پیشینه ومبانی نظری تحقیق سیستم های اطلاعاتی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
پیشینه ومبانی نظری تحقیق سیستم های اطلاعاتی
امروزه سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یکی از فناوریهای نوین بشری نه تنها خودش دستخوش تغییراتی شده است، بلکه به سرعت در حال تاثیرگذاری بر روی تمام سازمانهاست. فناوری اطلاعات در واقع نوعی فناوری فراگیر است و ویژگی منحصر بهفرد آن، شمول و نیاز ضروری به آن است. دامنه تغییرات ناشی از این پدیده، بسیار متنوع است و از جانشینی اطلاعات به جای انرژی یا نیروی کار انسانی در بخش تولید صنعتی تا تغییر در بخش درونی خدمات، از خدمات پرسنلی گرفته تا خدمات اجتماعی و سیستمهای توزیع را در بر میگیرد (صرافیزاده و پناهی، ۱۳۸۴، ص ۵۲).
سیستمهای اطلاعاتی به مجموعهای از اجزای مرتبط با هم گفته میشود که اطلاعات را به منظور حمایت از تصمیمگیری و کنترل در یک سازمان جمعآوری، پردازش، ذخیره و توزیع میکنند(جانکوفسکی[۱]، ۲۰۰۹). نگرش سیستمی به جهت جامعیت بالقوه، به یکپارچگی و هماهنگی اطلاعات موجود در سازمان کشیده میشود و عالیترین نمود نگرش سیستمی به سازمانها، به استقرار سیستمهای اطلاعات مدیریت منجر میشود. همانطور که بیان شد، این سیستمها که گردآوری و سازماندهی دادهها و تولید اطلاعات و انتقال آن را به مدیران به انجام میرسانند، همچون ناظری مقتدر در تمامی سطوح سازمانها حضور یافته و حیطه معرفتی مدیر را توسعه داده و بینش وی را برای اتخاذ تصمیمات صحیح مهیا میسازد (طالقانی، ۱۳۸۲، ص ۲). به علت گستردگی و پیچیدگی موجود در سیستمها، مدیران اطلاعات و متخصصان اطلاعاتی به سیستمهای اطلاعاتی یعنی سیستمهایی که به کمک ابزارهای رایانهای و فنآوری اطلاعات به گردآوری اطلاعات و پردازش سیستمها میپردازند، روی آوردهاند. البته سیستمهای اطلاعاتی به آن نقطه نرسیدهاند که بتوانند فکر کنند، برنامهریزی کنند و به چگونگی تغییرات واکنش دهند. هنوز چندین اتاق برای افراد که این سیستمها را اداره میکنند وجود دارد. باید توجه داشت که فقط یک اقلیت کوچکی از این افراد عملاً سیستمهای رایانهای یا سیستمهای فن آوری اطلاعات را طراحی میکنند. تعداد زیادی از این افراد کاربر نهایی هستند مانند مدیران، کارکنان اداری و دیگران که از رایانه در زمینههای شغلی خود استفاده میکنند (فولی و همکاران[۲]، ۱۹۹۸، ص ۲۳).
انبوه اطلاعاتی که در پایگاههای داده شرکتها ذخیره میشود اکثراً آنقدر زیاد هستند که برای مدیران، بی معنی (و غیر قبل استفاده) میشوند. این آنارشی هرج و مرج در حجم انبوه اطلاعات نیاز به یک سیستم اطلاعاتی برای رده بندی و تقسیمبندی آن برای استفاده هر چه بیشتر از آن میباشد. سیستمهای اطلاعاتی ریشه در تصاویر غارها دارند و اعضای یک قبیله با استفاده از این سیستمهای بسیار اولیه داد و ستد های خود را انجام میدادند. وقتی میزان دادوستدها اندك و تعداد افرادي كه با يكديگر ارتباط برقرار ميكنند انگشت شمار باشد ميتوان كارها را با استفاده از این سیستمها انجام داد، اما چنانچه میزان معاملات افزایش پیدا کند و افراد بیشتری نیز در این فعالیتها در گیر شوند، سیستمهای مورد استفاده باید به مراتب پیشرفتهتر باشد ( بهان و همکاران، ۱۳۷۷، ص ۶).
