جستجو حرفه ای پروپوزال آماده ، پرسشنامه و تمامی مطالب سایت



سيماي زن در سروده های زنانه ی معاصر با تكيه بر آثار برگزيده‌ي عالم تاج(ژاله) قائم مقامي فراهاني، پروين دولت‌آبادي،

  • پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
  • ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
  • در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
  • براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
  • راهنماي پرداخت آنلاين
افزودن به سبد خرید

دانلود پروپوزال آماده: سيماي زن در سروده های زنانه ی معاصر با تكيه بر آثار برگزيده‌ي عالم تاج(ژاله) قائم مقامي فراهاني، پروين دولت‌آبادي،

قسمت هایی از پروپوزال:

بیان مسأله:

گفتگو در مورد زن و دیدگاه هایی که در باره ی او وجود دارد، کاری بس سخت است و احتیاج به مطالعه ی عمیق دارد.

برای شناخت زن و موقعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی او، باید تمام تاریخ را از نظر گذراند و برای این شناخت، نمی توان یک دین یا مذهب خاصی را مورد نقد و بررسی قرار داد و بعد حکمی کلی در این باره داد. اما در بررسی هایی که پژوهش گران در چند دیـن مثـل« یهودیت و مسیحیت » در باره ی زن انجام داده اند، دیده شده که بی توجهی و بی اعتنایی به زن از همان ابتدای خلقت، آشکار بوده است.

« در مسیحیت گناه اولیه (  (pehe0riginaگناه زن بود و – مرد به عنوان فرزند آدم- هر گاه به سوی زنی رود، حتی اگر آن زن همسرش باشد، چنان که حوا همسر شرعی آدم بود، باز گناه نخستین و گناه اصلی را تکرار کرده است و گناه و عصیان آدم را در خاطره ی خداوند، تداعی کرده است. »(شریعتی، ۱۳۷۶ : ۷۸)

این دیدگاه در دین مسیحیت، شاید بر گرفته از همان داستان چگونگی خلقت آدم و حوا و رانده شدن آنان از بهشت باشد. داستانی که بدین گونه در این دین و مذهب بیان شده است و پژوهش گران نیز آن را در کتاب ها و آثار خود آورده اند و گفته اند که خداوند ابتدا آدم و حوا را در بهشت آفرید و بعد به آن ها حکم کرد که شما مختارید از این بهشت و تمام امکاناتش استفاده کنید مگر این درخت، که بنا به بعضی از تفاسیر، گندم بوده و بعضی دیگر آن را سیب دانسته اند اما در این میان شیطان بر آنان غلبه نمود و آن ها را وادار کرد که از آن درخت ممنوعه، تناول کنند و در پی این سرکشی و گناه بود که از بهشت رانده شدند اما، گویا در این میان، مسیحیان یک طرفه به قاضی رفته اند و طبق استدلال های خود شان، زن یا حوا را مسؤول این خطا و باعث تشویق و ترغیب آدم، دانسته اند و شاید با این گونه استدلال ها، باعث شده اند چنین حکمی در باره ی همه ی زنان، در دین آن ها ریشه دواند.

جلال ستاری در یکی از کتاب های خود به نام سیمای زن در فرهنگ ایران، با توجه به تصور کهنی که در شرق پا گرفته بود، مبنی بر زاییده شدن زن یا حوا از پهلوی مرد یا آدم و با توجه به طرز تفکر آن ها، از منظر و دیدگاه دو گروه عمده، به تبیین و بیان این نظریه پرداخته است.

