دانلود پروپوزال آماده: تخمین تابع تقاضای بیمه درمان مکمل در استان های منتخب
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :390,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
دانلود پروپوزال آماده: تخمین تابع تقاضای بیمه درمان مکمل در استان های منتخب
قسمت هایی از پروپوزال:
۱- بیان مسأله:
……………………………
۲- اهمیت و ضرورت تحقیق:
……………………………
۳- پیشینه تحقیق:
مطالعات داخلی
نصرتنژاد و همکاران (۱۳۹۳) در مقالهای تحت عنوان “عوامل موثر بر تقاضای بیمه درمان خصوصی در تهران” به بررسی متغیرهای اثرگذار بر تقاضا پرداخته است. این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیل است. و دادهها از طریق پرسشنامه از ۹۵۰ خانوار در سطح شهر تهران با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای سه مرحلهای جمع آوری گردید و تخمین مدل از طریق روشهای اقتصاد سنجی مبتنی بر مدلهای دو بخشی پروبیت و توزیع ارزش فرین انجام گرفته است. نتایج تخمین مدل نشان داده است که برخورداری از بیمه پایه، چکاب سالیانه، ورزش منظم، دارا بودن منزل شخصی و بازنشستگی اثر مثبت و معنیدار بر تقاضای بیمه درمان خصوصی داشته است. در مقابل، تقاضای این بیمه نامهها برای کسانی که عادت به بستن کمربند ایمنی داشتند و بین افراد مسنتر کمتر بوده است. همچنین در این مطالعه فاکتورهای موثر بر تقاضای بیمه درمان خصوصی در ایران شناسایی گردید که شناسایی این متغیرها به سیاستگذاران کمک میکند که شرایط لازم برای گسترش پوشش بیمه درمان خصوصی فراهم نمایند.
دقیقی اصلی و همکاران (۱۳۸۹) در مقالهای تحت عنوان “برآورد تابع تقاضای بیمه درمان مکمل در صنعت بیمه کشور” جهت تعیین عوامل موثر بر تقاضای بیمه درمان مکمل در ایران، از الگوهای مبتنی بر داده های پانل استفاده کرده است. بدین منظور آمار و اطلاعات مربوط به استانهای کشور در طی دوره ۱۳۸۰-۱۳۷۸ جمعآوری شده است. نتیجه آزممون هسمن سازگار بودن تخمینهای مبتنی بر مدل رگرسیونی اثرات ثابت را تایید می کند. در نهایت مشخص شد عمده ترین عوامل تعیین کننده تقاضا برای این شاخه از بیمه، درآمد سرانه، مخارج بهداشتی و درمانی سرانه و نرخ تورم است. همچنین کشش درآمدی تابع تقاضای بیمه درمان تکمیلی ۰٫۸۳ برآورد شده است که نشان میدهد این محصول در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی، کالای ضروری به حساب میآید. همچنین کشش تابع تقاضا نسبت به مخارج بهداشتی و تورم به ترتیب ۰٫۱ و ۰٫۲۳ محاسبه شده که بر کم کشش بودن تقاضای بیمه درمان تکمیلی اساسی تری در گسترش بیمههای درمانی تکمیلی داشته است.
