پیشینه ومبانی نظری يژوهش حمایت اجتماعی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
پیشینه ومبانی نظری يژوهش حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی :
انسان از بدو تولد، تا آخرين لحظات زندگي اش براي تأمين نیازمندیهایش به راهنمايي و حمايت ديگران نيازمند است. کودک نخستين تجارب اجتماعي خود را در کانون خانواده کسب مي کند . نحوه برخورد با او ، پذيرش ، دوست داشتن و مساعدت کودک ، وي را براي ايفاي نقش هاي اجتماعي و بر طرف ساختن نيازهايش ياري مي دهد . ارتباط و پيوند افراد خانواده در سلامت رواني جسماني شخصتأثير به سزايي دارد به گونه اي که الگوهاي رفتاري و سني را بنيان نهاده و موجبات امنيت خاطر و بهره گيري از عزت نفس بالا را فراهم مي آورد.
حمايت اجتماعي از جمله موضوعاتي است که مورد علاقه ي بسياري از روانشناسان قرار گرفته است . براي نمونه کينگ[۱] ۱۹۸۵ ، کسلر[۲] و همکاران ۱۹۸۵ . اساس نظري اين موضوع ديدگاه جرج کلي ( ۱۹۰۲ ) است که بر اهميت پذيرش اجتماعي يا تأئيد اجتماعي تأکيد مي کند و آن را در چگونگي مثبت يا منفي بودن خود پنداره افراد مؤثر مي داند.
چندين مطالعه ي تحقيقاتي تأثير منابع حمايتي چون مادر ، پدر و دوستان را بر عزت نفس و سلامت نوجوانان مورد تأئيد قرار داده است (بیابانگرد،۱۳۸۲).
_تعریف حمايت اجتماعي:
حمایت اجتماعی عبارت است از ادراک فرد از اينکه مورد توجه و علاقه ديگران است. از ديدگاه آنان فردي ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل و ناراحتي شود ، افراد مثل دوستان و همکاران به او ياري خواهند رساند. حمايت اجتماعي به احساس تعلق داشتن ، پذيرفته شدن ، مورد عشق و محبت قرار گرفتن اطلاق مي شود . حمايت اجتماعي براي هر فرد يک ارتباط امن بوجود مي آورد که احساس محبت و نزديکي از ويژگي هاي اصلي اين روابط است ( هاوس[۳]،۱۹۸۵).
ديدگاههای نظری در مورد حمايت اجتماعي :
در ارتباط با حمايت اجتماعي نظريات گوناگوني وجود دارد که برخي از آنها به ارتباط دوران کودکي با اعضا خانواده در سالهاي اوليه تولد تأکيد دارد . عده اي ديگر به ارتباط فرد و تماسهاي اجتماعي او با شبکه اجتماعی[۴] در زندگي روزانه مي پردازند و عده اي ديگر نيز هر دو ارتباط را در شکل گيري اين مفهوم دخيل مي دانند. در اين جا به اختصار هر نظريه مورد بررسي قرار مي گيرد.
– ديدگاه روان پويشي[۵]:
در نظام روان تحليل گري ، مادر براي کودک ، معرف حمايت ، ايمني ، عشق و تغذيه است در اوان تولد کودک از درک اشياء عاجز است و از وجود خودش و دنياي خودش آگاه نيست . تحريک مثبت ، گرما و غذا را احساس مي کند ، ولي هنوز آنها را از سرچشمه شان که مادر است باز نمي شناسد. گرما همان مادر است ، غذا همان مادر است. به اصطلاح فرويد ، اين يکي از حالتهاي حاصل از خودشيفتگي است. وقتي که کودک رشد مي کند و پرورش مي يابد کم کم ياد مي گيرد که اشياء را آن طور که هستند ، درک کند ، پي مي برد که مادر به هنگام غذا دادن او را تحسين مي کند. همه اين دريافتها به صورت تجربه، متبلور و ترکيب مي شود : مرا دوست دارند . دوستم دارند براي اينکه قشنگ و قابل تحسينم . دوستم دارند براي اينکه مادر هم به من نيازمند است. به طور کلي به خاطر آنچه هستم ، دوستم دارند . يا اگر دقيقتر بگوييم ، دوستم دارند براي اينکه وجود دارم . کودک احتياج ندارد براي محبوب بودن کوششي بکند ، عشق مادر ي بدون قيد و شرط است . عشق مادري موهبت است ، آرامش است ، احتياجي به تحصيل ندارد ، احتياجي به شايستگي ندارد ( فروم،۱۹۶۰، ترجمه تبريزي،۱۳۶۱).