او در این کتاب در باره ی گروه اول که به ظاهر بینان معروفند، آورده: « مرد و زن از نظر این گروه،  بسیار با هم تفاوت دارند. از نظر اینان، آدم پسر خداست و خداوند او را بدون واسطه آفریده و تمام خصوصیات خود را به او انتقال داده است. پس آدم (مرد) می تواند عروج روحانی داشته باشد و تا خدا پیش برود. از نظر آن ها، حوا، دختر آدم و زاییده ی اوست. بنا بر این حوا (زن) نمی تواند به مانند آدم (مرد) به عروج و تکامل دست یابد. در واقع، زن فاصله ای است بین خدا و آدم. از نظر این گروه، آدم، حوا را در خواب زایید، بی درد و رنج و این زایمانی رویا وش است. زایمان در حوا در حکم نفرین و لعنتی ابدی است….آدم، نقش اساسی بر عهده دارد. نقشی معنوی و روحانی، چون شبیه به خداست. اما حوا، نقش مشروط و مادی است. آدم، پیامبر زندگی است و حوا پیک مرگ»(ستاری،۱۳۷۳: ۶۰)

ستاری در این باره، بیان داشته که : « اگر خلقت حوا از دنده چپ او را از دیدگاه گروهی دیگر که به نهان بینان معروفند، در نظر بگیریم، مساله حکمی دیگر به خود می گیرد. نهان بینان زن (حوا) را باطن دین و آیین می دانند و آدم را ظاهر آن. شیطان هم به فکر از هم پاشیدگی باطن بود تا ظاهر. زیرا می دانست اگر باطن از هم پاشیده شود نیروی ظاهر هم ارزشی نخواهد داشت.»(همان،۱۳۷۳ :۶۰)

در جواب اين سوال كه چرا از همان آغاز آفرينش، براي جنس زن خلقتي ناقص تر از مرد قائل شده اند، قصه ها، افسانه ها و اساطير فراوانند كه در اين جا لازم نيست به تمامي آن ها  اشاره گردد. اما اين قصه ها که اکثرا بر ساخته ی مردان هستند با توجه به دلایل و مطالبی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، شايد هرگز پژوهندگان را به سر منزل حقيقي چرایی و چیستی خلقت زن، راهنمايي نكنند. از اينروست كه غالباً تكيه گاه اين نوع جستجو را در قرآن، رد يابي مي نمايند اما گاهی نیز براي وضوح این آيات، در باب داستان خلقت انسان، به تفاسير مختلف مراجعه مي كنند که متاسفانه خيلي از مفسران هم بر مبناي ديدگاه و عقل خود شان، آيات قرآني را تفسير و تبيين كرده اند. آن‌ها، بیان داشته اند كه ابتدا زن (حوا) بود كه فريب شيطان را خورد و بعد او باعث گمراهي مرد (آدم) شد. اما آيات قرآني فراواني در اين باره وجود دارد كه خداوند فرموده، زن و مرد هر دو وسوسه شيطان را پذيرفته اند و گمراهي هر كدام به گردن خود شان بوده است. نه مرد مسؤول گمراهي زن است و نه زن مسؤول گمراهي مرد. در

سوره ي بقره­ آيه­ي ۳۶ در اين زمينه چنين مي خوانيم : « فازلهما الشيطان »  شیطان هر دوی آن ها را به ضلالت انداخت يا در سوره­ي اعراف، آيه ي۲۰ نيز كم و بيش به اين مضمون اشاره شده است. « فوسوس ­لهما الشيطان» شيطان هر دوی آن ها را فريب داد و هر دو را وسوسه كرد.

مي بينيم قرآن در هر كجا كه از فريب و وسوسه شيطان، سخن به ميان آورده تمام ضماير را به صورت تثنيه بيان داشته است. از نظر قران هر  دوي آن ها، اين گناه را انجام داده اند، هم حوا و هم آدم. اما در این جا می توان اين سوال را مطرح كرد كه چرا مفسران در تفسير اين آيه ها هم حقيقت و باطن مطلب را بيان نكرده و تعمداً مرد را بر زن ترجيح داده اند ؟ که در پاسخ این سوال،می توان این گونه گفت که این دیدگاه، شاید ناشی از تسلط فرهنگ مرد سالارانه ی گذشته باشد و این که در بیشتر اوقات، اکثر مفسران مرد بوده اند و هر آن چه آن ها در اين زمينه، نوشته اند ناشي از ديدگاه مردانه خود شان بوده است زيرا هم خود آن ها، مساله ی گناه نخستين را مطرح كرده اند و هم خود شان به آن پرسش، جواب داده اند. شاید در این جا نیز بتوان گفت که بر اساس اين انديشه هاست كه زن در طول تاريخ در تمامي جنبه هاي زندگي، كوچك شمرده شده است. حق و حقوقي ندارد و اگر سخن بگويد يا نظري بدهد او را محكوم مي كنند كه كم خرد و وسوسه ­گر است و به اين صورت زن در پستوي خانه ها پوسيده و يا به اجبار تن به ازدواج مي دهد و سر انجام اگر هيچ يك از اين ها ننگ بودنش را نپوشاند، قبر بهترين داماد برایش است، آن گونه که در زیر آورده شده :

