رابطهی بین آموزش مهارتهای زندگی (با تأکید بر مهارتهای پیش از ازدواج) و سازگاری زناشویی فرزندان شاهد، جانباز و آزادهی استان قم
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :390,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
دانلود پروپوزال آماده: رابطهی بین آموزش مهارتهای زندگی (با تأکید بر مهارتهای پیش از ازدواج) و سازگاری زناشویی فرزندان شاهد، جانباز و آزادهی استان قم
قسمت هایی از پروپوزال:
بیان مسأله:
امروزه سازگاري زناشويي[۱] يکي از اصطلاحاتي است که وسيعاً در مطالعات خانواده و زناشويي مورد استفاده قرار ميگيرد. اين اصطلاح با بسياري از اصطلاحات ديگر همچون «رضايت زناشويي»، «شادکامي زناشويي»، «موفقيت زناشويي» و «ثبات زناشويي» مرتبط است. در حاليکه اصطلاحات قبلي هر کدام تنها يک بعد از ازدواج را نشان ميدهند؛ سازگاري زناشويي يک اصطلاح چند بعدي است که سطوح چندگانه ازدواج را روشن ميکند و فرايندي است که در طول زندگي زوجين به وجود ميآيد؛ زيرا که لازمه آن انطباق سليقهها، شناخت صفات شخص، ايجاد قواعد رفتاري و شکلگيري الگوهاي مراودهاي است، بنابراين سازگاري زناشويي يک فرايند تکاملي در بين زن و شوهر است. در طول سالها از اين مفهوم بدون يک تعريف مشترک و روشن بين محققان استفاده شدهاست.
سازگاری زناشویی را میتوان شامل توافق زناشویی[۲]، رضایت زناشویی[۳]، همبستگی و همراهی با یکدیگر [۴]و ابراز محبت زوجین[۵] دانست که دارای دو ویژگی (تداوم) و (خشنودی) است. میزان سازگاری در زندگی زناشویی تحت تأثیر عوامل زیادی است، هر کدام از نظریه پردازان علوم رفتاری بسته به زمینههای فردی و علمی خود دستهای از عوامل را عنوان کردهاند، طوری که جامعه شناسان عوامل اجتماعی، زیستشناسان عوامل ژنتیکی، روانشناسان عوامل فردی و بالأخره روانشناسان اجتماعی بر شبکههای اجتماعی و گروهها تأکید کردهاند، شایان ذکر است که سازگاری زناشویی را نمیتوان تقلیل گرایانه و تک بعدی بررسی کرد.
جدا از اختلافات نظریهپردازان در مورد عوامل مؤثر بر سازگاری زناشویی، از اهمیت این مهم نمیتوان صرف نظر کرد؛ چرا که سازگاری زناشویی زوجین تا حد زیادی تضمینکنندهی سلامت و استحکام نهاد خانواده میباشد، سلامت روانی و اجتماعی فرزندان هر خانواده قطعاً بدون تأثیر از سازگاری زناشویی زوجین نیست، با افزایش سازگاری زناشویی میتوانیم شاهد کاهش نرخ طلاق واقعی و عاطفی باشیم، ترک تحصیل دانشآموزان در مقاطع مختلف تحصیلی کاهش مییابد و حتی میتوان گفت نوباوگان کمتری تحویل شیرخوارگاهها و پرورشگاههای دولتی داده میشوند، از طرفی دیگر با کاهش نرخ طلاق متأثر از افزایش سازگاری زناشویی، مسئولیت سازمانهای حمایتی همچون بهزیستی و کمیته امداد در راستای خدمت رسانی به زنان سرپرست خانوار کمتر میشود و می توان اذعان کرد که آمار خانوادههای دارای سرپرست زن کاهش مییابد.
میزان طلاق در غرب بخصوص در آمریکا رو به افزایش است به گونهای که ۵۲% از ازدواجها به طلاق ختم میشود(اولسون ۲۰۰۱). در نیمه دوم دهه ۷۰ و دهه ۸۰ ، متأسفانه نرخ طلاق در ایران روند صعودی داشته است(مرکز آمار ایران ۱۳۸۵). نرخ رشد طلاق در کشور ما طی سالهای ۸۰ تا ۸۵ به۲/۹درصد رسیده است؛ در حالی که نرخ رشد ازدواج در کشور ۹۶/۳ درصد بوده است. این امر نشان میدهد که رشد طلاق در ایران سالها بیش از رشد ازدواج بوده است(میرمحمدی صادقی، ۱۳۸۸). بدیهی است که این مسأله اجتماعی بیانگر پایین بودن میزان سازگاری زناشویی خانوادهها در جامعه است. علاوه بر افزایش میزان طلاق واقعی(قانونی) نمیتوان طلاق عاطفی را نادیده گرفت چنان که بسیاری از زوجین علی رغم اینکه زیر یک سقف باهم زندگی میکنند اما فقط جسم آنها در کنار هم است و از لحاظ عاطفی باهم ارتباطی ندارند. استان قم هم ازین قاعده مستثنی نیست، آمارها نشان میدهد که آمار طلاق در این استان از میانگین کشوری بالاتر بوده و در سالهای اخیر این استان از این لحاظ پیشتاز بوده است.
