جستجو حرفه ای پروپوزال آماده ، پرسشنامه و تمامی مطالب سایت



دانلود پروپوزال آماده: تدوين و استانداردسازي بسته آموزش بومي مهارت‌هاي ارتباطي والد-کودک بر مبناي آسيب‌شناسي تعاملي در کودکان پيش‌دبستاني شهر يزد

  • پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
  • ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
  • در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
  • براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
  • راهنماي پرداخت آنلاين
افزودن به سبد خرید

دانلود پروپوزال آماده: تدوين و استانداردسازي بسته آموزش بومي مهارت‌هاي ارتباطي والد-کودک بر مبناي آسيب‌شناسي تعاملي در کودکان پيش‌دبستاني شهر يزد

قسمت هایی از پروپوزال:

۱- بیان مسأله:

 

……………………………

 

۲- اهمیت و ضرورت تحقیق:

……………………………

۳- پیشینه تحقیق:

پژوهش‌هاي انجام شده در داخل کشور

به طور کلي در مورد موضوع پژوهش، در داخل کشور تحقيقي صورت نگرفته ولي تحقيقاتي که نزديک به موضوع پژوهش است، ارائه مي‌شود.

پژوهش کلانتري و همکاران (۱۳۸۴) با عنوان رابطه بين شيوه‌هاي فرزندپروري و اختلالات رفتاري در کودکان پيش دبستاني نشان داد با افزايش نمرات وابستگي در پرسشنامه شيوه‌هاي فرزندپروري استقلال-وابستگي، اختلالات رفتاري در کودکان به طور معناداري افزايش مي‌يابد و با افزايش نمرات سختگيري در پرسشنامه شيوه‌هاي فرزندپروري سختگيري-آسان‌گيري، اختلالات رفتاري در کودمان به طور معناداري افزايش مي‌يابد.

پژوهش بهرامي احسان و اسلمي (۱۳۸۸) با عنوان رابطه سازگاري زناشويي و سبک‌هاي فرزندپروري والدين با سلامت جسمي و رواني فرزندان نشان داد که پژوهش، متغيرهاي سازگاري زناشويي پدر، سازگاري زناشويي مادر و سبک فرزندپروري پدر نقش تعيين‌کننده‌اي در تبيين سلامت رواني و جسمي فرزندان به عهده دارند.

در تحقيقي شيخ ساماني در سال ۱۳۸۶ به بررسي تأثير آموزش مهارت‌هاي والديني بر بهبود رابطه‌ي مادر – کودک پرداخت. شرکت کننده‌ها شامل ۲۸ نفر مادران بودند که يک يا دو فرزند داشتند و به طور داوطلبانه در ۲ گروه آزمايش و کنترل قرار گرفتند. نتايج نشان داد که آموزش مهارت‌هاي والديني بر بهبود رابطه‌ي مادر – کودک موثر است. همچنين در ميانگين نمرات تنيدگي والديني و همچنين خرده مقياس‌هاي افسردگي و حس صلاحيت پس از آموزش بهبود حاصل شده است، شواهد نشان مي‌دهد که تربيت مسئولانه و دلسوزانه فرزند که با صميميت لازم و تعيين حدود شفاف، با ثبات و منطقي مشخص مي‌شود، با ميزان بالاتري از شايستگي‌هاي کودک و رفتار مناسب اجتماعي همراه است (گراهام، به نقل از شيخ ساماني، ۱۳۸۶).

پژوهش‌هاي موسوي (۱۳۷۷) زابلي (۱۳۸۳) داداش (۱۳۸۳) گل محمديان (۱۳۸۴) قنبري (۱۳۸۵) اعتمادي و مهدوي فر (۱۳۸۵) اثربخشي خانواده درماني را در بهبود رابطه والد – فرزند و تأثير مثبت آموزش والدين را در کاهش مشکلات رفتاري کودکان به اثبات رسانيده‌اند.

در پژوهش پرند و شکوهي يکتا (۱۳۸۵) تأثير مثبت آموزش شيوه‌هاي نوين فرزندپروري به والدين تأثير آن بر مهارت‌هاي حل مسئله کودکان بررسي شده است.