« لكل اب بنت يرجي بقاؤهــا              ثلاثه اصـها اذا ذكر الصــهر

فبيت يغطيها و بعل يصونها             و قبر يواريها، و خير هم القبر »

هر پدري دختری داشته باشد كه بخواهد ماندگار شود، هر گاه به ياد داماد می افتد، سه داماد دارد : يكي خانه اي كه پنهانش كند.” دومي شوهري كه نگهش دارد” و سوم قبري كه بپوشاندش،”و بهترين شان قبر است و اين مثل عربي كه گفته اند : « نعم الختن القبرٌ» در باره ی همين موضوع است »(شريعتي، ۱۳۷۶: ۱۱۰)

در قران به وضوح، بیان شده است که زن و مرد هر دو از عالم نیستی به عالم هستی پا  نهاده اند و در واقع آن دو، کامل کننده ی هم هستند. مثلا آیه ی زیر حاکی از چنین مطلبیست « هن لباس لکم و انتم لباس لهن. یعنی آن ها پوشش شمایند و شما پوشش آن هایید. »  (سوره ی بقره، آیه ی ۱۷۸). و یا در آیه ی اول سوره ی نساء، خداوند به برابری زن و مرد، این گونه اشاره کرده : « یا ایها الناس اتقوا ربکما الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها ». نیز در سوره ی نحل آیه ی ۷۲، به همین مضمون بر می خوریم : « و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم تبین و حفده. یعنی و خداوند از جنس خود تان برای شما جفت آفرید و از آن جفت ها، دختران و پسران و دامادان و نوادگان برای شما خلق فرمود.

در همه ی این آیات، خداوند یاد آور شده که زن و مرد مکمل یکدیگر و مایه ی آرامش یکدیگرند و در هیچ یک از آیات خود، به برتری یکی بر دیگری اشاره نکرده است.

اين اشارات كوتاه به برخي از آيات قرآني ظاهراً برخلاف نظريه و ديدگاه كساني است كه براي آفرينش زن خلقتي ناقص، قائل شده اند، هر چند ورود به اين مسئله از منظر قرآن، خود بحثي مفصل لازم دارد و قرار دادن آيات و احاديث ما را به جايگاه خاصي در اين مورد هدايت كند، اما فعلاً به اين منبع الهام زياد وارد نمي شويم و از مناظر ديگر به موضوع مي پردازيم.

 

 

مروري بر عصر مادر سالاري گذشته

 

مطالعه در تاريخ اقوام، ملل مختلف واساطير و داستان هاي آنان، پژوهندگان را به جايي رساند كه گفته اند، زن نه تنها در عصر باستان، حاشيه نشين نبوده، بلكه اداره امور زندگي و پرورش فرزندان به عهده آنان بوده است كه معمولاً از اين عصر به نام « عصر مادر سالاري يا مادر شاهي» نام مي برند. عامل اصلي نام گذاری این عصر به عصر مادر سالاري، به نوع زندگي آن دوره بر مي گردد که مردان براي شكار به مناطق دور دست سفر مي كردند و هنگامي بر مي گشتند، آن قدر شكار نمي كردند كه براي خوراك و معاش خانواده بسنده باشد، بنا بر اين در طي غيبت مردان اين زنان بودند كه به امور خانه مي پرداختند و در گذران زندگي نقش اساسي داشتند. از طرف ديگر از شواهد بدست آمده اين گونه بر مي آيد كه « بر نخستين جوامع بشري نه نظام مادر سالاري حاكم بوده و نه نظام پدر سالاري، بلكه مرد و زن پيش از تاريخ و در آغاز تاريخ، وظايف و مشاغل مختلفي داشتند، آن ها  همكار و مكمل هم بوده اند و هيچ چيز از پيش مبين برتري يكي بر ديگري نبوده است. پس از دوران گرد آوري خوراك و شكار، يعني در عصر نو سنگي كه زن به كار كشاورزي سر گرم و مرد هم داراي مشغله دامداري است، زن قدرت بسيار مي يابد و شأن و منزلتي شايان كسب مي كند. زن به اقتضاي كار و اشتغالش مادر و سرور طبيعت دانسته شده است و كيش و پرستش زن ايزدان رواج مي يابد. به هر حال چنين پيداست كه دوران نو سنگي، دوران فرمانروايي زن يا مادر است و از قدرت مرد نسبتا ً كاسته مي شود. »( ستاري، ۱۳۷۳: ۵-۷ )

