامی مؤثر و لازم است که اولاً هدف از ارزشمندی برخوردار بوده باشد و ثانیاً احتمال دستیابی به هدف در میانمدت موجود بوده و موانع چالشی موجود، لاینحل نباشند. بهاینترتیب درجایی که فرد دررسیدن به هدف مطمئن است امید غیرضروری است چراکه در این صورت یا مانعی وجود ندارد و یا احتمال بهیقین مبدل شده است و در این شرایط فرد عملاً ناامید قلمداد میگردد (چانگ[۵]، ۲۰۰۰).
آنچه در این نظریه بهوضوح پیداست، فاکتورهای اطمینان و احتمال هستند که سبب میگردند عنصر امید نقش مؤثر یا نا مؤثری را ایفا نموده و یا آنکه فرد قائل به اطمینان و یا احتمال، ناامید و امیدوار تلقی میگردد.
نظریه اسنایدر در باب فرآیند تجربه امید در موقعیتی خاص بیان داشته که اگر هدف ارزشمند باشد، رفتار هدفمند و امیدبخش برای رسیدن به آن از همراهی سه عامل، تعیین خواهد شد:
۱ ـ میزانی که به هدف ارزش داده میشود.
۲ ـ نقطهنظرها در مورد گذرگاههای معطوف به هدف و انتظارات موجود از میان تأثیر آنها در دستیابی به هدف.
۳ ـ تفکرات در مورد منابع فردی و اینکه فرد در عبور از گذرگاهها تا چه اندازه نقش مؤثر ایفا میکند (چانگ[۶]، ۲۰۰۰).
گروه اسنایدر معتقد است امید در دوران نوزادی، کودکی و نوجوانی رشد کرده و همگام با کسب مهارتهای هر دوره فرد قادر میگردد هر یک از دو مؤلفهی سازهی امید را در خود متجلی سازد؛ مثلاً در پایان سال اول زندگی، کسب مهارت اشاره کردن به کودک این امکان را مینهد که هدفهای خود را نشان دهد و این خود مقدمهای است برای نزدیک شدن به دو مؤلفه اول سازه و در پایان سال دوم میآموزد فعالیتهای هدفمندی را برای پی گیری گذرگاههای منتهی به هدف انجام دهد. پس در این مسیر رویارویی با موانع، در نظر گرفتن راههای دیگر و اجرای آنهاست که منجر به شکلگیری هستهی تکوین امید میشود. از سه تا ششسالگی با کسب مهارتهای زبان و تفکر شهودی و قدرت پیشبینی امور روزمره کودک امکان رشد بیشتر در طراحی گذرگاههای امید را خواهد یافت. نوجوانی با کسب مهارت خواندن و تفکر منطقی به برنامهریزیهای پیچیده در راستای اهداف ارزشمند پرداخته و به اقدام در یک بافت اجتماعی با در نظر گرفتن خواستههای دیگران چون والدین، آموزگاران، همکاران و … دست خواهد زد (چانگ[۷]، ۲۰۰۰).
ماهونی (۱۹۹۱) در باب امید میگوید: کودکانی که در محیط خانوادگی آکنده از فشار روانی بزرگ میشوند احتمال بیشتری دارد که در شرایط خاصی، انعطافپذیر و امیدوار بار آیند، او برای تبیین نظر خود به چهار علت اشاره میکند:
۱ ـ در این شرایط کودکان درمییابند که والدینشان مشکلدارند و درنتیجه در ناکامیها، قصور والدین را در عوض قصور شخصیشان بهعنوان کمبودهای والدینی ردهبندی میکنند.
۲ ـ این کودکان، سایر بزرگسالان را افرادی میبینند که در شرایط معمول میتوانند به تأمین مراقبت، کنترل و تحریک ذهنی از جانب آنها امیدوار باشند.
۳ ـ اینگونه کودکان استعداد خاصی را درهمان اوان زندگی شناسایی کرده و آنها را تقویت میکنند تا طی آن به شبکههای اجتماعی حمایتی جدیدی دست یابند.
۴ ـ از انگیزهی بالایی برای پرورش استعدادهای خود برخوردارند که با پایداری و سرسختیشان مشخص میشود.
آنها گرفتاریها را موانع نمیبینند بلکه فرصتهایی برای رشد و تحول میپندارند (چانگ[۸]، ۲۰۰۰).
مفهوم سرسختی در پژوهشهای کوباسا، مدی و سالواتو ظاهر گشت. آنها با استفاده از نظریههای شخصیت، سازه سرسختی را بهعنوان مجموعهای از ویژگیهای شخصیتی معرفی میکنند.
کوباسا (۱۹۷۹) افراد سخت رو را دارای سه ویژگی میداند:
۱ ـ تعهد: توانایی درگیرشان عمیق با فعالیتها و رویدادهای زندگی
۲ ـ کنترل: اعتقاد به اینکه میتواند رویدادهای زندگیاش را کنترل کند و بر آنها تأثیر بگذارد……………………….
……………………………
………………………….