تهراني دوست (۱۳۸۶) تأثير آموزش تربيت سازنده فرزندان به والدين در کاهش مشکلات رفتاري کودکان مورد بررسي قرار دادند به نتايج مشابهي مبني بر اينکه مداخله‌هاي آموزشي تربيت سازنده مي‌توانند در زمينه‌هاي مختلف در بهبود عملکرد والدين موثر باشند.

پژوهش عباسي (۱۳۸۹) که با هدف بررسي درمان تعامل والد- کودک بر کاهش نشانه‌هاي اختلال اضطراب جدايي انجام شد. يافته‌ها حاکي از اثربخشي اين درمان بود. ميزان تأثير ۵۳ درصد بود و اثربخشي آن تا ۲ ماه پس از درمان نيز حفظ شد.

پژوهش قهاري و همکاران (۱۳۸۲) به بالاتر بودن ميزان بروز اختلالات رواني در کودکان محروم از پدر در مقايسه با کودکان شاهد، جانباز و عادي اشاره دارد با توجه به اينکه جدايي و ارتباط ناکافي پدر با فرزندان الزاماً موجب اختلال در رفتار نخواهد شد، ولي حضور مستمر پدر در خانواده مي‌تواند از ميزان اختلالت رفتاري کودکان بکاهد. محروميت از پدر مي‌تواند زمينه‌ساز بروز برخي از اختلال‌ها شده، بر سير و پيش آگهي آن‌ها اثر بگذارد.

پژوهش عليزاده (۱۳۸۰) با عنوان تعامل والدين فرزند به چگونگي تحول جنبه‌هاي متفاوت تعامل والدين- فرزند و پيامدهاي بهنجار و نابهنجار آن بر سلامت کودک مورد بحث قرار مي‌دهد.

پژوهش شمس زاده علوي (۱۳۸۷) با عنوان بررسي رابطه بين رسانه‌هاي جمعي و مشکلات خانوادگي نشان مي‌دهد يکي از عوامل اثرگذار بر گسستگي تعامل خانواده، گسترش‌ رسانه‌هاي جمعي و استفاده افراطي از آن‌ها مي‌باشد.

پژوهش امير حسيني (۱۳۹۰) با عنوان اصول و شيوه‌هاي موثر در ارتباط والدين و فرزندان ضمن اشاره به انواع ارتباطات (کلامي و رفتاري) به اصول حاکم بر ارتباط موفق مي‌پردازد.

با توجه به پژوهش‌هاي مطرح شده مشخص شد که در حيطه‌هاي فرزندپروري و شيوه‌هاي تربيتي والدين و آسيب‌هاي رفتاري کودکان و اختلالات دوران کودکي پژوهش زيادي صورت گرفته ولي در حيطه آسيب‌شناسي تعاملي والدين با کودک در کل فرايند ارتباط با کودک مطالعه جامعي صورت نگرفته است همين فقدان منجر به لزوم اين پژوهش مي‌گردد.

 

تحقيقات خارج از كشور

فلدمن[۱] و همکاران (۱۹۹۰)، فيشمن[۲] و همکاران (۲۰۰۰) نشان دادند که رضايت زناشويي، با سازگاري روان‌شناختي کودکان رابطه دارد و سبک‌هاي فرزندپروري و خصوصيات‌ شخصيتي والدين نقش متغير تعديل‌کننده را ايفا مي‌کنند.

نتايج تحقيقات بالدوين[۳] (۱۹۷۹) در مورد کودکان پيش دبستاني و خانواده آن‌ها، نشان داده است که کودکاني که در خانواده‌هاي آزاد (دموکراتيک) بزرگ شده‌اند فعال، برونگرا و معاشرتي بودند و در عين حال کنجکاوي بيشتري نشان مي‌دادند، از سوي ديگر فرزنداني که در محيط انضباطي با نظارت تربيت شده بودند، پرخاشگري و منفي‌گرايي بيشتري داشتند.

نتايج تحقيقات بامريند[۴] (۱۹۷۸)، نشان داده است که فرزندان والدين مهربان و گرم، کارآمد و متکي به خود هستند، والديني که بر فرزندان خود زياد از حد مسلط هستند، فرزنداني بار مي‌آورند که از احساس امنيت و اعتماد به نفس کافي برخوردار نيستند و والدين‌ سهل گير، فرزنداني بار مي‌آورند که از لحاظ خويشتن‌داري در سطح پايين هستند.