ستاري در این مورد بيان داشته « زنان آن زمان، كم كم به بافندگي و رشته كردن الياف پرداخته و در ادامه كاركرد مثبت خود، چرخ كوزه گري را نيز اختراع كردند. اين وسايل باعث برتري زن نسبت به مرد شد. »(همان : ۵-۷ )

با توجه به اين مسائل، شاید بتوان گفت كه زن در آن دوران، برتر از مرد بوده است. زيرا تمامي مشكلات و احتياجات­ روز مره ي زندگي، توسط زن تهيه مي شده است و اين زن بود كه امنيت را براي فرزندان به ارمغان مي آورد. زنان به خاطر مشكلاتي كه در سفر با آن رو به رو مي شدند نمي توانستند همگام و همراه مردان به شكار بروند بنا بر ين مجبور بودند در غارها پنهان شوند و پناه بگیرند و بدين گونه براي فرزندان نگهبان و پناهگاه خوبي بودند. همچنين به وسيله ي كشاورزي هميشه غذا آماده بود و ديگر، آن دل نگراني از طرف مردان احساس نمي شد.

از عصر مادر سالاري تاريخ دقيقي در دست نيست. پژوهش گران دقيقاً نمي­دانند كه اين عصر از چه تاريخي آغاز شده و حدوداً تا چه تاريخي ادامه داشته است ولي عقيده بر اين است كه اين عصر مصادف با عصر آهن بوده است. در عصر آهن، زنان و مادران از افراد پير و ناتوان و از کار افتاده نگهداري مي كردند. اين افراد در تحت سر پرستي زنان و مادران
مي­زيستند و اين زنان بودند که در هنگام باران، سيل و توفان مجبور بودند كه پناهگاهي براي خانواده تهيه نمايند. در واقع ستون خانواده را زن تشكيل مي داد. حتي انسان شناسان، ساختن منزلگاه را به زن نسبت مي دهند. نياز زنان به منازل مقاوم براي نگهداري خود و فرزندان از حوادث طبيعي، علت اصلی بر این امر است. « انسان شناسان، حتي عصر مادر سالاري  را به ( دوران يخ ) مربوط مي دانند. اين دوران مصادف است با اولين انديشه­هاي انسان. كنش­ها و واكنش­هاي بين او و طبعيت و معتقدند كه اولين انديشه­ هاي تجديدي و كنش­هاي آگاهانه ذهن توسط زن انجام مي­گرفته است. مسلماً، مردان در اين عصر نقش خاصي ايفا نمي­نمودند و تنها شكار بود كه غم و هم آن ها را، تشكيل مي داد. خواه و نا خواه در كنار شكار سكونتي هم وجود نداشت. مردان اين عصر پا به پاي اسبان وحشي و آهو ها و گراز ها از اين منطقه به منطقه ي ديگر مي­رفتند و زن ها براي نگهـداري از كودكان به اين نوع سفرها نمي رفتند و در مكاني سكونت ورزيده، كم كم به كشاورزي روي آوردند و عصر مادر سالاري با كشاوزي آغاز شد. »(تيلا، ۱۳۷۱ : ۱۱۹)