باید توجه داشت که سیستمهای اطلاعاتی با مدیریت اطلاعات تفاوت دارند، بطوریکه سیستمهای اطلاعاتی در خدمت مدیریت اطلاعات تحت عنوان سیستمهای اطلاعات مدیریت قرار گرفته و از آن استفاده میکند (واتسون و همکاران[۳]، ۲۰۱۰). سیستمهای اطلاعاتی به معنی گردآوری، ذخیره، پردازش، پردازش اشاعه و استفاده از اطلاعات است این مساله به نرم افزار و یا سخت افزار محدود نمیشود بلکه اهمیت انسان و هدفهایش را در استفاده از فنآوری، ارزشها و معیارهایی که در این انتخاب به کار میرود را در نظر دارد. همچنین ارزیابی نهایی از اینکه این ابزار وسیلهای برای رسیدن به هدفهایش بوده اند یا خیر را در برمیگیرد. در صورتی که هدف از مدیریت اطلاعات ارتقای کارآیی سازمان از طریق تقویت تواناییهای آن برای برآورد نیازهای درونی و برونی آن در یک وضعیت فعال و پویا، تثبیت شده است. امروزه مدیران ارزش رقابتی و استراتژیکی سیستمهای اطلاعاتی را به خوبی تشخیص میدهند. این سیستم اطلاعاتی موجب خواهد شد که تماسهای بین مقامات بالا و پایین سازمان سریعتر انجام گرفته و با کارایی بیشتری صورت گیرد. برای مثال، رئیس شرکت معروف مایکروسافت، از طریق سیستم پست الکترونیکی شرکت، به صورت منظم با کارکنان در تماس است او هر روز به تعداد زیادی از پیام ها پاسخ می دهد. در شرکت زیراکس هر ماه از ۴۰هزار مشتری نظرخواهی میشود، این دادهها جمعآوری و خلاصه میشوند و نتیجه به مقامات بالای سازمان داده ميشود.
علاوه بر این صنایع کوچک و متوسط، به عنوان بخش مهم و ضروری در اقتصاد هر کشوری شناخته میشوند. صنایع کوچک و متوسطی که مایل به بهرهبرداری از گسترش بازار هستند باید زیرساختهای لازم را بوجود آورند. در این میان نقش سیستمهای اطلاعاتی بسیار حائز اهمیت است. با بهرهگیری از سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت ارتباط با مشتریان به نحو موثری ارتقا مییابد، فرآیندهای عملیاتی تحقق یافته و کارایی و اثربخشی سازمان افزایش پیدا میکند و در نتیجۀ تمام این عوامل، سازمان به مزیت رقابتی بیشتری نسبت به سایر سازمانها دست مییابد (گوپتا، ۲۰۱۱، ص ۱۲). بنابراین با توجه به اهمیت سیستمهای اطلاعاتی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط، در ادامه به تعاریفی از سازههای آن در راستای درک بهتر سیستم های اطلاعاتی پرداخته می شود.
۲-۲-۱٫ مفهوم داده، اطلاعات، دانش
بسیاری از افراد هنوز فرض میکنند که بین داده، اطلاعات و دانش، آگاهی و حقیقت موجود در سازمان تفاوتی وجود ندارد. در حالیکه در بسیاری از تحقیقات انجام گرفته بیان کردهاند که بین این سازهها تفاوتهای بسیاری وجود دارد (ویکوم و تئوبالد[۴]، ۲۰۱۰). برای اینکه با مفاهیمی همچون دادهها (Data)، اطلاعات (Informaation)، دانش (Knowledge)، آگاهي (Wisdom) و حقيقت (Truth) که اساس پژوهش حاضر نیز بر اساس آنها شکل گرفته است، آشنا شویم لازم است تا ابتدا به تعاریفی در رابطه با این سازهها بپردازیم و تفاوتهای آن ها را نیز بیان کنیم. و سپس به مقولههايي همچون سیستمها و سیستمهای اطلاعاتی، طبقهبندی آنها و … پرداخته میشود.
دادهها: واقعيتهاي مجزا از اتفاقات و حوادث بدون ارتباط با زمان و مکان و مستقل از مفاهيم ميباشند (تانسلی و توله[۵]، ۲۰۰۹). وقتي دادهاي به ما ارائه ميشود، سعي ميکنيم روشي را براي نسبت دادن معني و مفهوم خاص به آن بيابيم. دادهها در واقع شامل واقعیتها و اشکالی هستند که برای کاربر، بیمعنی میباشند. اگر عدد ۵ را بعنوان يک داده به ما بگويند، بلافاصله آن را در يک ترتيب و توالي به عدد کوچکتر ۴ و عدد بزرگتر ۶ ارتباط ميدهيم تا آنرا بفهميم.
اينکه مجموعهاي از دادهها، اطلاعات نيست بدين مفهوم است که در صورتي که رابطهاي بين دادههاي يک مجموعه وجود نداشته باشد، عملاً امکان تداعي معاني و استخراج مفهوم منسجم از اين دادهها فراهم نشده و بنابراين آنچه از اين مجموعه بدون ربط با هم بدست ميآيد، خود نيز داده تلقي ميگردد. در صورتي که اطلاعات در واقع فهميدن رابطه بين بخشهاي مختلف اين مجموعه دادهها و يا اين مجموعه دادهها با ساير اطلاعات در اختيار ما ميباشد.
