قصص قرآنی ، خلقت آدم
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :29,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
قصص قرآنی ، خلقت آدم
(۱۹۲ صفحه ورد)
خلقت آدم
خداي متعال زمين را در دو روز آفريد، و در آن كوه ها قرار داد، و آنرا در ميان همة كرات پر بركت نمود و در چهار روز رزق هر جنبندة محتاج روزي را تقدير كرد، آنگاه بآسمان كه در آن موقع بصورت گازي بود بپرداخت، پس آسمان و زمين را گفت بايد خواه ناخواه بياييد، گفتند از سر طاعت و فرمانبرداري آمديم.
آنگاه بعرش پرداخت و آفتاب و ماه را مسخر فرمود، و آن دو را محكوم كرد تا هر يك براي مدتي معين بجريان بيفتد، آنگاه فرشتگان را كه همواره او را با حمد او تسبيح مي گويند و اسم او را تقديس و او را به خلوص عبادت مي كنند بيافريد.
و سپس اراده و مشيتش تعلق گرفت و حكمتش اقتضا كرد كه آدم و ذرية او را بيافريند تا در زمين ساكن گشته و آنرا را آبادان سازند، ملائك را از تصميم خود خبر داد كه بزودي مخلوق ديگري خلق ميكند كه در زمين به تكاپو برخيزند و بهر سويش روان شوند، و نسل خود را در اطراف آن بپراكنند، و از روئيدنيهايش بخورند و خيراتي را كه در شكم آن است استخراج كنند و دسته دسته جانشين يكديگر شوند.
ملائكه كه خداوند ايشان را براي عبادت برگزيد و نعمت خود را بر آنان فراوان كرده و مشمول فضل خود قرارشان داده و بخوشنودي خود موفقشان فرموده و بسوي اطاعت خود هدايتشان كرده بود چون اين خبر را شنيدند ترسيدند مبادا اين تصميم جهت تقصيري اتخاذ شده باشد كه از آنان سر زده، و يا فردي از افراد ايشان مخالفتي كرده باشد.
لذا بدون درنگ در مقام تبرئه خود بر آمده گفتند چگونه خواهي بندگاني غير ما خلق كني و حال آنكه ما همواره بحمد تو تسبيح گوي تو بوده و ترا تقديس مي كرده ايم؟ علاوه اين بندگاني كه مي خواهي خلق كني و در زمين خليفه خود قرارشان دهي بطور مسلم بر سر آن منافعي كه تو در زمين قرار داده اي اختلاف خواهند كرد، و در ربودن آن از يكديگر فساد برخواهند انگيخت و خونهايي بسيار خواهند ريخت و جان هايي پاك و بي گناهي را نابود و تباه خواهند ساخت.
فرشتگان اين گفتار را بمنظور بر طرف ساختن شبهه و وسوسه بميان آوردند، و يا باين اميد آن را پيش كشيدند كه شايد بدين وسيله خود را خليفه در زمين كنند، چون فكر مي كردند كه ايشان از هر جنس جنبنده ديگر در رعايت نعمت خداوند……………………………………………………………………………………………….
…………………………………………………………………………………………………