باستان شناسان هر گونه پيشرفت انساني عهد مادر سالاري را، مستقيماً، به زن و مادر نسبت مي دهند. حتي بر اين باورند كه سخن گويي، در شكل ابتدائي و بدوي، توسط همين زنان اختراع شده است. اما چرا اين عقيده در ذهن باستان­ شناسان پا گرفته و به وجود آمده است ­؟ شايد يكي از علت هايش اين باشد كه زنان، به خاطر استقرار و حفاظت از قرارگاه و سازماندهي زندگي جمعي، نياز بيشتری به ارتباط با ديگران داشته اند. در عصر مادر سالاري، نياز هاي ضروري توسط زن بر آورده مي شد. بنا بر اين احتمال اين كه سخن گويي و ابداع واژگان براي انتقال مفاهيم به وسيله ي زنان پايه گذاري شده باشد، بسيار زياد است. البته اين نكته را بايد گفت كه منظور از عصر مادر سالاري، حاكميت مطلق زن بر مرد نيست و به اين ترتيب نيست كه هر چه زن می گفته، همان می شده است بلكه اين دوره به خاطر مسائل اجتماعي و اقتصادي و به طور طبيعي، به وجود آمده است­. نه زنان آن دوره، خواهان حكومت مطلق بودند و نه مردان چنين انديشه هاي را نسبت به زنان خود داشته اند. اما با گذشت زمان، رفته رفته عصر مادر سالاري رو به افول نهاد. مردان از مشكلات شكار خسته شدند و همانند زنان در مكان های خاصی سكني گزيدند، در كنار زارعت به دامداري نیز پرداختند و از اين زمان بود كه آن ها، كم كم به فكر افتاده اند كه مناطق را به انحصار در آورند و مالكيت­ آن ها از اين دوره به بعد، رواج يافت.

با سكونت دايمي مردان در مكان هاي خاص، از وظايف خطير زنان، كاسته شده و كم كم اين زنان بودند كه به انحصار مردان در آمدند و مالكيت مردان بر آنان استوار گردید.

در عصر مادر سالاري، هيچ گونه ستيز، بردگي و بندگي ديده نمي شد. نه مرد حاشيه نشين بود نه زن. ولي با حاكميت مرد، تمامي اين ويژگي ها از هم پاشيد. در عصر پدر سالاري، مرد  خود را با زن برابر نمي دانست و حق و حقوقي براي او قائل نمی شد. مرد، زن را به عنوان موجودی پست و بي ارزش مي پنداشت كه تنها و تنها، براي خدمت گزاري آفريده شده است.

« در عصر مادر سالاري، با وجود تقسيم مشاغل ميان زن و مرد و تفكيك وظايف آنان، هرگز يكي، زن يا مرد، همه قدرت ها را قبضه نمي کرد و ديگري را در سايه نمي انداخت و به بردگی و بندگي نمي كشاند. بر عكس، از دوران پارينه سنگي تا عصر آهن، زن و مرد با انصاف و عدالت   و مساوات خواهي وظايف و تكاليف را بين خود، قسمت مي كنند بي آن كه يكي بر ديگري

چيره شود اما از آن دوران به بعد تاريخ مناسبات زن و مرد، مشحون به نـزاع و ستيزه است و مـرد مي كوشد تا زن را از ميدان بيرون رانده و فرمان رواي مطلق العنان باشد و به همين جهت، رابطه دو سري آنان كه مكمل هم بودند، آسيب ببيند و دروان پدر سالاري مطلق، آغاز مي شود.»(ستاري، ۱۳۷۳ : ۸)

دیدیم كه با آغاز دوره ی مرد سالاري، بين زن و مرد، فاصله افتاد. مرد مبناي خير معرفي
گشت و زن مبناي شر. مرد قوي و نيرومند بود و زن ضعيف و ناتوان. مرد كه تا آن زمان نقش اساسي در زندگي نداشته بود، با آغاز شهر نشيني، خود را طالب همه چيز دانست و از قدرت فوق العاده ی برخوردار گشت و اين قدرت، او را به استبداد و خود رايي كشاند ، خود را پسر خدا دانست و زن را زائيده ي خود، كه بين او و خداي او، جدايي انداخته است و با این دیدگاه، زن، در هر وضع و هر كجا، بايد خاموش نگه داشتهمی شد .