نخعی آغمیونی و کاموئی (۱۳۸۹) در مقالهای تحت عنوان “برآورد تابع تقاضای بیمه درمانی خصوصی در مناطق شهری ایران: تحلیل توبیت” با توجه به وجود داده های سانسور شده، برآوردها در غالب الگوی توبیت صورت گرفته می گیرد. برای ارزیابی شدت واریانس ناهمسانی، الگوی تقاضا بر اساس رگرسیونهای کوانتیلی (برآوردگر پاول) برآورد شده و تفاوتهای موجود بین ضرایب به دست آمده برای ک.انتیلهای مختلف و ضرایب الگوی ساده استفاده شده است. همچنین مقایسه فواصل اطمینان به دست آمده در روش بوت – استراپ با فواصل اطمینان برآورد توبیت نشان از قابل اغماض واریانس ناهمسانی دارد. کشش درآمدی تقاضا برای درمانی خصوصی مثبت است. مصرف کنندگان، بیمههای درمانی-اجتماعی را جایگزین بیمههای درمانی-خصوصی می پندارند. تقاضای خانوار برای بیمه درمانی خصوصی تابعی مقعر از سن سرپرست خانوار بوده و با فرض ثبات سایر شرایط، در سطح ۵۵ سال به حداکثر میرسد. وضعیت مشابهی در مورد رابطه سطح تحصیلات سرپرست خانوار با تقاضا وجود داشته و سطح کارشناسی ارشد به حداکثر شدن تقاضای بیمه خصوصی می انجامد. همچنین ثروت دارای اثری مثبت بر تقاضای بیمه های درمانی خصوصی است. نتایج برآوردها نشان می دهد که میزان تقاضا برای بیمه درمانی خصوصی بر اساس پیش بینی خانوارها دارای سرپرست بازنشسته، به رغم بهرهمندی آنان از بیمههای درمانی عمومی است که می تواند نشانی از برتری کیفیت خدمات بیمه درمانی خصوصی در قیاس با همتای عمومی آن باشد.
کاموئی (۱۳۸۷) در مقالهای تحت عنوان ” تخمین تابع تقاضای بیمه درمان تکمیلی در مناطق شهری ایران” تابع تقاضای بیمه درمان تکمیلی را در مناطق شهری ایران تخمین زده است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش مربوط به آمار بودجه خانوار در سال ۱۳۸۲ است که بررسی آن نشان می دهد بخش عمدهای از خانوارها پوشش بیمهای خریداری نکردهاند. در تحقیق از روش توبیت استفاده شده است. همچنین نتایج این تحقیق قابلیت آن را دارد که مورد تفسیر اقتصادی قرار گرفته و بر اساس آن می توان راجع به قواعد رفتار اقتصادی موجود نیز قضاوت کرد. در نهایت مشخص گردید که سطح درآمد خانوار، وجود پوشش بیمهای درمان عمومی (اجباری)، هزینههای درمانی خانوار، سن و سطح تحصیلات سرپرست خانوار، عوامل اصلی موثر بر تقاضای بیمه درمان تکمیلی خانوارند. تقاضای بیمه درمان خصوصی با افزایش سطح درآمد خانوار رشد می کند. این نتیجه در تخمین گسسته به صورت افزایش احتمال خرید بیمه خصوصی با افزایش تقریبی درآمد دائمی خانوار و در نتایج تخمین توبیت به صورت کشش درآمدی مثبت نمود یافته است.
هادیان و همکاران (۱۳۸۶) در مقاله ای تحت عنوان “تخمین تابع تقاضای بیمه درمان مکمل مطالعه موردی: شرکت سهامی بیمه ایران” از داده های پانل و الگوی اثرات تصادفی جهت تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر تقاضای بیمه های درمان مکمل و برآورد کشش درآمدی آن از طریق مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران در ۲۴ استان منتخب، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل تعیین کننده تقاضای این بیمه نامه ها، درآمد سرانه، مخارج بهداشتی انتظاری و نرخ تورم انتظاری می باشد. همچنین کشش درآمدی تقاضا در دو حالت نقطه ای و میانگین دوره به ترتیب ۰٫۰۷ درصد و ۰٫۰۸ درصد برآورد شده است. لذا نشان می دهد که بیمه درمان مکمل کشش درآمدی بسیار کمی دارد.