نتايج مطالعات برونشتاين[۵] (۱۹۹۴)، نشان داده است که بين شيوه‌هاي فرزندپروري گرم و حمايت کننده و رفتار خودابرازي کودک، رابطه وجود دارد.

نتايج تحقيقات ماکوبي ومارتين[۶] (۱۹۸۳) نشان مي‌دهد که همه خانواده‌هاي مشکل‌دار ساختار ناسالم و با فرزندان خود ارتباط نامطلوب داشته‌اند و در آن‌ها معمولاً يک محرک استرس زا مانند اعتياد پدر، طلاق، خشونت‌هاي فيزيکي و کلامي پدر و مادر و رابطه ناسالم والدين با فرزندان و امثال آن وجود دارد.

ماش و جانسون (۱۹۹۰) در اين باره نشان داده‌اند، که ارتباط مطلوب پدر و مادر با فرزندان با ميزان بالاي عزت نفس و سلامت روان مرتبط است با اين حال جدايي از والدين و سطوح پايين کنترل والدين و داشتن ارتباط نامطلوب با فرزندان به طور ناپيوسته و منفي با ميزان پايين عزت نفس، افسردگي رفتارهاي خصمانه ارتباط داشتند.

در يک مطالعه آلدوس در سال ۱۹۹۸ به ارتباط بين ازدواج و ارتباط والد- کودک در بين زوجين فنلادي (نمونه شامل ۱۵۷ زوج) و هلندي (نمونه شامل ۲۷۶ زوج) پرداخت. تحليل داده‌ها از فرضيه‌هاي مطرح شده حمايت کرد: سطوح بالاي رضايت در ارتباط زوجين با کيفيت بالاي ارتباط والد – کودک و محدوديت‌هاي نقش والديني پايين‌تر رابطه دارد. اين ارتباط در بين دو جنس يا دو کشور فرقي نداشت. در تحليل نهايي ۴ نوع خانواده شناسايي شدند: ۱- خانواده با ارتباطات رضايت بخش (۴/۷۳ درصد) ۲- خانواده با ارتباطات ناراضي والد – کودک (۴/۱۳ درصد) ۳- خانواده با مردان ناراضي (۶ درصد) ۴- خانواده با زنان ناراضي (۲/۷ درصد).

در تحقيقي هيلر و همکاران در سال ۱۹۹۹ به بررسي تأثير متقابل رابطه‌ي مادر- کودک و رابطه پدر- کودک پرداخت. نمونه شامل ۱۰۰ خانواده‌ي چيني بود که کودکان پيش دبستاني داشتند. نتايج نشان داد که ارتباط دوسويه و متقابل معناداري بين رابطه پدر- کودک و مادر-کودک وجود دارد. رابطه‌ي نزديک و صميمي مادر-کودک به طور منفي تعارض را در رابطه‌ي پدر –کودک و تعارض پدر – کودک به طور مثبتي تعارض مادر- کودک را پيش‌بيني مي‌کند.

آبدين (۱۹۹۶) به بررسي تعارض مادر-کودک در سال‌هاي نوپايي کودک و الگوهاي رفتاري آنان پرداخت. نمونه شامل ۳۷۸ مادر و کودک بود. نتايج نشان داد:

  • تعارض مادر-کودک به احتمال بيشتري ابتدا از جانب مادر شروع مي‌شود، يعني احتمال بيشتري دارد که مادر عملي مخالف با نظر کودکش شروع کند. شدت تعارض تحت تأثير زمينه‌ي تعامل، خانواده، مادر، خلق و خوي کودک قرار مي‌گيرد
  • مادران مکرراً به تعارض کودکشان، پاسخ‌هاي ستيز‌آميز نشان دادند (۴۵ درصد)
  • تقريباً ۲۴ درصد مادران از پاسخ‌هاي سازنده مانند دليل آوردن و گفتگو استفاده کردند.
  • اکثر مادران و کودکانشان به تعارضات با هيجانات خنثي پاسخ مي‌دادند

نيکسون (۲۰۰۲) در پژوهشي نشان مي‌دهند که روابط خانوادگي به طور کل و روابط بين والدين و فرزندان به طور خاص تأثير عميقي بر سلامت رواني، فيزيکي، اجتماعي و اقتصادي کودک دارد، کيفيت ارتباط دو طرفه‌ي والد – کودک عملکرد بچه‌ها را تحت تأثير قرار مي‌دهد.