« بر اساس بررسي هاي به دست آمده، نظام پدر سالاري در ايران، از زمان ورود اقوام آريايي به اين منطقه آغاز شده است. قوم آريايي مهاجراني بودند كه باعث تحولات گسترده اي در ايران شدند. واژه آريايي كه به معناي نجيب و نژاده بود، نخستين بار از زبان رهبران هيتاني يعني قبايل مهاجر به ايران، به ثبت رسيد. قوم آريايي با عبور از قفقاز و رسيدن به سرزمين فرات با بوميان آن منطقه هم زيستي نمودند. اختلاط آرياييان با بوميان، در حقيقت پر كننده خلاء ­هايي بود كه اقوام بومي كشاورز را به دليل مباني « مادر محوري » و نفي هر گونه خصلت جنگ جويي، آماج دست اندازی هاي امپراطوران سلطه جوي آن سوي زاگرس مي ساخت. حضور اين جنگ جويان حوضه اي ما، به منزله ي پديده اي وادار كننده ، بوميان را به تهاجم بر انگيخت و رهبري نظامي را به شكل فردي از آن آريائيان ساخت و در قديمترين سند مكتوب از آريائيان در فلات ايران كه متن معاهده اي ميان دو طرف ايرانيان و گروه مهاجر است از چهار مرد خداي، بنام هاي « ميترا »، « وارونا» ،« اينديرا » و « ناسيتا» به عنوان مقدسات مورد قبول طرفين براي تضمين عهدنامة مزبور ياد شده است كه همه نام هاي مرد هستند.»( لاهيچي، ۱۳۷۷ : ۲۴۲ – ۲۴۴)

با توجه به اين معاهده مي توان به اين نكته اساسي دست يافت كه قوم آريايي يك انديشه پدر سالاري براي سرزمين ما به ارمغان آورد. « واژه­ي پدر كه در زبان آريايي به صورت« پاتي » تلفظ مي شد، در بردارنده ي مفاهيم گسترده اي بود كه از پدر به عنوان سر پرست خانواده ياد مي نمود. پدر يا « پاتي»زميني نبود بلكه با نيروي ملكوتي و نور و خورشيد در ارتباط بود. در اين دوره با اصطلاحاتي چون « زنتو پاتي » مواجه مي­شويم. « زن تو » به معني رهبري قوم است و همان گونه كه قبلاً اشاره شد« پاتي » به معني پدر است. پس رهبري قوم به عهده ي مرد يا پدر بود. اين مقام موروثي بوده و از پدر به پسر بزرگ تر، انتقال می يافت. »(لاهیچی، ۱۳۷۷ : ۲۴۵)

بسيار واضح و آشکار است كه قوم آريايي، نظام پدر سالاري را به کشور ما، همراه داشت . اين مطلب در كتاب هاي زيادي بيان گردیده است. مثلا در كتاب زن، اثر جميله كديور  به اين نكته این گونه اشاره گردیده که : « از ويژگي هاي مميزه خانواده، بعد از ورود آريايي ها به ايران، اقتدار مسلم مرد و قاطعيت حكم او در فيصله­ي امور خانواده اي پدر سالار بوده است كه قدرت اداره خانواده با پدر بوده است. در ايران باستان، زن به حكم نظام پدر سالاري كه خواه و ناخواه شوهر سالاري را هم به دنبال داشت، داراي اختيارات بسيار محدودي از نظر مادي و معنوي بود. معمولاً زمينه اصلي پدر سالاري يا مرد سالاري در خانواده، مبتني بر، بر داشتي است كه زن را ” حقير، كوته بين احساساتي، بي وفا و نادان « مي داند. »(كديور، ۱۳۷۵ : ۳۰)

نظام پدر سالاري مدت زيادي دوام يافت. در اين نظام، زن صدمات فراواني ديد و او كه منبع و منشا ی مهر و محبت بود، به كنج خانه ها پناه برد. اگر زني سخني داشت يا قصد داشت از خودش دفاع كند در زير پاي متشرعان مذهبي له مي شد . نظام مرد سالاري نه تنها در خاورميانه بلكه در سراسر جهان حكم فرما بود. با گذشت زمان و حاكميت مطلقه نظام پدر سالاري عصر صلح و هم دلي كه در دوران مادر شاهي رواج داشت، جاي خود را به عصر جنگ و خونريزي و خشونت داد و انسان معاصر كم و بيش به اين نكته دست يافته است كه نظام مادر سالاري كه در گذشته بود نه تنها برتري زن به مرد را در بر نداشته، بلكه پيامد هايي چون صلح و آرامش را به همراه داشته است.