صحت و اسماعیلی (۱۳۸۶) مقالهای تحت عنوان “عوامل موثر بر عدم توسعه بیمههای تکمیلی درمان گروهی از نظر خبرگان صنعت بیمه” را به انجام رسانیده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارشناسان و کارشناسان ارشد شاغل در شرکتهای ایران ،دانا، آسیا و البرز که در امر صدور بیمه و پرداخت خسارتهای بیمه تکمیلی درمان گروهی فعالیت دارند، تشکیل می دهند. مدل مفهومی تحقیق، پنج متغیر اثرگذار بر عدم توسعه بیمه تکمیلی درمان گروهی را در نظر گرفته و آزمون میکند. نتایج تحقیق، نشان میدهد که کمبود، کاهش انگیزه و به روز نبودن نیروی متخصص، آمیخته بازاریابی شرکت های بیمه، عملکرد نامناسب بیمه مرکزی ایران، فعالیت تامین اجتماعی و خدمات درمانی و وضعیت مالی مشتریان در عدم توسعه بیمه مذکور موثراند و به همین جهت، پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت این نوع بیمه ارائه میشود.
معینی (۱۳۸۵) در مقالهای تحت عنوان ” کشش ذرآمدی تقاضای بیمه درمان مکمل (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران)” از دادههای پانل و الگوی اثرات تصادفی جهت تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر تقاضای بیمههای درمان مکمل و برآورد کشش درآمدی آن از طریق مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران در ۲۴ استان منتخب، استفاده کرده است. نتایج دو آزمون هاسمن و ضریب لاگرانژ به ترتیب سازگاربودن تخمینهای مبتنی بر الگوی اثرات تصادفی و وجود اثرات تصادفی را تایید میکند. طبق نتایج به دست آمده از برآورد تابع تقاضا بر اساس این الگو طی دوره ۱۳۸۲-۱۳۷۵، مهمترین عوامل تعیین کننده تقاضای این بیمهنامهها، درـمد سرانه، مخارج بهداشتی انتظاری و نرخ تورم مورد انتظار است. کشش درآمدی تقاضا در دو حالت نقطهای و میانگین دوره به ترتیب ۰٫۰۷ درصد و ۰٫۰۸ برآورد شده است و نشان می دهد که بیمه درمان مکمل، کشش درآمدی بسیار کمی دارد. کشش مخارج بهداشتی انتظاری ۰٫۲ درصد برآورد شده که کم کشش بودن تقاضای بیمه درمان مکمل نسبت به این متغیر را تائید می کند. همچنین کشش تقاضای این بیمهنامه ها نسبت به تورم انتظاری ۱٫۸ درصد محاسبه شده و بنابراین، بر باکشش بودن تقاضا نسبت به متغیر فوق دلالت می کند.
رئیسی و همکاران (۱۳۸۵) در مطالعهای تحت عنوان “رابطه متغیرهای کلان اقتصادی با میزان فروش بیمه نامههای در مان مکمل: ۱۳۸۲-۱۳۶۹” به بررسی تاثیر نرخ تورم، درآمد سرانه ملی و نرخ بیکاری بر میزان فروش بیمه نامههای درمان مکمل در طی ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۲ با استفاده از آمارهای فصلی تعدیل شده پرداخته است. در این پژوهش برای آزمون تجربی مدل، از الگوی خود توضیح برداری (مدل VAR) استفاده شد. جهت بررسی هم انباشتگی متغیرها، مرتبه همانباشتگی متغیرها الگوی تعینن گردید، سپس تعداد وقفههای بهینه مدل مشخص شد. در گام بعدی تعداد بردارهای هم انباشتگی الگو تعیین و سپس الگوی مطلوب مشخص گردید. یافته های پژوهش نشان داده است که همه دادهها در سطح ۵ درصد، انباشته از درجه یک بوده و هیچ بردار همانباشتگی بین آنها وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از ترسیم پاسخگویی در مقابل ضربه واحد اعمال شده (یک انحراف معیار) از سوی هر یک از متغیرهای مدل نشان داد که درآمد سرانه در کوتاه مدت و بلندمدت بیشترین تاثیر مستقیم را بر میزان فروش بیمه نامههای درمان دارد. رابطه بین تورم و میزان فروش بیمه درمان مکمل تا ۲٫۵ سال مثبت و بعد از آن، منفی میباشد. نرخ بیکاری نیز رابطه مثبت و مستقیمی را میزان فروش بیمه درمان مکمل نشان دارد. در نهایت مشخص شد که متغیرهای کلان اقتصادی با میزان فروش بیمههای درمان مرتبط می باشد.
