مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و تلفن همراه با احساس تنهایی دانش آموزان
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و تلفن همراه با احساس تنهایی دانش آموزان
فصل دوم: زمینه و پیشینه پژوهش
۲-۱ چهارچوب پژوهش ………………………………………………………………………………………………… ۲۴-۱۰
۲-۲ مروری بر مطالعات انجام شده ………………………………………………………………………………… ۳۲-۲۵
چارچوب پژوهش
چارچوب این پژوهش پنداشتی است و براساس مفاهیم نوجوانی، احساس تنهایی، اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به تلفن همراه استوار است که در مورد هر یک توضیح داده خواهد شد.
نوجوانی به دوره ی گذار از کودکی به بزرگسالی اطلاق می شود و تقریبا از ۱۲ سالگی آغاز و تا اواخر دهه ی دوم زندگی، یعنی رسیدن به رشد جسمانی کم و بیش کامل، ادامه می یابد. طی این دوره، نوجوان به بلوغ جنسی میرسد و هویت فردی خود را جدا از هویت خانواده بنا می نهد(۴۶). والدین اغلب به طوفانها و آشوبهای فراوانی اشاره می کنند که در روابط شان با فرزندان نوجوان خود پیدا می کنند و پژوهشها نیز عمدتا مؤید این باور عمومی است. یکی به دو کردن و کلنجار رفتن والدین با فرزندانشان در نوجوانی افزایش می یابد و از احساس صمیمیت آنها به یکدیگر در این دوره کاسته می شود. نوجوانان نوعا از والدین کناره می گیرند و این اقدامی برای تشکیل و تحکیم هویت فردی ویژه خودشان است(۴۷). تغییرات رخ داده در نوجوان اغلب موجب احساس استرس و اضطراب می گردد. پرستاران باید با کلیه ی تغییرات فیزیکی و روانی دوران نوجوانی و عوامل استرس زای اجتماعی آشنا باشند(۴۳). تغییرات جسمی، شناختی و اجتماعی نوجوانان تحت تأثیر محیط اجتماعی که در آن قرار دارند شکل می گیرد. محیط اجتماعی موقعیت ها، فرصت ها، موانع، الگوها و حمایت هایی را برای رشد و تکامل و سلامتی این افراد مهیا می کند. نوجوان یک حس طبیعی برای تجربه و استقلال دارد، بنابراین باید در رابطه با خطراتی که او را تهدید می کند آموزش ببیند. مثلا لازم است در رابطه با خطرات موادمخدر، الکل، سیگار، گروههای ضد اجتماعی و خطر ورود به آنها اطلاعات لازم به وی داده شود(۴۸). خطر ابتلا به اختلالات روان پزشکی در دوره نوجوانی بالا است(۴۹). یکی از بحران های مهم دوران نوجوانی که سازگاری فرد با محیط را دچار مشکل می کند، احساس تنهایی است(۵۰). براي بسیاري از نوجوانان احساس تنهایی ناشی از مشکلات مربوط به مدرسه، دوستان و همسالان، و خانواده میتواند به مشکلات جدي تري نظیر افسردگی، فکر خودکشی و خشونت منجر شود(۵۱).
روان شناسان اجتماعی از پدیده ی احساس تنهایی تعاریف متنوعی به دست داده اند. برای مثال دویونگ گیرلد[۱] می گوید احساس تنهایی دلالت به تجربه ای دارد که در اثر کمبود تماس های اجتماعی، صمیمیت یا حمایت در روابط اجتماعی ایجاد می شود. با دیدگاهی روان کاوانه، سالیوان[۲] بیان می کند که احساس تنهایی تجربه ای است که در نتیجه ناکامی در رضایت از نیازهای اساسی انسان در برقراری روابط صمیمی و نزدیک[۳] رخ می دهد. محققان به نقش تضاد میان روابط ادراک شده و آرمانی اشاره دارند. برای مثال تفاوت میان دوستانی که یکدیگر را دوست دارند، در مقابل کسانی که کمبودها و نقص هایی در شبکه های اجتماعی و روابط شان دارند(۵۲). احساس تنهایی، تجربه عاطفی ناخوشایند و پریشانی روحی مزمنی است که از تعارض های ارتباطی بین فردی و کاستی هایی در روابط اجتماعی شخص ناشی می شود(۴۲).