جريان مادر سالاري يا  « فمنيستي » در غرب از قرن نوزدهم آغاز شده است كه در جوامع سرمايه داري به منظور دفاع آزادي زن پي­ ريزي شده است. علت به وجود آمدن اين جريان را مي توان در بي توجهي به زن و عدم رعايت حقوق زنان در آن جوامع دانست. اين جريان از طريق نوشته ها و مقالات، از اوایل قرن۱۹هفدهم آغاز شد و در اواخر این قرن به طور مشهورگسترش يافت. در اين ميان نقش زنان را نبايد نا ديده گرفت. در اين دوره زناني پيدا شدند كه با معرفت و پژوهش هاي گسترده، زن سالاري يا فمنيسم، را از سطح ابتدائي و گفتاري به سطح عمل، انتقال دادند. اما پديده ي فمنيسم كه امروزه در جريان است با نظام مادر سالاري كه در دوران قبل از پدر سالاري جريان داشت، بسيار فرق دارد. در نظام مادر سالاري، ما شاهد برتري زن بر مرد نبوديم يعني با پايه ی الگوي و قاعده خاص اين نظام پي ريزي، نگرديده بود، بلكه اين نظام خود به خود و بر اساس نيازهاي اجتماعي و طبيعي بوجود آمد. بنا بر اين در عصر مادر سالاري زن به صورت نا خود آگاه مسايل زندگي را به عهده داشت و مرد هم برتري زن را، نسبت به خود  احساس نمي كرد و اگر گاه گاهي در اين عصر، ما با خدا بانو يا ايزد بانو برخورد مي كنيم به خاطر احترام و تقدس زن و مادر بوده، نه به خاطر حاكميت مطلق زن.

اما امروزه گاهي فمنيسم معنا و راهي غير از مادر سالاري در گذشته را، در پيش گرفته است. در واقع طرفداران فمنيسم، در فكر برتري زن بر مرد است هر چند كه شعارشان برابري زن و مرد بود اما در اندك زمان كوتاهي، اين شعار جاي خود را به برتري زن بر مرد داد. در فمنيسم جديد زن، دنياي خالي از مرد را مي خواهد و در نظام پدر سالاري هم دنياي خالي از زن، خواسته شده است. فرق فمنيسم با مادر سالاري قديم در اين بوده كه زن در گذشته يا در دوران مادر شاهي گذشته به فكر مساوات یا برتري بر مرد نبوده، بلكه به فكر اين  بوده كه در حد امكان و توان بتواند به خانواده و اجتماع خود كمك كند. می توان گفت علت ناميده شدن این نظام، به نظام مادر سالاري، به خاطر كاركرد برتر آنان بوده است. شاید بتوان به جرات گفت که برابري مرد با زن، حتي در خلقت و آفرينش نيز امري محال است. خداوند زن را به مانند مرد نيافريده، همان گونه كه مرد را به مانند زن نيافريده است. هر يك از اين دو در بعضي از مواقع تفاوت هايي با هم دارند. حال اين تفاوت ­ها ممكن است از لحاظ جسمي باشد يا روحي.

