عنوان پروپوزال: بررسی رابطه ی بکارگیری فناوری اطلاعات  و یادگیری سازمانی در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي

قسمت هایی از پروپوزال:

بیان مسأله:

سنگه (۱۹۹۰) سازمان یادگیرنده را سازمانی که به طور مستمر ظرفیت خود را برای خلق آینده اش افزایش می دهد، تعریف می کند. از نظر هوبر (۱۹۹۱) سازمان یادگیرنده در طول زمان می آموزد، تغییر می کند و عملکردهایش را متحول می سازد.زمانی می توان ادعا کرد که سازمانی یادگیرنده است که بتواند از طریق فرآیند ارتباط، دامنه رفتارهایش را تغییر و بهبود بخشد. داجسون (۱۹۹۳) سازمان یادگیرنده را سازمانی میداند که با ایجاد ساختارها و راهبردها به ارتقای یادگیری سازمانی کمک می کند. سازمانی که یادگیری همه اعضای خود را آسان ساخته است و به طور مستمر خویشتن را دگرگون و متول می سازد، تعریف پدلر (۱۹۹۸) از سازمان یادگیرنده است. مارکوارت (۲۰۰۲) در کتاب ارزنده خود تحت عنوان ” ایجاد سازمان یادگیرنده ” تعریف نسبتا جامعی ارائه کرده است . به موجب این تعریف ، سازمان یادگیرنده، سازمانی است که با قدرت و به صورت جمعی یاد می گیرد و دائما خودش را به نحوی تغییر می دهد که بتواند با هدف موفقیت مجموعه سازی به نحو بهتری اطلاعات را جمع آوری ، مدیریت و  استفاده کند.)محمد بخش،   (۱۳۸۶(به نقل از حمیدی زاده ،اشرفی)

……

مرور منابع:

هادکینسون (۲۰۰۶) پژوهشی انجام داده که نتایج آن را در مقاله خود تحت عنوان “به سوی دانشگاه ها به عنوان سازمان یادگیرنده” آورده است. پژوهشگر با بررسی ادبیات سازمان های یادگیرنده و ارتباط آنها با مدیریت راهبردی و تحلیل های فرامدرن سازمانی مفروضاتی را ارائه کرد و سپس فعالیت های متداول در دانشگاه های انگلستان را مورد بررسی قرار داد. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشگاه ها ، موسساتی هستند که هم فرصت ویژه برای تطابق با ایده ها و فعالیت های مربوط به سازمان یادگیرنده و هم مسئولیت های عمده ای در این جهت دارند (هادکینسون، ۲۰۰۶). (به نقل از حمیدی زاده ،اشرفی)

………..

فرضيه‏هاي تحقیق:

فرضیه نخست : بین فناوری اطلاعات ,  یادگیری سازمانی در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي ارتباط معنا دار وجود دارد.

فرضیه فرعی اول : بین اثربخشی فناوری اطلاعات و یادگیری سازمانی در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي ارتباط معنا دار وجود دارد.

فرضیه فرعی دوم : بین سهولت استفاده از فناوری اطلاعات و یادگیری سازمانی در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي ارتباط معنا دار وجود دارد.

فرضیه دوم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات ومهارت فردی در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

فرضیه سوم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات و مدلهای ذهنی د راداره كل راه وترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

فرضیه چهارم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات و آرمان مشترک در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

فرضیه پنجم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات ویادگیری تیمی در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

فرضیه ششم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات و تفکر سیستمی در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

فرضیه هفتم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات  وتحول سازماني در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

فرضیه هشتم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات و پويايي ياد گيري در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

فرضیه نهم : بین بکارگیری فناوری اطلاعات ومديريت اثر بخش در اداره كل راه و ترابري استان خراسان رضوي رابطه وجود دارد.

………….