تعدادي از مطالعات اخير، يافته‌هاي مذکور را تاييد مي‌کنند. در اين مطالعات، گرمي، ديد مثبت به انضباط، و توجه مثبت مادر، با رفتار همکارانه و خودنظمي بيشتر در دوره‌ي اوليه‌ي کودک پيوند خورده است (بلسکي و همکاران، ۱۹۹۸؛ فلدمن، گرينباوم، يريميا، ۱۹۹۹؛ کوچانسکا، ۱۹۹۵؛ شاو و همکاران، ۱۹۹۴).

مطالعاتي که در زمينه کودکان پيش دبستاني انجام شده‌اند، نشان داده‌اند در خانواده‌هايي که کودکان دچار مشکلات رفتاري هستند، استرس والديني بالا، حمايت کم همسر، عقايد تربيتي اقتدار گراي زياد، منفي گرايي مادرانه بيش از حد و سردي در روابط والد –کودک مشخص است و هر اندازه شدت مشکلات رفتاري کودکان بيشتر باشد، پيامدهاي ذکر شده نيز شديدتر خواهند بود (کمبل، ۱۹۹۴؛ کارتورايت، ۲۰۰۵؛ کاسپي و همکاران، ۱۹۹۶).

برانسون و همکاران، (۲۰۱۲) در مطالعاتي با کودکان ۳ تا ۶ ساله‌ي نا فرمان به درمان تعامل والد –فرزند پرداخته شد نتايج بيانگر آن بود که والدين به گونه‌اي مثبت‌تر با فرزندانشان رفتار کردند.

آندرسون و همکاران (۱۹۸۶) معتقدند که مداخله‌هاي درماني با تمرکز بر افزايش مهارت‌هاي فرزندپروري به کاهش مشکلات رفتاري در کودکان مي‌انجامند و اهداف فرزندپروري مبتني بر ارتباط و رفتار گرم وبر اساس گفتگو و همياري حالت‌هاي منفي در فرزندان را نسبت به والدين کاهش مي‌دهد و موجب افزايش هم حسي مي‌شود.

تأثير مستقيم تنيدگي بر والدين مانند، سلامت رواني والدين (ماش و جانستون[۷]، ۱۹۹۰)، کيفيت زناشويي، کيفيت ارتباطي بين والدين، اضطراب و تاثير غيرمستقيم تنيدگي والديني بر کودکان مانند، تضعيف تدريجي صلاحيت والدگري، فرزندپروري ناکارآمد، کاهش کارايي در به انجام رساندن وظايف والديني، تضعيف سبک‌هاي فرزندپروري، نظام تربيتي مبتني بر سخت گيري، کاربرد نظام تربيتي ناپايدار، عدم شناسايي متناسب نيازهاي کودک و پاسخگويي موثر به آن‌ها (آبيدين[۸]، ۱۹۹۷)، بيش بر آورد مشکلات رفتاري وي، جو ارتباطي والد- فرزندي فاقد صميميتخصومت نسبت به فرزندان، و نهايت آزارگري و سهل انگاري، (به نقل از فرزاد فرد، ۱۳۸۶).

رابطه بين سبک‌هاي فرزندپروري و رفتارهاي والديني با مشکلات رفتاري کودکان به اثبات رسيده است به عنوان مثال بورن و ايزنبرگ در سال (۱۹۹۵) در پژوهشي دريافت که چگونگي تعامل والد –کودک اغلب به عنوان پيش‌بيني کننده‌اي براي مشکلات رفتاري کودکان مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد. تعامل‌هايي که معمولاً همراه با خصومت متقابل، بدبيني، مهار بيش از حد و خشونت هستند در بسياري از آسيب شناسي‌هاي دوران کودکي دخالت دارند و پژوهش ليس و همکاران (۲۰۰۵) نشان داد که آموزش مهارت‌هاي والديني به والديني که کودکان آن‌ها رفتار پرخاشگرانه داشتند باعث کاهش مشکلات رفتاري در کودکان و افزايش حس صلاحيت در والدين گرديد.