_در نظام اريکسون در مرحله اول ( اعتماد در برابرعدم اعتماد ) :
کودک معمولاً نخستين ارتباط را با مادر برقرار مي سازد . او بايد بتواند در کنار مادر احساس ايمني به دست آورد ، يعني اين احساس را که مادر دائماً براي ارضاي نيازهاي وي در کنارش قرار دارد مراقبتهاي منظم و محبت آميز براي ايجاد احساس اعتماد در کودک ضروري است . اولين ارتباط عاطفي ، اگر خوب برقرار شود براي کودک يک ايمني است که اعتماد به دنياي بيروني را ميسر مي سازد احساس ايمني شرط هر نوع پيشرفت بعدي است. در مرحله سوم بر حسب نظريه اريکسون ، تقويت شدن از سوي همسالان ، والدين و تشويقهايي که کودک در اولين کوششهايش دريافت مي کند مي تواند به کودک در تشکيل تصويري مثبت از خود و همچنين ايجاد يک شخصيت مستحکم کمک کنند . در دوره نوجواني ، اگر نوجوان در محيطي مناسب قرار گيرد، ورود وي به يک سطح رشد يافتگي معتدل و رضايت بخش تسهيل مي گردد. او در برابر چندين تناوب قرار مي گيرد و اگر مورد تشويقهاي بجا قرار گيرد مي تواند بزرگسالي مستقل با اغماض ، ديگر دوست و با اخلاق شود.(برک،۲۰۰۱،ترجمه سید محمدی،۱۳۸۴).
_ ديدگاه يادگيري اجتماعي – شناختي [۶]:
نظريه پردازان يادگيري اجتماعي – شناختي به اين عقيده رسيدند که بخش عمده تقويت در تجربه انسان ( دست کم پس از ( طفوليت ) ارتباط اندکي با نيازهاي فيزيولوژيک و يا هيچ ارتباطي با آن ندارد . در عوض اکثر تقويت کننده هايي که براي افراد اهميت دارند و تقويت اجتماعي پاسخهاي تأیيد کننده يا رد کننده ساير افراد هستند، تأیيد بر اين عقيده که تقويت کننده هاي عمده در تجربه انسان ماهيتي اجتماعي دارند – پذيرش ، لبخند ، آزار در آغوش گرفتن ، تحسين ، تأئيد علاقه و توجه از سوي ديگران – اولين مفهوم از چند مفهومي است که اين نظريه ها بدان مفاهيم نظريه هاي يادگيري « اجتماعي » هستند. در الگوي سرمشق گيري به نظر مي رسد تأکيد بر حمايت ابزاري و ملموس است .
_ديدگاه پديدار شناختي[۷]:
مازلو حمايت اجتماعي را يک نياز اساسي براي رشد هر فرد مي داند . او مشاهده کرد که اکثر افراد نوروتيک داراي سطوحي از حس فقدان امنيت ، تعلق خاطر ، عشق و توجه به حرمت نفس مي باشند و هر يک از اين ويژگي ها و نيازها ارتباط تنگاتنگي با تکامل شخصيت و خود شکوفايي فرد دارد. به اعتقاد مازلو افراد وابسته به محيط اجتماعي خود هستند و بدين روش نيازهاي اساسي خود را رفع مي کنند. و به احساسات و نيات ديگران حساس هستند. همه اينها شرايطي را فراهم مي کند که شخص بتواند استعدادها و توانائيهاي بالقوه خود را شکوفا و به کمال برساند. لذا بر اساس نظريات مازلو افراد خود شکوفا نياز اندکي براي حمايت اجتماعي دارند ، زيرا آنها متکي به خود بوده و منبع حمايتي مثبتي براي ديگران محسوب مي گردند (مازلو،ترجمه رضوانی،۱۳۷۶).
_ديدگاه شناختي :
در نظريه شناختي ، برخي از پژوهشگران از جمله لازاروس[۸] ، فولکمن[۹] بر اين باورند که تنيدگي به شناخت فرد از خود و محيط بستگي پيدا مي کند . از سوي اين پژوهشگران به دو راهبرد اشاره مي شود که توسط فرد براي کاهش اثرات تنيدگي استفاده مي شود. راهبردهاي مشکل مدار و راهبردهاي هيجان مدار، راهبرد هاي مشکل مدار جهتشان به طرف اداره و رويارويي با مشکل است. صورتي که راهبردهاي هيجان مدار جهتشان به سوي بهينه سازي پريشاني هيجاني است.به علاوه راهبردهايي وجود دارد که از هر دو کنش مشکل مدار و هيجان مدار استفاده مي کند حمايت اجتماعي يکي از اين راهبردهاست . حمايت اجتماعي راهبردي است که از دو کنش سود مي جويد و بدين ترتيب ناظر بر حمايت اطلاعاتي ، عاطفي و ابزاري است ( قلاتي، ۱۳۸۰ ).
_ديدگاه تحولي :
تأثير حمايت اجتماعي ريشه در تئوري دلبستگي بالبي[۱۰] و راتر[۱۱] دارد که وجود ارتباط ميان کودک و اطرافيان وي را در رشد تحولي ضروری مي دانند.از جنبه ارتباط حمايت اجتماعي با تئوري دلبستگي مي توان گفت که مراقب به عنوان پايگاه امني است براي نوزاد تا به شيوه ي مؤثري درمحيط به کشف و دستکاري بپردازد که در نتيجه آن حسي از شايستگي و مو ثر بودن را در خود رشد دهد و از اين طريق منابع بالقوه فشار زا را کمتر تهديد کننده تفسير مي کنند و منجر به ايجاد اطمينان و اعتماد در فرد و ديگران مي شود ( منصور و دادستان ، ۱۳۸۰).