جلالی لواسانی (۱۳۸۴) در مقالهای تحت عنوان “بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر تقاضای بیمههای اشخاص” به بررسی تاثیر جمعیت، اشتغال، درآمد سرانه و تورم بر تقاضای بیمههای اشخاص در ایران است. در این پژوهش کل عملکرد صنعت بیمه ایران در رشته بیمههای اشخاص در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۰ بررسی شده، لذا از تکنیک نمونهگیری استفاده نشده است. در این مطالعه با استفاده eviews و اعمال تکنیکهای اقصادسنجی صورت پذیرفته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که تقاضای بیمههای اشخاص با درآمد سرانه، نرخ بیکاری و سرانه خسارتهای پرداختی بیمه گر رابطه مستقیم و با شاخص قیمت مصرف کننده رابطه معکوس دارد.
غفوری (۱۳۸۳) در مطالعهای تحت عنوان ” بررسی عوامل موثر بر رضایت مندی بیمه گذاران بیمه های درمان شرکت بیمه دانا ” بر اساس مدل موردنظر که چارچوب نظری آن نگرش بازاریابی و مدیریت بازار است، رضایت بیمه گذاران به عنوان یک متغیر وابسته به وسیله عوامل موثر بر رضایتمندی (متغیر مستقل) تحت تأثیر قرار می گیرد. فرضیه های پژوهش بر اساس متغیرهای حق بیمه، خدمات و تسهیلات، وضعیت رفتاری کارکنان، اطلاع رسانی، خسارت پرداختی و مهارت و سرعت عمل کارکنان طراحی و فرض شد که تأثیرگذاری مدیریت بیمه های درمان بر رضایت بیمه گذاران از طریق متغیرهای مذکور صورت می گیرد. درباره رابطه بین حق بیمه و رضایت بیمه گذران مشاهده شد که تقریبا بیش از نیمی از بیمه گذران از حق بیمه و نحوه پرداخت آن رضایت داشته اند. عامل حق بیمه به نسبت دیگر عوامل، بیشترین تأثیر را بر رضایت بیمه گذاران داشته است.
سینگرمن و همکاران[۱] (۲۰۱۰) در تحقیق خود با عنوان “تخمین تابع تقاضای بیمه محصولات” به بررسی تولیدکنندگان دانه های روغنی در سه منطقه آیوا، مینه سوتا و ویسکانسین پرداخته اند. نتایج تحقیق نشان میدهد که سن کشاورز، عملکرد و سطح سواد رابطه مستقیم و معنی داری با پذیرش بیمه محصولات دارد.
کلایر و کالم[۲] (۲۰۰۹) در مقالهای تحت عنوان ” مدلی پویا برای تقاضای بیمه درمان خصوصی در ایرلند” به بررسی عوامل موثر بر تقاضای بیمه خصوصی در ایلند پرداخته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که سطح تحصیلات، درآمد افراد باعث افزایش تقاضا برای بیمه درمان میشود و وضعیت سلامتی بر تقاضای بیمه تاثیر منفی دارد یعنی افراد سالمتر تقاضای کمتری برای بیمه درمان دارند.
سلاله[۳] (۲۰۰۸) در مقاله تحت عنوان “تشکیل خانواده و تقاضا برای بیمه درمان خصوصی” به انجام رسانیده است. وی بیان می کند نیازز به خدمات درمانی در آینده نیز متغیر دیگری است که باعث افزایش تقاضا برای بیمه درمان خصوصی ممی شود. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که تقاضای بیمه درمان خصوصی در میان مادرانی که قصد بارداری و زایمان در آینده را دارند نسبت به مادرانی که قصد بچهدار شدن ندارند، بیشتر است.