 

 

الکساندرا و همکاران (۲۰۰۸) نشان داده‌اند کودکان دچار مشکلات رفتاري، صرف نظر از اين که با چه کسي در حال تعامل هستند (مثلاً صرف نظر از اين که با مادر خود يا با مادر فرد ديگري تعامل دارند) بازخوردهاي منفي‌تري مي‌گيرند و نافرمان‌ترند. همچنين تحقيقات نشان داده‌اند سطح بالا فعاليت کودکان به سخت‌گيري بيشتر والدين منجر مي‌شود.

بلسکي (۱۹۸۴) مي‌گويد حمايت اجتماعي تأثيرات مستقيم و غير مستقيم زيادي بر پدر و مادري کردن والدين دارد. حمايت اجتماعي (به معناي محبوبيت نزد همسر) تأثير خوبي بر سلامت رواني و آرامش والدين دارد؛ حمايت اجتماعي (به معناي محبوبيت نزد همسر) تأثير مثبتي بر سلامت رواني و آرامش والدين دارد؛ حمايت اجتماعي مي‌تواند شامل امکانات ملموس (براي مثال، کمک مالي، بچه‌داري و غيره) نيز توان پدر و مادري کردن والدين را مي‌افزايند، باشد. تماس با دوستان و اعضاي خانواده که چيز مطلوبي هست نيز استرس‌هاي پدر و مادري کردن را تعديل مي‌کند (وود[۹]، ۱۹۹۶، بودينمانا و همکاران، ۲۰۰۸).

مطالعات زيادي نشان داده‌اند که بين اختلافات زناشويي (زن و شوهر‌هاي متارکه کرده و زن و شوهرهايي که با هم زندگي مي‌کنند) و پدري و مادري کردن منفي و مشکل داشتن بچه‌ها رابطه هست (شاو و امري، ۱۹۸۷؛ استونمن، برادي و بورک، ۱۹۸۹، به نقل از بيلر، ۱۹۷۶).

آماتو و ريورا، ۱۹۹۹؛ کولي[۱۰]، ۱۹۹۸؛ بنديک، ۱۹۷۰؛ تاميس –لموندا و کابررا، ۱۹۹۹ نشان مي‌دهند که درگيري پدر و مظاهر پدر (مثلاً ناپدري، دوستان مذکر بزرگسال و بستگان) در تربيت کودکان، به دنبال افزايش پيوستن مادران به نيروي کار، شدت يافته است. پدر وقتي درگيري مثبتي با فرزندش خواهد داشت که تولد او را رويداد ميموني بداند در زايمان و مراقبت‌هاي اوليه از نوزاد شرکت کند، خودش الگويي در زمينه دخالت و درگيري پدر در تربيت فرزند داشته باشد، با مادر کودک رابطه خوبي داشته باشد و کارش طوري باشد که بتواند براي فرزندش وقت بگذارد.

تاميس – لموندا و کابررا[۱۱] (۱۹۹۹) پس از مرور تحقيقات اين حوزه فهميدند آرامش خردسالان با سرمايه‌گذاري هيجاني پدر روي آن‌ها، دلبستگي پدر و کودک و تأمين منابع و امکانت از سوي پدر رابطه دارد. در مورد کودکان بزرگ‌تر، درگيري پدران (مثلاً حضور آنان در جلسات اوليا) با پيشرفت تحصيلي کودکان رابطه دارد. علاوه بر اين، پدران نقش مهمي در اجتماعي شدن و موفقيت تحصيلي بچه‌ها بازي مي‌کنند. خصوصاً اين که کودکاني که پدران خود را آدم‌هاي گرم و کنترل کننده‌اي مي‌دانند در مدرسه مشکلات رفتاري کمتري دارند و با همسالان، رفتارهاي دوستانه تري انجام مي‌دهند.

گرينبرگ و همکاران[۱۲] (۱۹۹۳) بر سه دسته از عواملي تاکيد کرده‌اند که اثري محافظتي بر کودکان در معرض خطر دارند و گستره آن‌ها از صفات ثابت فردي تا تعاملات پوياي مبتني بر بافت مي‌باشد و عبارتند از: ۱ گرايش‌هاي شخصيتي و سبک رفتاري و شناختي کودکان مثل خلق و خو حمايت اجتماعي و انسجام خانوادگي، مثل سبک‌هاي تعاملي افراد خانواده و هيجانات ابراز شده، اعتقاد بر اين است که ويژگي‌هاي خلقي مثبت مي‌توانند تعديل کننده اثرات تجارب استرس را بر سازگاري کودکان باشد.