علیرغم تنوع در تعریف احساس تنهایی پرلمن و پلا[۴] چهار خصوصیت مورد توافق محققان درباره ی احساس تنهایی را نام می برند: ۱-احساس تنهایی با نقص هایی در روابط اجتماعی همراه است. ۲- دست کم بخشی از آن ذهنی و وابسته به انتظارات و ادراکات فرد است. ۳- پدیده ای ناخوشایند تلقی می شود. ۴- افراد دچار احساس تنهایی برانگیخته می شوند تا از شدت آن بکاهند. بر این اساس بوبلی[۵] پیشنهاد می کند که احساس تنهایی یک مکانیزم «ترغیبی-صمیمیت» است که خاستگاه تکاملی و ارزش بقا برای گونه انسانی دارد. از این منظر احساس تنهایی شاید به عنوان یک سائق تجربه شود، شبیه گرسنگی یا تشنگی، که افراد را به کنش هایی برمی انگیزاند تا نیاز به تماس انسانی رفع شود. در مورد انسان مراد نیاز به داشتن رابطه صرف نیست و مکمل های انسانی دیگر را نیز طلب می کند. بدیهی است که اگر فرد از رفع سائقی ناامید بشود، با روش های غیر اصیل دیگری آن را کاهش خواهد داد. نکته مهم در مورد احساس تنهایی این است که پیرامون فرد را انبوهی از افراد آشنا و ناآشنا در برگرفته ولی به هر دلیل از ارتباط با آنها راضی نیست و آنچه را که فرد در روابطش از آنها توقع دارد، برآورده نمی کنند. فرد با آنها به شکل زبانی گفت و گو دارد ولی به لحاظ ذهنی و عاطفی خلاءهای او را پر نمی کند. بنابراین می توان در میان انبوه جمعیت(درخیابان، مهمانی، بازار، فروشگاه های بزرگ و حتی کنار همسر) نیز احساس تنهایی کرد و این حالت زمانی دست می دهد که روابط، انتظارها را برآورده نکند(۵۲). احساس تنهایی، فاصله و شکاف بین آرمان های فرد (آن چه می خواهد) و دستاوردهای او (آن چه به دست آورده است) در روابط و صمیمیت های بین فردی است؛ هرچه این فاصله بیشتر باشد، این احساس بیشتر است(۹).
آرنت[۶] در کتاب “ریشه های توتالیتاریسم” تعریفی جامع و مانع از این پدیده ارائه می دهد: «احساس تنهایی یعنی نه با خود بودن و نه با دیگران بودن». رابرت ویس[۷] که از او به عنوان « پدرپژوهش در مورد احساس تنهایی» یاد می شود، احساس تنهایی را نتیجه تجربه نقص و کمبود در یک یا چند کارکرد رابطه ای[۸] می داند. وی براین اساس از شش کارکرد رابطه ای نام می برد که در واقع فراهم آورنده یا پیش شرط[۹] لازم برای جلوگیری از احساس تنهایی اند: ۱-ادغام اجتماعی[۱۰] که در شبکه ای از روابط ایجاد می شود. ۲-تعلق یا وابستگی[۱۱] : رابطه ای که فرد در آن به نوعی احساس ایمنی و سلامت می رسد. ۳-احساسی از پیوستگی قابل اعتماد[۱۲]: رابطه ای که در آن فرد بر دریافت کمک از جانب دیگری حساب می کند. ۴-اطمینان از ارزشمند بودن[۱۳]: رابطه ای که در آن به مهارت ها یا توانایی های فرد توجه می شود. ۵-مشاوره در موقعیت های پراسترس[۱۴]: رابطه ای که در آن فرد هدایت می شود یا به به او اندرز داده می شود. ۶-امکان مراقبت و پرورش(دیگری)[۱۵] : رابطه ای که یک فرد در مورد دیگری احساس مسئولیت می کند(۵۲).
….
….