« اسلام­ در عين حال كه با تبعيضات موجود ميان زن و مرد به شدت مبارزه كرده است از مساوات ميان اين دو هم، جانبداري نمي كند. اسلام نه طرفدار تبعيض است نه معقتد به تساوي بلكه مي كوشد تا در جامعه،  هر يك را در جايگاه طبيعي خويش، بنشاند. طبعيت زن را، نه پست تر از مرد مي داند و نه همانند مرد. اين دو را در زندگي و اجتماع، « مكمل »  يكديگر سرشته است. اسلام بر خلاف تمدن غربي، طرفدار اعطاي« حقوق طبيعي » به آن دو است نه حقوق مساوي و مشابه. »(ستاري، ۱۳۷۳ : ۴۵)

امروزه نگرش به زن تا حدودی تغیر یافته است و ارزش واقعی و حقیقی او که سال های سال  به خاطر دلایلی که در همین فصل ذکر شد، زیر نقاب مانده بود، تا اندازه ای پدیدار شده است.  برای شناخت چهره واقعی یک زن و دیدگاه او نیاز به تحقیق و مطالعه گسترده تری می باشد که یکی از منابع مهم برای این بررسی و تفحص ها را، می توان مطاله ی آثاری دانست که زنان آفریده اند . در این پایان نامه به تعدادی از این زنان شاعر معاصر و بررسی دیدگاه آنان نسبت به هم جنسانشان پرداخته می گردد، که در فصول آینده به تفصیل آورده می شود.

……………………………

۲- اهمیت و ضرورت تحقیق:

……………………………

۳- پیشینه تحقیق:

……………………………

۴- اهداف تحقیق:

…………………………………….

۵- فرضيه ‏هاي تحقیق:

…………………………………….

۶- مدل تحقیق

…………………………

۷- سوالات تحقیق:

…………………………………….

۸- تعريف واژه‏ها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):

…………………………………….

۹- بیان جنبه نوآوری تحقیق:

………………………….

۱۰- روش شناسی تحقیق:

الف: شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهيزات و استانداردهاي مورد استفاده در قالب مراحل اجرايي تحقيق به تفكيك):

………………………….

ب- متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:

…………………………………….

ج – شرح کامل روش (ميداني، كتابخانه‏اي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيش‏برداري و غيره) گردآوري داده‏ها :

…………………………………….

د – جامعه آماري، روش نمونه‏گيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):

…………………………………….

ر- روش نمونه گیری و حجم نمونه:

…………………………………….

ز- ابزار تحقیق:

…………………………………….

هـ – روش‌ها و ابزار تجزيه و تحليل داده‏ها:

…………………………………….

منابع :

…………………………………….

آسان داک: www.Asandoc.com

دانلود نمونه پروپوزال تکمیل شده، پروژه پر شده، طرح پیشنهادیه آماده

2019-03-03
كد : 111595
وضعيت :‌موجود
دسته بندی :
مرکز پژوهش های دانشگاهی ایران (آسان داک) مرکز پژوهش های دانشگاهی ایران (www.Asandoc.com) تنها مرکز دانشگاهی در ایران است که خدمات جامع برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی ارائه می دهد . این مرکز با بکار گرفتن اساتید خبره و نام آشنا در ایران در همه رشته های دانشگاهی سعی در ارائه خدمات علمی برتر در حوزه های پروپوزال آماده، مقاله بیس پایان نامه، پرسشنامه و ترجمه آماده و همچنین تحقیقات آماده برای متغیرهای فصل دوم پایان نامه کرده است . بدین جهت سایت آسان داک توانسته است یکی از پر بازدیدترین سایت های کشور برای دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری شود و امروزه بیشتر دانشگاه های کشور به این مرکز جامع دانشگاهی دسترسی دارند . کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری می توانند نمونه پروپوزال آماده خود برای درس روش تحقیق در رشته مدیریت ، حسابداری ، روانشناسی ، علوم تربیتی و سایر رشته ها را به راحتی از سایت خریداری و دانلود کنند . همه نمونه پروپوزال های ارشد و دکتری که به صورت تکمیل شده و فرم پر شده در سایت قرار گرفته مورد تأیید می باشد . حتی برای پروپوزال آماده و نمونه پروپوزال مطالبی رایگان برای دانلود در سایت قرار گرفته که دانشجو می تواند آنها را مطالعه کند .
© تمامی حقوق برای سایت آسان داک ( پروپوزال آماده - تحقیقات آماده - مقاله بیس پایان نامه - مقاله با ترجمه ) محفوظ است .
Site Map - Facebook - Rss