۲۶-۲-منابع حمايت اجتماعي :
منابع حمايتي شخص مواردي همچون خانواده ، دوستان و همسالان ، افراد آشنا و نزديک معلمان و حمايت عمومي را شامل مي شود . در دوره نوجواني به خاطر ويژگي هاي مخصوص اين دوره شکل نياز حمايت اجتماعي پيچيده تر مي شود . نوجوانان از يک طرف به خاطر نياز به استقلال حمايت اجتماعي را طرد مي کنند و از طرف ديگر شديداً به آن نياز مندند با اين فشار دروني براي کسب استقلال ، نياز به خصوصي براي جستجوي حمايت از منابع ديگر در آنها به وجود مي آيد. از اين جاست که شکل روابط انها نيز تغيير مي يابد و در بسياري از موارد نگراني هايي را براي والدين به وجود مي آورد . اين مسائل معمولاً نوجوانان را به طرف گروه همسالان و دوستان سوق مي دهند و نياز به دريافت حمايتي از طرف آن گروهها بيشتر مي شود. همسالان نقش عمده اي را در رشد روانشناختي و اجتماعي نوجوانان بازي مي کنند تعامل با همسالان فرض هايي را براي يادگيري نحوه کنترل رفتار اجتماعي ، رشد مهارتهاي مربوط به سن و علايق بوجود مي آورد و باعث مي شود نوجوان همسالان خود را در مشکلات و احساساتش سهيم بداند. همچنين نوجوانان در مقايسه با افراد کم سن و سال ، بيشتر به روابط همسالان وابسته اند زيرا در اين دوره پايبندي به ارزشهاي والدين به تدريج سست مي شود و نوجوانان بيشتر به استقلال و متکي به خود بودن مي انديشند.علاوه بر خانواده ،دوستان، همسالان ، معلمان نيز از منابع حمایتي مهم به شمار مي آيند که از دوران تحصيلات ابتدايي به عنوان يکي از شبکه هاي حمايتي وارد عمل مي شوند . اگر چه طي دوره نوجواني نياز به کسب استقلال تا حدودي ارتباط نوجوانان را با معلمان نيز سست مي کند و حتي موجب عصيانهايي بر عليه معلمان مي شود ولي هرگز نياز به حمايت ايشان از بين نمي رود.(میچل دمونت.مارک آ.۲۰۰۷).
۲۷-۲-ابعاد حمايت اجتماعي :
حمايت اجتماعي داراي دو بعد يا جنبه ي اساسي است :
الف ) جنبه ي ذهني : بعد ذهني حمايت اجتماعي به تصوري اطلاق مي گردد که فرد از افرادي دارد که قادرند به طور مؤثر در مواقع درماندگي و ناچاري وي را مساعدت نمايند.
ب) جنبه ي عيني : بعد عيني يا بالفعل حمايت اجتماعي به ميزان واقعي مساعدتها و همياري هاي ارائه شده به فرد بستگي دارد . هر نوع تغيير ناگهاني يا بروز مصيبت در زندگي ، از جمله منابع فشاري است که ممکن است موجب پريشاني و نگراني شخص شود.
جنبه ذهني درميزان عملکرد فرد تأثير فراواني دارد و يافته هاي پژوهشي حاکي از آن است که هر چه ذهنيت فرد در برخورداري از حمايت ديگران ( حمايت بالقوه ) بيشتر باشد،ميزان پاسخهای موفقيت آميزي که به فشارهاي رواني و موقعيتهاي بغرنج نشان مي دهد ، بيشتر است . به عکس اگر فرد احساس کند که از حمايت اجتماعي کافي اطرافيان برخوردار نیست ، احتمالاً آمادگي کمتري براي مقابله با خطر از خود نشان مي دهد و ممکن است به جاي رويارويي با مسايل ، اجتناب متوسل شود ( هاینزمن.کاپلان.۱۹۸۸)
با توجه به بعد عيني حمايت اجتماعي، افراد مؤثر در مساعدت و ياري فرد تا حد زيادي از شدت فشار رواني مي کاهد و فرد را به انطباق دوباره قادر خواهد ساخت. به عنوان مثال : ازدواج از جمله وقايعي است که سبب ايجاد فشار رواني مضاعف بر فرد مي شود ، حضور شرکت افراد خانواده و دوستان در مجلس عروسي تا اندازه اي پذيرش نقش همسري و مسئوليت را براي عروس و داماد آسانتر مي کند . همچنين مساعدت هايي که تا مدتها بعد از عروسي به زوج جوان از سوي اطرافيان به خصوص خانواده ارائه مي شود . به ميزان قابل توجهي از فشار رواني ناشي از تغيير زندگي و بار مسئوليتها مي کاهد و آنها را قادر مي سازد که با موفقيت و شرايط تازه انطباق لازم را به عمل آورند …………………………..
……………………….
……………………..