از طرفي نيز کيفيت ارتباطات اوليه‌ي مادر کودک با ارتباطات بعدي کودک، سازگاري، تنظيم هيجاني و پاسخ‌هاي تعارضي کودک با ساير همسالان و همشيرهايش رابطه دارد (آنگولد، ۱۹۹۵).

تعاملات خانوادگي ضعيف، شامل فرزندپروري بي‌ثبات و مبتني بر تنبيه، نگرش والدي طرد کننده يا سرد قوانين انضباطي سخت و ناپايدار، دلبستگي ناايمن نظارت يا کنترل ناکافي والدي و اختصاصاً زمان اندک و فقدان ارتباط مثبت با او. به عنوان عامل خطر و پيش‌بيني کننده در نظر گرفته مي‌شوند که به طور کلي کودکان را در معرض خطر بروز رفتارهاي پرخاشگرانه قرار مي‌دهند (آبدين، ۱۹۹۶، ۱۹۹۰).

براي اثبات اهميت رابطه مادر- کودک همين بس که نتايج مطالعات در حوزه‌هاي مختلف نشان مي‌دهد اولاً مادر به عنوان تسهيل گر موثر در تمام حوزه‌هاي رشد کودک به شمار مي‌رود و ثانياً خصوصيات مادر و کودک متقابلاً بر روي يکديگر تأثير مي‌گذارند؛ و روابط همزمان و هماهنگ بين مادر و کودک مي‌تواند در رشد اجتماعي کودک موثر باشد (زامبرلن[۱۳]، ۲۰۰۲، به نقل از باکر و هيلر، ۱۹۹۶).

پژوهش هيلر و همکاران (۱۹۹۹) و مارشل[۱۴] و همکاران (۲۰۰۱) نشان داد کودکان محروم از پدر، افسردگي، اضطراب و مشکلات رفتاري بيشتري را نشان مي‌دهند و در اين ميان پسران به مراتب بيشتر از دختران به اختلال‌هاي رواني دچار مي‌شوند. همچنين بين فقدان يا از دست دادن والدين با بروز افسردگي و نقايص شناختي در سال‌هاي بعدي زندگي رابطه وجود دارد و کودکان ۶ ساله داراي پدر، پرخاشگري و افسردگي بيشتري را نشان مي‌دهند. در پژوهش شافر (۱۹۵۹) بين فقدان ارتباط پدر با کودکان کم سن و سال و ميزان ابتلا اين کودکان به اختلال سلوک همبستگي بدست آمد.

هر قدر زمينه اقتصاد و زندگي خانوادگي توسط زنان بيشتر اداره شود قدرت اجتماعي آن‌ها نيز در خانواده بيشتر خواهد شد. اشتغال در كار خارج از خانه در چگونگي روابط عاطفي آن‌ها با اعضاء خانواده اثر مي‌گذارد و خطر از بين رفتن تنها كاركرد باقي مانده خانواده يعني تربيت فرزندان در محيطي مملو از اعتماد و صميميت بيشتر مي‌شود. (گرينبرگ و همکاران، ۱۹۹۳).

مطالعاتي که در زمينه کودکان پيش دبستاني انجام شده‌اند، نشان داده‌اند در خانواده‌هايي که کودکان دچار مشکلات رفتاري هستند، تنيدگي والديني بالا ۰ حمايت کم همسر، عقايد تربيتي اقتدارگري زياد، منفي گرايي مادرانه بيش از حد و سردي در روابط والد-کودک وجود داشته است گيلفند[۱۵] وهمکاران (۱۹۹۲)، دنهام[۱۶] (۱۹۹۳)، کرينک و گرينبرگ (۱۹۹۰)، کوبهم[۱۷]و همکاران (۱۹۹۸)، کيکچز[۱۸] (۲۰۰۰) کوچران و براسد[۱۹] (۱۹۷۹).

چوات[۲۰] (۲۰۰۵) به بررسي تأثير تعامل والد- فرزندي بر درمان اختلالات اضطراب جدايي در بچه‌ها پرداخت. وي با آموزش تعامل والد- فرزندي، تغيير باليني معنا‌داري در اضطراب جدايي مشاهده کرد و با تداوم درمان، رفتار از هم گسيخته کاهش يافت (صمدي، ۱۳۸۷).

