پیشینه ومبانی نظری تحقیق سبک های شناختی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
پیشینه ومبانی نظری تحقیق سبک های شناختی
سبک های شناختی
یادگیری تغییر نسبتا دایمی در رفتار است که در نتیجه تمرین حاصل شده است. تغییراتی در رفتار که حاصلاش (و نه تمرین) ، با شرایط موقت جاندار (مثل خستگی یا حالات ناشی از مصرف برخی داروها) باشند مشمول این تعریف نمیشود. نقش یادگیری در همه صحنههای زندگی نمایان است. یادگیری نه تنها در آموختن خاص مطالب درسی ، بلکه در رشد هیجانی ، تعامل اجتماعی و حتی رشد شخصیت نیز دخالت دارد. مثلا یاد میگیریم از چه چیزی بترسیم، چه چیز را دوست بداریم. چگونه مودبانه رفتار کنیم و چگونه صمیمیت نشان دهیم. مفهوم یادگیري و پیشرفت تحصیلی از مفاهیم بسیار اساسی روانشناسی تربیتی است .
در همین راستا، موفقیت تحصیلی و عوامل موثر بر آن موضوعی است که همواره مورد توجه روانشناسان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت بوده است. چرا که همانطور که می دانیم بهبود کیفیت آموزشی و سرمایه گذاري بر روي منابع آموزشی و انسانی از عوامل مؤثر در توسعه همه جانبه کشورها محسوب می شود . در همین راستا پیشرفت تحص یلی دانشجویان نیز از جمله اهداف اساسی برنامه هاي آموزشی است. زیرا دانشجویان به واسطه پیشرفت تحصیلی به جایگاهی دست می یابند که از استعدادها و توانائیهایشان براي دستیابی به اهداف آموزش عالی استفاده نموده و شرایط اجتماعی موفقیت آمیزي را ایجاد کنند. بنابراین یافتن شرایط، عوامل و روش هاي موثر در جهت پیشرفت تحصیلی از جمله موضوعات مورد علاقه پژوهشگران و صاحبنظران علوم تربیتی بوده است(ریدگل[۱]،۲۰۰۴). اسمیت سبک شناختی را نشان دهنده پلی بین دوحیطه متمایز از بررسی روانشناسی یعنی شناخت و شخصیت می داند(اسمیت[۲]،۲۰۱۰) . مفهوم سبک هاي شناختی به طور نزدیکی با ایده تفاوت هاي روانشناسی مرتبط است؛ بدین معنی که تفاوت هایی در بین افراد در رابطه با ساختار شناختی و عملکردهاي روانشناسی شان وجود دارد که ویتکین ۳در سال ۱۹۷۴ آن را فردیت روانشناسی نامید. سبک هاي شناختی از نظر ویتکین و همکاران روش هایی هستند که یک فرد براي نزدیک شدن به طیف وسیعی از موقعیتها به کار می برد (ویتکین[۳] و همکاران ،۲۰۰۴).
در دنياي امروز، داشتن اطلاعات زياد راه گشا نيست؛ آنچه اهميت دارد استفاده از حجم وسيع اطلاعات و به كارگيري آن در همه حيط ههاي زندگي است. براي استفاده از اين سطح گسترده اطلاعات، لازم است فراگيران به سطوح عالي تفكر و خودشناسي دست يافته و در فرايندهاي شناختي و حل مسأله تبحر كافي داشته باشند. اين مهم در آموزش عالي اهميت دوچندان مي يابد. امروزه، موضوع اساسي آموزش و پرورش تربيت انسان هايي است كه بتوانند درست فكر كنند و بتوانند با تصميم گيري هاي درست و مناسب، مسائل پيچيده پيش رو را حل و فصل نمايند. مجمع اهداف آموزش ملي، توانايي تفكر انتقادي و ارتباط مؤثر و حل مسأله را در دستيابي به موفقيت تحصيلي در سطوح عالي آموزش يك ضرورت مي داند(گیونگ و میانگ،۲۰۰۸). افراد داراي سبكهاي شناختي متفاوت در موقعيتهاي يادگيري به شيوه هاي متفاوتي عمل ميكنند. از نظر پردازش اطلاعات، بسته به سبك شناختي، آزمودنيها به جنبه هاي متفاوت اطلاعات توجه مي كنند و در رمزگذاري، ذخيره و يادآوري اطلاعات و، به طور كلي، در تفكر و درك مطلب به راههاي متفاوت عمل مي كنند. پژوهشهاي زيادي كه رابطه بين سبكهاي شناختي و ترجيحات تحصيلي را بررسی كرده اند نشان مي دهد كه يادگيرندگان نابسته به زمينه بيشتر جذب رشته هاي رياضي و علوم پايه ميشوند
و به موضوعهايي كه نيازمند تفكر انتزاعي، مستقل، مهارتهاي تحليلي و تواناييهاي بازسازي است علاقه نشان مي دهند در حالي كه افراد داراي سبك وابسته به زمينه بيشتر جذب رشته هاي علوم انساني مي شوند و به موضوعهاي علوم اجتماعي و زمينه هايي كه مستلزم روابط اجتماعي نظير خدمات اجتماعي و تدريس است علاقه نشان مي دهند(رضایی و سیف ،۱۳۸۰).