اطلاعات: وقتی که دادهها پردازش شدند تبدیل به اطلاعات میشوند. پس اطلاعات، دادههای پردازش شده یا دادههایی با معنی میباشند. یا به عبارت دیگر، دادهها مواد اولیه هستند و به پردازش نیاز دارند تا به اطلاعات تبدیل شوند (صادقی مال امیری، ۱۳۸۹). اطلاعات داراي استقلال مفاهيم براي معاني خود ميباشند و اشاره ضمني اندکي به آينده دارند. فراتر از فهميدن رابطه بين دادهها، که به اطلاعات منتهي ميشود، درک رابطه بين اطلاعات و استخراج الگويي براي توليد مفهومي مستقل با قابليت تکرار و پيش بيني مطرح است که منتهي به دانش ميگردد.
تبدیل دادهها به اطلاعات توسط یک پردازنده اطلاعات انجام می شود.پردازنده اطلاعات یکی از عنصر کلیدی سیستم ادراکی است. پردازنده اطلاعات میتواند شامل عناصر رایانهای، عناصر غیررایانه ای یا ترکیبی از آن دو باشد (مک لوید، ۱۳۸۷، ص ۱۶-۱۵). شاید بتوان اطلاعات را لایهای بین دو لایه دادهها و آگاهی دانست. دادهها مواد خام اطلاعات را فراهم و اطلاعات خبری را منتقل میسازند و این آگاهی است که محتوای خبر را تحلیل میکند (طالقانی، ۱۳۸۲، ص ۱۷۸).
اطلاعات در سیستمهای سازمانی مختلط انسان و ماشین از منابع زیر تغذیه میشود: ۱- دستیابی اطلاعات محیط عملکرد مدیریت؛ ۲- روشهای ذخیره اطلاعات جهت عملکرد سیستمهای عامل؛ ۳- روشهای انتقال اطلاعات و نحوه ایجاد ارتباط و ذخیره سازی و بازیابی.
اطلاعات، در محیط رقابتی امروزه، برگ برنده شرکتهای بزرگ تجاری میباشد و به عنوان منبعی حیاتی به شمار میرود (گوپتا[۶]، ۲۰۱۱، ص ۸). داشتن اطلاعات غنیتر، عامل برتری کشورها بر یکدیگر شناخته میشود (اسکندری و باقری، ۱۳۹۱). از آنجا که گردآوری اطلاعات به روش دستی و معمولی برای شرکتهای چند ملیتی بزرگ غیر ممکن می باشد پس از آنها به سیستم های اطلاعاتی برای پر کردن این خلاء روی آورده اند. اطلاعات لازمه تصمیمگیری است و امروزه پدیدهای چون انفجار اطلاعات، آلودگی اطلاعات و آنارشی اطلاعات مطرح است که لازمه استفاده مفید از اطلاعات در این آشفته بازار وجود سیستم های اطلاعاتی یکپارچه و منسجم برای تنظیم و منظم کردن اطلاعات برای استفاده کاوشگران اطلاعات می باشد. مدیران، همچنین به یکی از دو سبک متفاوت استفاده از اطلاعات به عنوان راههایی برای استفاده از اطلاعات برای حل مشکل استفاده می کنند.
- سبک سیستماتیک (Systematic): مدیر توجه خاصی برای پیگیری روش از پیش توصیه شده حل مشکل، مانند روش سیستمها دارد.
- سبک حسی (Intuitive): مدیر به هیچ روش قطعی توجهی نداشته اما روشی را برای وضعیت خاص، تغییر می دهد (طالقانی، ۱۳۸۲، ص ۱۷۹).
دانش: صرفاً مجموعهاي از اطلاعات غير مرتبط با يکديگر نيست بلکه ارتباط منسجم و يکپارچه بين اطلاعات است. اين الگوي استخراج شده از رابطه بين دادهها، اطلاعات و دانش (شکل ۲-۱)، در واقع يک مفهوم مستقل قابل درکي است که به نوبه خود از قابليت اطمينان و پيش بيني و کامل بودن برخوردار بوده و داراي پويايي خاص خود ميباشد. به عبارتی دانش عبارت است از تغییر داده به اطلاعات و سپس اطلاعات به دانش (گوتشالک[۷]، ۲۰۰۷؛ واکارو و همکاران[۸]، ۲۰۱۰).
…………………….
……………………….
……………………..