مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی سبکهای فرزندپروری و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی سبکهای فرزندپروری و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان
فصل دوم: زمینه و پیشینه پژوهش
۲-۱ چهارچوب پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………………..۱۷
۲-۲ مروری بر مطالعات ……………………………………………………………………………………………………………………………۴۰
چهارچوب پژوهش:
چهارچوب این پژوهش پنداشتی است و مفاهیم اصلی آن شامل: رفتار و خانواده می باشد. بنابراین رفتار ، جنبه های مختلف آن ، برخی از مهمترین نظریه های مطرح در مورد علل مشکلات رفتاری و عوامل موثر در بروز آن شرح داده می شود ، سپس به ارتباط و نقش خانواده با مشکلات رفتاری کودکان و همینطور به بررسی شیوه های تربیتی والدین و انواع سبکهای فرزندپروری و تأثیر هر کدام از آنها در بروز رفتارهای مثبت ومنفی در کودکان پرداخته می شود.
رفتار عبارت است از جمیع فعالیتهایی که از موجود زنده سر می زند نه آنهایی که بر او وارد می شود. از دیدگاه روانشناسی رفتار عبارت از خصوصیات قابل مشاهده و فعالیتهای کلی یک موجود زنده کامل است. از یک دیدگاه رفتارها به دو دسته بهنجار و نابهنجار تقسیم می شوند. بهنجار عبارت از یک رفتار مطلوب اجتماعی است که عمومیت یافته و الگو شده است ، همچنین یک پاسخ آموخته شده است که توسط اعضاء یک گروه ، بطور عمومی مورد استفاده قرار گیرد(۴۰). اکثر صاحبنظران اتفاق نظر دارند که مشخصات زیر بیانگر بهزیستی هیجانی و یا بهنجاری است.۱) ادراک مناسب از فعالیت : افراد بهنجار در ارزیابی واکنش ها و قابلیت ها و آنچه را که در جهان اطراف خویش می گذرد تا حدودی واقع بین هستند.۲) توانایی کنترل داوطلبانه بر رفتار: افراد بهنجار در مورد توانایی کنترل رفتار خود تا حدودی احساس اطمینان می کنند ، آنها گاهی ممکن است بطور انگیزشی عمل کنند ،امّا قادرند در صورت لزوم فشارهای جنسی و پرخاشگری، خود را کنترل کنند.۳) عزت نفس وپذیرش : مردم با سازگاری مناسب قدر ارزش های خود را دانسته و از طرف اطرافیان احساس پذیرش می نمایند.۴) توانایی ایجاد روابط صمیمی وگرم: افراد بهنجار قادرند روابط نزدیک و رضایت بخش با دیگران برقرار نمایند.۵) بهره وری : افراد با سازگاری مناسب قادرند میان توانایی های خود وتولید و فعالیت پیوند بزنند(۴۱). اما رفتاری را نابهنجار یا هیجانی تلقی می کنند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد ، شدید ، مزمن و مداوم باشد(۶). بر همین اساس مشکلات رفتاری گروهی از اعمال و رفتارهای نابهنجار یا ناسازگارانه هستند که بطور مکرر وغیرطبیعی از فرد سر می زند و مانع سازگاری فرد با اطرافیان او می شود(۴۱). در واقع مشکلات رفتاری به شرایطی اطلاق می شود که در آن پاسخهای هیجانی رفتاری کودک با هنجارهای فرهنگی ، سنی و قومی تفاوت داشته باشد ،بطوریکه بر عملکرد تحصیلی فرد ، مراقبت از خود ، روابط اجتماعی ، سازگاری فردی ، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تأثیر منفی بگذارد(۵). این اصطلاح به معنی حالتی است که در طول مدتی دراز و با درجه ای شدید و بصورت بسیار منفی در کارهای تحصیلی کودک تأثیر گذاشته و دارای یک یا چند خصوصیت زیر است:
الف) ناتوانی در ایجاد روابطی رضایت بخش با همسالان ومعلمان
ب) نوعی ناتوانی در یادگیری است که نتوان برای آن علت هوشی ، حسی و یا جسمی پیدا کرد
ج) دارا بودن رفتارها و احساساتی متفاوت در شرایط عادی
د) دارا بودن حالت اندوه و افسردگی به طور همیشگی
ه) نشان دادن ترس و یا علائم بدنی در رابطه با مسائل شخصی و تحصیلی(۸).
ویژگی اینگونه رفتارها اینست که اولاٌ تأثیر منفی بر فرآیند رشد و انطباق مناسب کودک با محیط داشته باشد ثانیاً مزاحمت برای دیگران و استفاده آنان از شرایط را بوجود آورد(۶). باتوجه به توضیحات فوق شاید بتوان مشکلات رفتاری را اینگونه تعریف کرد: رفتارهای گوناگون افراطی ، مزمن و انحرافی که گستره آن شامل اعمال تهاجمی یا برانگیختگی ناگهانی تا اعمال افسرده گونه و گوشه گیرانه می باشد و بروز آنها به دور از انتظار مشاهده کننده بوده بطوریکه وی آرزوی توقف اینگونه رفتارها را داشته باشد(۷).
تاکنون طبقه بندیهای مختلفی برای مشکلات رفتاری صورت گرفته است ، برخی از پژوهشگران مشکلات رفتاری را به دو دسته بزرگ مشکلات رفتاری درونی سازی شده[۱] و مشکلات رفتاری برونی سازی[۲] شده تقسیم کرده اند(۶).
مشکلات برونی سازی شده الگوهای رفتاری ناسازگاری هستند که مشکلاتی را برای دیگران ایجاد می کنند ، در این اختلال کنترل کودک روی رفتار خود کمتر از حد معمول است وبه عنوان مشکل رفتاری کودک تلقی می شود(۸). این مشکلات در بردارنده رفتارهایی است که اغلب تصور می شود به سوی دیگران جهت دارند و در برقراری ارتباط با دیگران ظهور پیدا می کند مانند: مشکلات اجتماعی ، رفتار ضد اجتماعی ، رفتارهای پرخاشگرانه(۹).
….
….
….