سبک مانند بسیاری از تواناییهای افراد امری مادرزادی نیست و حاصل تعاملات فرد با محیط پیرامونش در فرایند رشد و اجتماعی شدن است. سبک یک ویژگی فردی بخصوص در انجام امور است که امکان اجرای فعالیتهای ارادی را می دهد. بنابراین بسیاری از باورهای اخلاقی بارز افراد، افکار اقتصادی آنان، رفتارهای اجتماعی و به طور کلی ویژگیهای بنیادین شخصیت افراد را شکل می دهد.سبک در حقیقت ناشی از سرشت فرد، ارتباط فرد با سایرین، اجتماع ، خلاقیت و تطبیق پذیری است. تمایلات افراد در پردازش اطلاعات و ارتباط با محیط به منظور بهبود عملکرد بیانگر این مطلب است که هیچ سبک شناختی خوب یا بدی وجود ندارد. تفکیک افراد در سبکهای مختلف تنها نوعی طبقه بندی است و به معنی برتری قدرت یادگیری گروهی بر دیگری نیست و بیشتر به بررسی اثر این سبکها بر موفقیت در شرایط خاص دلالت دارد. سبک شناختی از بسیاری جهات با هوش متفاوت است.هوش بیانگر قابلیت فرد برای اندیشیدن به طور سازنده، استدلال کردن و حل مسئله است. در حالی که سبک شناختی به پردازش رفتارها می پردازد .برای سنجش رفتارها باید ابتدا وظایف و فعالیتهایی که نشان دهنده تفاوت افراد هستند، مشخص شود؛ وظایفی که همه از عهده انجام آن برآیند، اما هر کس به روش متفاوتی آن را انجام دهد(هومن،۲۰۰۶).
سبک شناختی ویژگیهای شخصیتی را شامل می شود که سبب تفاوت افراد از یکدیگر می شود. همچنین سبک شناختی به طریقه دریافت، ذخیره سازی، پردازش و انتقال اطلاعات توسط فرد اشاره دارد. گولداشتاین و بلکمن معتقدند که سبک شناختی ساختاری فرضی به منظور توضیح فرایند واسطه بین محرک و پاسخ است و آن را به عنوان فرایند انتقال اطلاعات از محرکهای عینی تا مفاهیم تفسیر شده توسط فرد می دانند. ویتکین، مور، گودنف، کاکسدر سبک شناختی را تفاوت افراد در مشاهده، تفکر و حل مشکلات، یادگیری و ارزیابی دیگران تعریف کرده اند .
به عقیده آزوبل سبک شناختی موجود در فرد عامل اصلی حاکم بر میزان معنی دار بودن مطلب جدید و مقدار دریافت و نگهداری آن در ذهن اوست. درتعریفی دیگر سبک شناختی یکی از انواع مهارتهای ذهنی است که اهمیت بخصوصی در یادگیری دارد.بر اساس نظریه نوین یادگیری، سبک شناختی یک فرایند کنترل است، فرایندی درونی که براساس آن یادگیرندگان، روشهای توجه، یادگیری، یادآوری و تفکر خود را انتخاب می کنند وتغییر می دهند(بارکا و ین[۴]،۲۰۰۷).
در الگوي كلب (به نقل از عاصميان،۱۳۸۴) يادگيري يك فرايند تعاملي و شامل يك چرخه چهار مرحله اي است . اين چهار مرحله به اين صورت تعريف مي شود : تجربه عيني (تمايل به يادگيري تجربي و آزمايشي)، مفهوم سازي انتزاعي (تمايل به تفكر تحليلي و مفهومي به منظور دستيابي به پاسخ مورد نظر)، آزمايشگري فعال ( تمايل به يادگيري از طريق كوشش و خطاي فعالانه) و در انتها افراد با سبك مشاهده انعكاسي (كه قبل از هر كوششي توجه زيادي به تكاليف و راه حلهاي ممكن دارد) . اين ابعاد ، سبك يادگيري واگرا، همگرا، جذب كننده، انطباق يابنده را تشكيل مي دهند ( كوفيلد ، موسلي ، ها ل، ، اكلستون ،۲۰۰۴)………………..
…………………………….
……………………………