هارمر[۲۱] و همکاران (۱۹۹۹) فروهند و لانگ[۲۲] (۱۹۸۸) فولبر ولانگ[۲۳]

(۱۹۹۱) آموزش تعاملات والد-فرزندي را با فرزندان بهنجار و با

مشکلات رفتاري بررسي کرد نتايج نشان داد که آموزش تعامل

والد-فرزند موجب کاهش رفتارهاي بچه‌ها، کاهش استرس والديني و

کاهش بد رفتاري‌هاي خطرناک مي‌شود.

[۱] fledman

[۲] Fishman

[۳] Baldwin

[۴] Baumrind

[۵] Broneshtaen

[۶] Maccoby& Martin

[۷] Mash & Jansoon

[۸]

[۹] Wood

[۱۰] Cole

[۱۱] Tamis & Monda & Cabrera

[۱۲] Greenberg, Speltz & Deklyen

[۱۳]Zambrln

[۱۴] Marshal

[۱۵]Gelfand

[۱۶] Denham

[۱۷] Cobham

[۱۸] Kikchiz

[۱۹] Cochran & Brassaed

[۲۰] Chvat

[۲۱] Hamer

[۲۲] Forehand & Long

[۲۳] Fauber & Long

……………………………

۴- اهداف تحقیق:

…………………………………….

۵- فرضيه ‏هاي تحقیق:

…………………………………….

۶- مدل تحقیق

…………………………

۷- سوالات تحقیق:

…………………………………….

۸- تعريف واژه‏ها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):

…………………………………….

۹- بیان جنبه نوآوری تحقیق:

………………………….

۱۰- روش شناسی تحقیق:

الف: شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهيزات و استانداردهاي مورد استفاده در قالب مراحل اجرايي تحقيق به تفكيك):

………………………….

ب- متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:

…………………………………….

ج – شرح کامل روش (ميداني، كتابخانه‏اي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيش‏برداري و غيره) گردآوري داده‏ها :

…………………………………….

د – جامعه آماري، روش نمونه‏گيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):

…………………………………….

ر- روش نمونه گیری و حجم نمونه:

…………………………………….

ز- ابزار تحقیق:

…………………………………….

هـ – روش‌ها و ابزار تجزيه و تحليل داده‏ها:

…………………………………….

منابع :

…………………………………….

آسان داک: www.Asandoc.com

دانلود نمونه پروپوزال تکمیل شده، پروژه پر شده، طرح پیشنهادیه آماده

2018-10-30
كد : 98558
وضعيت :‌موجود
دسته بندی :
مرکز پژوهش های دانشگاهی ایران (آسان داک) مرکز پژوهش های دانشگاهی ایران (www.Asandoc.com) تنها مرکز دانشگاهی در ایران است که خدمات جامع برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی ارائه می دهد . این مرکز با بکار گرفتن اساتید خبره و نام آشنا در ایران در همه رشته های دانشگاهی سعی در ارائه خدمات علمی برتر در حوزه های پروپوزال آماده، مقاله بیس پایان نامه، پرسشنامه و ترجمه آماده و همچنین تحقیقات آماده برای متغیرهای فصل دوم پایان نامه کرده است . بدین جهت سایت آسان داک توانسته است یکی از پر بازدیدترین سایت های کشور برای دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری شود و امروزه بیشتر دانشگاه های کشور به این مرکز جامع دانشگاهی دسترسی دارند . کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری می توانند نمونه پروپوزال آماده خود برای درس روش تحقیق در رشته مدیریت ، حسابداری ، روانشناسی ، علوم تربیتی و سایر رشته ها را به راحتی از سایت خریداری و دانلود کنند . همه نمونه پروپوزال های ارشد و دکتری که به صورت تکمیل شده و فرم پر شده در سایت قرار گرفته مورد تأیید می باشد . حتی برای پروپوزال آماده و نمونه پروپوزال مطالبی رایگان برای دانلود در سایت قرار گرفته که دانشجو می تواند آنها را مطالعه کند .
© تمامی حقوق برای سایت آسان داک ( پروپوزال آماده - تحقیقات آماده - مقاله بیس پایان نامه - مقاله با ترجمه ) محفوظ است .
Site Map - Facebook - Rss