رویالتی و هاگنز[۴] (۲۰۰۵) در مقالهای تحت عنوان “اثر حق بیمه در تصمیم شرکتهای بیمه های درمان برای مزایای جانبی ارائه شده توسط کارفرما” تاثیر حق بیمه بر تقاضای انواع بیمههای درمان را در کارگران آمریکایی بررسی کرده است. در این پژوهش از دادههای مقطعی که در سال ۲۰۰۰ میلادی از ۱۲۶۳ نفر کارگران جمعآوری شده بود برای تجزیه و تحلیل تقاضای انواع بیمههای درمانی ارائه شده توسط کارفرمایان استفاده شده است. متغیر اصلی مورد مطالعه، حق بیمههای درمان است و به این ترتیب تقاضای بیمه نامه ها در سه رژیم قیمتی متفاوت بررسی شده است. علاوه بر آن متغیرهای دیگری مانند درآمد (دستمزد) کارگران، سن، جنسیت و تعداد سال های کار هم به مدل وارد شده است. در این پژوهش بیمه های درمانی ارائه شده کارفرما به چهار گروه تقسیم شده که شامل بیمههای درمان پایه، بیمهههای دندانپزشکی، بیمه خدمات چشم پزشکی و بیمه مراقبتهای بلند مدت است. سپس با استفاده از مدل پروبیت و بر اساس متغیرهای مستقل لحاظ شده، تصمیم گیری برای خرید این بیمه نامه ها تحلیل شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که ضریب کشش قیمتی احتمال تقاضا برای بیمههای درمان پایه معنیدار نیست و بنابراین با تغییر نرخ حق بیمه، احتمال تقاضا برای این بیمه نامه ها به نسبت ثابت باقی می ماند. کشش قیمتی برای سایر مزایای بیمهای برابر با ۰٫۱۶۷- درصد برای خدمات دندانپزشکی، ۰٫۲۶۷- درصد برای خدمات چشم پزشکی و ۰٫۴۶۸- درصد برای مراقبتهای بلند مدت محاسبه شد که بر کم کشش بودن احتمال تقاضای این خدمات بیمهای نسبت به نرخ حق بیمه دلالت دارد. میزان کشش قیمتی بر اساس جنسیت متفاوت به دست آمده است. در مردان کشش قیمتی در مورد بیمه خدمات چشم پزشکی کمتر و در زنان کشش قیمتی بیمه مراقبت های بلند مدت کمتر است.
کاولی و سیمون[۵] (۲۰۰۵) در مقالهای تحت عنوان “پوشش بیمه درمان و اقتصاد کلان” ارتباط بین متغیرهای کلان اقتصادی و تقاضای انواع پوشش بیمههای درمان شامل بیمههای مبتنی بر کارفرما، بیمه مدیکیر و … را برای افراد غیرسالمند امریکایی و همچنین تقاضای این بیمه نامهها کافرمایان را بررسی کردند. در این تحقیق فرض اولیه آن بود که وضعیت اقتصادی از طریق نرخ بیکاری و درآمد سرانه، پوشش بیمهای را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین متغیرهای اصلی شامل نزخ بیکاری و درآمد سرانه است. در مرحله اول برای بررسی تقاضای خانوارها اثر این دو متغیر بر پوشش بیمهای مردان، زنان و کودکان به طور مجزا بررسی شد. دادههای مورد استفاده ترکیبی از دادهها سری زمانی و مقطعی شامل اطلاعات مربوط به ۴۰۰۰ خانوار می شد که طی یک دوره چندساله در ایالتهای مختلف مشاهده شده بودند. نتایج تحقیق نشان داده است که در مردان، احتمال تقاضای پوشش بیمهای به طور کلی نسبت به نرخ بیکاری و درآمد سرانه ایالتی به ترتیب کشش ۰٫۷- و ۰٫۵ درصدی دارد که بر کمکشش بودن احتمال تقاضای این بیمهنامه ها نسبت به دو متغیر ذکر شده دلالت دارد. در زنان و کودکان احتمال تقاضای بیمه درمان نسبت به نرخ بیکاری و درآمد سرانه کاملا بی کشش است. در مرحله بعد تقاضای کارفرمایان برای بیمههای درمان مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان می دهد که ارتباط معنی دار و معکوسی بین نرخ بیکاری و احتمال تقاضای پوشش بیمه ای از سوی کارفرمایان وجود دارد. البته کشش تقاضای این بیمهنامه ها توسط کارفرمایان برای کارمندان مرد از کارکنان زن بیشتر است. این مسئله عمدتا به این دلیل است که زنان معمولا در شغلهای پاره وقتی مشغول به کارند که از مزایای بیمهای کمتری برخوردار است.