عدم سازگاری زناشویی میتواند هزینههای مادی و معنوی زیادی را متحمل جامعه کند؛ از یک طرف با افزایش میزان طلاق عاطفی و واقعی در جامعه مسئولیت حمایتی دولت افزایش مییابد، میزان درگیریهای خانوادگی افزایش یافته که این مسئله مستقیماً سبب افزایش پروندههای قضایی میگردد، میتواند سبب پایین آمدن احساس امنیت اعضای خانواده به ویژه فرزندان گردد که این احساس عدم امنیت منبع سوخت مهمی برای افزایش بزهکاری در جامعه است. با افزایش طلاق واقعی و عاطفی میتوانیم شاهد شیوع چشمگیر روابط نامشروع جنسی باشیم و بدین ترتیب ارزشهای فرهنگی جامعه با تهدید مواجه می شود. طبیعی است در چنین شرایطی پویایی و نشاط از جامعه دور خواهد شد و فرزندان آن بخش از جامعه که میتواند در کارهای تولیدی و خدماتی مؤثر باشد به مسیری دیگری خواهند رفت که به ناچار نیروهای دیگری نیز بایستی صرف اصلاح و بازتوانی این عده گردد.
از مهمترین عواملی که موجب بروز ناسازگاری در زندگی زوجین میشود میتوان به مشکلات ارتباطی و ارتباط نادرست و ناخرسند زوجها اشاره نمود که نتیجه فقدان مهارتهای مناسب و ضروری برای برقراری ارتباط سالم، صحیح و صمیمانه آنهاست. درگزارشي كه توسط يك آژانس مشاوره خانواده درسال ۱۹۷۰ تهيه شده است، ۸۷ درصد زوجهاي شركت كننده در پژوهش نشان دادند كه مشكل اصلي آنها مشكل ارتباطي است (جكوبسون، والدر و نومور ۱۹۸۰، به نقل از حيدري و همكاران، ۱۳۸۴).
مهارتهای ارتباطی خوب در کیفیت زناشویی نقش حساسی دارند. رفتار تعاملی منفی نیز به عنوان یک پیشبینیکنندهی اساسی مشکلات زناشویی آینده است. فراگیری و حفظ مهارتهای ارتباطی ویژه، در آرامش روانی فرد، اهمیت فراوانی دارد. برنامههای آموزشی مهارتها هم به انجام تکالیف ویژه کمک میکند و هم شایستگی کلی خود را در موقعیتهای مختلف زندگی افزایش میدهند. این برنامهها بر جنبههای آموزشی مثبت درمان تأکید میکنند.
آموزش مهارتهای ارتباطی به زوجین در بسیاری از کشورها و همچنین ایران در قالب آموزش «مهارتهای زندگی» ارائه میشود. يونيسف مهارتهاي زندگي را به اين صورت تعريف ميكند: “يك رويكرد مبتني بر تغيير رفتار يا شكلدهي رفتار كه برقراري توازن ميان سه حوزه را مدّنظر قرار ميدهد. اين سه حوزه عبارتاند از: دانش، نگرش و مهارتها”. مهارتهاي زندگي ابزاري قوي در دست متوليان بهداشت رواني جامعه در جهت توانمندسازي جوانان در ابعاد رواني ـ اجتماعي است(سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۹). شيرالي(۱۳۸۶) در پژوهشي تحت عنوان «تأثير آموزش مهارتهاي ارتباطي بر الگوهاي ارتباطي و احساس مثبت » ۳۰ زوج از ساکنان شهر اهواز را مورد مطالعه قرار داد، نتايج اين تحقيق نشان داد كه آموزش مهارتهاي ارتباطي بر الگوهاي ارتباطي و بهترشدن احساس مثبت نسبت به همسر تأثير دارد.
نتایج پژوهشهای دیگر نیز نشان از مثبت بودن رابطهی بین آموزش مهارتهای ارتباطی بر سازگاری زناشویی میباشد. بدین مفهوم که تجارب نشان میدهد آموزش مهارتهای ارتباطی موجب افزایش سازگاری بین زوجین میگردد؛ با توجه به این موضوع، اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم، با هدف توانمندسازی جامعهی هدف خود، در جهت افزایش سازگاری و رضایت زناشویی و پیشگیری از طلاق، دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی را از چند سال اخیر در بین فرزندان خانوادههای تحت پوشش خود اجرا کرده است و در این پژوهش که با حمایت آن سازمان انجام میشود قصد داریم تا به این مهم پاسخ گوییم که: « آیا بین فرزندان متأهل خانوادههای شاهد، جانباز و آزادهایکه، از دورههای آموزشی مهارتهای ارتباطی استفاده کردهاند و فرزندان متأهلی که از این دورهها استفاده نکردهاند از لحاظ میزان سازگاری زناشویی، تفاوت معناداری وجود دارد؟ »
[۱] Marital adjustment
[۲] Dyadic consesus
[۳] Dyadic satisfaction
[۴] Dyadic cohesion
[۵] Afectional expression
……………………………
۲- اهمیت و ضرورت تحقیق:
……………………………
۳- پیشینه تحقیق:
……………………………
۴- اهداف تحقیق:
…………………………………….
۵- فرضيه هاي تحقیق:
…………………………………….
۶- مدل تحقیق
…………………………
۷- سوالات تحقیق:
…………………………………….
۸- تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):
…………………………………….
۹- بیان جنبه نوآوری تحقیق:
………………………….
۱۰- روش شناسی تحقیق:
الف: شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهيزات و استانداردهاي مورد استفاده در قالب مراحل اجرايي تحقيق به تفكيك):
………………………….
ب- متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:
…………………………………….
ج – شرح کامل روش (ميداني، كتابخانهاي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيشبرداري و غيره) گردآوري دادهها :
…………………………………….
د – جامعه آماري، روش نمونهگيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):
…………………………………….
ر- روش نمونه گیری و حجم نمونه:
…………………………………….
ز- ابزار تحقیق:
…………………………………….
هـ – روشها و ابزار تجزيه و تحليل دادهها:
…………………………………….
منابع :
…………………………………….
آسان داک: www.Asandoc.com
دانلود نمونه پروپوزال تکمیل شده، پروژه پر شده، طرح پیشنهادیه آماده