مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی شرایط مسؤولیت کیفری ناشی از تسبیب درقتل عمد درایران وآمریکا
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی شرایط مسؤولیت کیفری ناشی از تسبیب درقتل عمد درایران وآمریکا
۱-۱-قتل عمد دراصطلاح فقها وحقوق دانان
۱-۱-۱-تعریف فقهی
فقها قتل را چنین تعریف کردهاند: «وَ هُوَ إِزهاقِ النَفسِ المَعصوُمِة المُكافَئَة عَمداً عُدوانَاً»{[۱]}. ازهاق النفس به معنای اخراج و خارج ساختن روح است{[۲]}.
در این تعریف منظور سلب حیات است که تعبیری مجازی است زیرا نفس داخل بدن نمیباشد.
تا قاتل آن را با جنایت خویش خارج سازد، بلکه منظور قطع تعلّق روح از بدن است.{[۳]}
مرگ به عنوان نتیجه قتل با مفهومی واحد، ولی با واژههایی مترادف در آثار فقها و حقوقدانان و نیز در قوانین آمده است. تعابیری چون ازهاق نفس، خارج ساختن روح، لطمه به حیات، قتل، کشتن و …، از آن جمله است.
این واژه در اصطلاح فقه به عملی گفته میشود كه ادامهی زندگی و حیات را از انسان گرفته و به مرگ شخص منجر شود. این عمل به دست قاتل انجام میگیرد.
۲-۱-۱-تعریف حقوقی
قتل عمد عبارت است از:رفتار بدون مجوز قانونی عمدی و آگاهانه یک انسان به نحوی که منتهی به مرگ انسان دیگری شود. دربرخی از ایالات قوانین موضوعه ای وجود دارد که قتل عمدی را مجازات می کند ولی تعریفی از آن نمی کند ولذا این به مفهوم آن است که قانون گذار تعریف کامن لا از قتل عمدی ومصادیق مختلف آن راقبول دارد.{[۴]}
نظیر این تعریف را پرفسور گارو دانشمند فرانسوی درکتاب شرح حقوق جزای فرانسه ذکرنموده است.به نظر می رسد تعریف زیر برای قتل عمدی باقتل درسیستم های مختلف حقوقی هماهنگ باشد«قتل عمدی،عبارت است از رفتار بدون مجوز قانونی عمدی وآگاهانه یک انسان به نحوی که منتهی به مرگ انسان دیگری شود».
ايراد اين تعريف اين است كه: فقط قتل عمدي را شامل مي شود.در حقوق آمريكا قتل عمدي عبارت است از كشتن شخص بدون مجوز قانوني بوسيله ديگري با سبق تصميم و سوءنيت، به مباشرت و يا به تسبيب سلب عدواني حيات از يك انسان توسط ديگري.
در حقوق آمریکا، اگر قتل عمد با نقشه قبلی و به اصطلاح با سبقِ تصمیم توأم باشد، از آن بهعنوان «murder»اسم میبرند. قبلاً مجازات این نوع قتل در انگلستان، مرگ بهوسیله دار بود تا آنکه بهموجب قانون ۱۹۶۵ مجازات اعدام لغو و حبسابد جایگزین آن شد. اما اگر قاتل کمتر از ۱۸ سال داشته باشد به حبسابد محکوم نخواهد شد؛ بلکه در زندان نگهداشته میشود تا پس از احراز اصلاح روحیات، مورد عفو قرارگیرد.این قوانین در رویّه قضایی آمریکا هم وارد شده است.
اگر قتل عمد با سبقِ تصمیم همراه نباشد از آن بهعنوان قتل غیرعمد اختیاری یاد میکنند. [۵]تشخیص اینکه قتل بدون نقشه قبلی بوده یا نبوده با هیئت منصفه است. در حقوق ما اگر قتل از روی عمد و عدوان تحقق یابد، برای ثبوت قصاص کافی است؛ خواه قاتل از قبل نقشه قتل را طرح نموده باشد یا اینکه در یک آن و بدون تصمیم قبلی اقدام به قتل نماید. در قانون مجازات اسلامی از قتل تعریفی نشده است. لیکن از آنجا که قتل یک مفهوم عرفی است، برای تشخیص تحقق قتل باید به عرف مراجعه کرد. در تعریف قتل میگویند؛ عبارت است از سلب حیات، یا اخراج روح از بدن یا ازهاق نفس که در واقع تعریف لفظ به لفظ است.
برای مسؤول شناختن شخص به عنوان قتل عمدی با قصد قتل رفتار او باید « سبب قانونی » مرگ مقتول باشد.
در حوزه ی قتل عمدی این به آن معنا است که:که رفتار او باید عامل اصلی در وقوع مرگ باشد.
Causationیا تسبیب یکی از مشکل ترین مباحث حقوق است، و احراز انتساب میان فعل مجرمانه و زیان حاصله از آن در مقام عمل، با دشواری های فراوان روبه رواست؛زیرااشکال صدوررفتارازاشخاص جنبه های متفاوتی دارد،گاه اختیاری است وگاه اضطراری،وازسوی دیگر،گاه درنتیجه به بارآمده افرادمتعددی نقش دارند،وبایدسهم هریک راتعیین کرد،ودرپاره ای مواردمعیار انتساب عرفی است، و حال آنکه قضاوتهای عرف مبتنی بر معانی دقیق نمیباشند، در نهایت اینکه واژه تسبیب همچون سایر واژهها در علوم دیگر، گاه از علوم دیگر نیز سود جسته است. همچنان که حقوق دانان وفقهاگاه ازتعاریف فلسفی سودجستهاند،واین امربه پیچیدگی وتشتّت مفهوم سبب انجامیده است.
این دشواری باعث گردیده که بیشتردانشمندانی که درزمینه مسؤولیت تحقیق کردهاند،به این نتیجه رسیده اندکه هیچ نظریه علمی وفلسفی نمیتواندبه طورقاطع،حاکم برمسائل گوناگون تسبیب باشد.
۲-۱-مفهوم،پیشینه تسبیب ومفاهیم مشابه آن
۱-۲-۱-تعریف لغوی
در لغت به معنای ریسمان و آنچه موجب پیوستگی چیزی به چیز دیگر می شود، آمده است فراهم کردن سبب است.{[۶]}
۲-۲-۱- تعریف اصطلاحی
در اصطلاح حقوقی زمانی است که : شخص مقدمات تلف شدن مالی را فراهم می کند نه آنکه به طور مستقیم مالی را تلف کند مثل اینکه کسی به طور عمدی گودالی در خیابان بکند و شخصی در آن سقوط کند و صدمه ببیند و یا اینکه شخصی پوست میوه اش را در خیابان بیاندازد و شخص دیگری روی آن بلغزد و زمین بخورد و صدمه ببیند.
۳-۲-۱-تعریف فقهی
صاحب شرایع در مبحث دوم کتاب دیات، تسبیب را چنین تعریف کرده است :« ما لو لاه لما حصل التلف لکن علة التلف غیره» یعنی آنچه که اگر نمی بود تلف حاصل نمی شد ولی علت تلف چیزی غیر از آن است.
….
….