کاستا و ویلالتا[۶] (۲۰۰۴) در مقاله ای تحت عنوان “ترجیحات استفاده از خدمات بیمه درمان خصوصی در اسپانیا” تقاضای بیمههای خصوصی را در اپانیا به عنوان جانشینی برای خدمات سیستم بهداشتی ملی مورد بررسی قرار دادند. تخمین تابع بر اساس مدلهای پربیت انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که بیمههای درمان خصوصی کشش درآمدی پائینی دارند، در مقابل احتمال تقاضای خدملت بهداشتی ملی نسبت به درآمد، بی کشش است؛ زیرا اصولا هدف سیستم بهداشت ملی ارائه خدمات برابر در ازای نیازهای برابر است و بنابراین تحت تاثیر درآمد خانوارها قرار نمیگیرد.
کلین و موت[۷] (۲۰۰۳) در مقالهای تحت عنوان “بررسی تابع تقاضای داوطلبانه بیمه دارویی” تقاضا برای طرحهای دارویی مکمل را مکمل را در سالمندان عضو بیمه مدیکیر بررسی کرده است. در تحقیق از مدل لجیت استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داده است که بین احتمال عضویت سالمندان در طرحهای دارویی مکمل و درآمد سالانه آنها ارتباط معنی داری وجود ندارد، اما افزایش مخارج دارویی سالمندان در ۳۰ ماه گذشته و افزایش داروهای استفاده شده توسط آنها طی این دوره احتمال عضویت در طرح دارویی مکمل را افزایش میدهد. همچنین داشتن حداقل ۴ بیماری مزمن احتمال “تمایل زیاد” افراد را برای انتخاب این بیمهنامهها دو برابر افزایش می دهد. بنابراین وضعیت سلامتی سالمندان هم بر تقاضای بیمههای مکمل توسط آنها موثر است.
[۱] Singerman and et al
[۲] Claire and Colm
[۳] Salale
[۴] Royalty & Hagens
[۵] Cawley & Simon
[۶] Costa and Vilalta
[۷]Cline and Mott
……………………………
۴- اهداف تحقیق:
…………………………………….
۵- فرضيه هاي تحقیق:
…………………………………….
۶- مدل تحقیق
…………………………
۷- سوالات تحقیق:
…………………………………….
۸- تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):
…………………………………….
۹- بیان جنبه نوآوری تحقیق:
………………………….
۱۰- روش شناسی تحقیق:
الف: شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهيزات و استانداردهاي مورد استفاده در قالب مراحل اجرايي تحقيق به تفكيك):
………………………….
ب- متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:
…………………………………….
ج – شرح کامل روش (ميداني، كتابخانهاي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيشبرداري و غيره) گردآوري دادهها :
…………………………………….
د – جامعه آماري، روش نمونهگيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):
…………………………………….
ر- روش نمونه گیری و حجم نمونه:
…………………………………….
ز- ابزار تحقیق:
…………………………………….
هـ – روشها و ابزار تجزيه و تحليل دادهها:
…………………………………….
منابع :
…………………………………….
آسان داک: www.Asandoc.com
دانلود نمونه پروپوزال تکمیل شده، پروژه پر شده، طرح پیشنهادیه آماده