مبانی نظری و پیشینه تحقیق شخصیت
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق شخصیت
مبانی نظری شخصیت
تعاریف شخصیت:
مسئله تعریف شخصیت یک مشکل عمده است و در خلال سالها تعاریف مختلفی از شخصیت ارایه شده است. آلپورت توانست حدود ۵۰ معنا را برای این اصطلاح مطرح کند. تحلیل آلپورت منطبق با تاریخ مفهوم شخصیت بود که با اصطلاح به نقاب آغاز شد این اصطلاح به نقاب که ابتدا در نمایشنامههای یونان قدیم به کار برده میشد ،اشاره داشت و مضامین مختلف آن در زمینههای مختلفی مانند:الهیات، فلسفه، جامعه شناسی، زبان شناسی و روان شناسی راه یافت (شولتز و شولتز، ۱۳۸۱). دامنه ی تعاریف موجود از فرآیند های درونی ارگانیسم تا رفتارهای مشهود ناشی از تعامل افراد در نوسان است. نظری اجمالی به تعاریف شخصیت نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریه ی خاص یافت؛ بلکه در حقیقت تعریف شخصیت بستگی به نوع نظریه هر دانشمند دارد. برای مثال وارن[۱] شخصیت را مجموع خصوصیات شناختی، عاطفی، ارادی، فیزیولوژیک و مورفولوژیک می داند. آلپورت[۲] شخصیت را سازمان پویای جنبه های روانی- جسمانی[۳] می داند که تعیین کننده فکر و رفتار هستند. شلدن[۴] از شخصیت به عنوان سازمان پویای جنبه های شناختی، عاطفی، ارادی، فیزیولوژیک و مورفولوژیک یاد می کند. منصور معتقد است که شخصیت تحولی است و هر نوع تعریفی درباره شخصیت به منزله نقطه توقف درباره یک فرایند است و با توجه به فراگیر شدن«روانشناسی ژنتیک[۵]»نه تنها از لحاظ روش شناختی بلکه از لحاظ محتوایی، اعتقاد به تعریفی دارد که گمان می کند برای وضع کنونی کاملاً موجه و متناسب است و آن این است که شخصیت فرد را در هر لحظه ای از تحول وی ، به منزله تظاهر یا تجلی ظرفیت سازشی فراگیر او قلمداد کنیم (فتحی آشتیانی، ۱۳۸۸). حتی وقتی موضوع تعریف شخصیت صرفاً از دیدگاه روان شناسی دنبال شود گستره آن بسیار وسیع است.
شخصیت عبارت است از مفاهیم تجربی خاصی که بخشی از نظریه شخصیتی هستند و توسط ناظر به کار برده میشوند. به دلیل فقدان یکپارچگی در نظریه شخصیت، ارائه توصیفی از شخصیت که به طور مناسبی تمام عناصر گوناگون و متضاد موجود در این حوزه پیچیده و دشوار از علم را در بر گیرد مشکل است. بهترین تعریفی که در این جا میتوان ارایه کرد تعریفی است که نظر اکثر روان شناسان را در خصوص تقدم کاربرد بر نظریه نشان میدهد یعنی ؛شخصیت انتزاعی از آن دسته از خصوصیات پایدار شخصی است که برای رفتار بین فردی او اهمیت زیادی دارد. در کاربرد این تعریف ما همچنین متأثر از تأکید آلپورت (۱۹۳۷) هستیم که شخصیت دقیقاً همان چیزی است که فرد واقعاً هست؛ یعنی شخصیت شامل عمیق ترین و نوعی ترین خصوصیات فرد است (سیاسی، ۱۳۸۲).
نظریههای صفات:
فرض اساسی دیدگاه صفات این است که انسان دارای آمادگی گسترده ای است که “صفات” نام دارد و به طرق خاص به محرک پاسخ میدهد؛ به عبارت دیگر انسان را میتوان از نظر احتمال رفتار، احساسات و تفکر آنها به طریقی خاص توصیف کرد. برای مثال احتمال رفتار کردن به صورت خونگرم و دوستانه، یا احساس اضطراب و نگرانی و یا فکر کردن درباره یک طرح هنری (افرادی که شدیداً مایلند این گونه رفتار کنند.) به عنوان افراد عالی دراین صفات توصیف میشوند. برای مثال عالی بودن در صفات برون گرایی یا عصبی بودن در حالی که افراد دارای تمایل ضعیف در رفتار کردن به راههای بالا، به عنوان افراد پایین در این صفات وصف شده اند. اگر چه نظریه پردازان صفات در مورد نحوه ایجاد صفاتی که شخصیت انسان را میسازد از یکدیگر متفاوتند،اما همه آنها در این امر توافق دارند که صفات عنصر اصلی شخصیت انسان را تشکیل میدهد. به علاوه نظریه پردازان صفات توافق دارند که رفتار انسان و شخصیت وی را می توان در یک سلسله مراتب سازماندهی کرد ( پروین و جان، ۱۳۸۱).
رابرت مک کراء و پل کاستا: الگوی پنج عاملی
رابرت مک کراء[۶](۱۹۴۹) و پل کاستا[۷](۱۹۴۲) که در مرکز پژوهش پیری شناسی مؤسسههای تندرستی در بالتیمور، مریلند کار میکنند، برنامه ای را در پیش گرفته اند که پنج عامل شخصیت معروف به «پنج عامل عمده» یا « پنج بزرگ»[۸] را شناسایی کرد:
۱-روان رنجور خویی[۹] ۲- برونگرایی[۱۰] ۳- تجربه گرایی[۱۱] ۴- همسازی[۱۲] ۵- وظیفه شناسی[۱۳] این پنج عامل با انواع شیوه ای سنجش تأیید شدند. از جمله خود سنجیها، آزمونهای عینی و گزارشهای مشاهده گران بود. سپس پژوهشگران یک آزمون شخصیت به نام «پرسشنامه شخصیت NEO[14]» را ساختند. (سه واژه بدست آمده از حروف اول سه عامل اول هستند.) یافتههای هماهنگ این عوامل از شیوههای سنجش مختلف پیشنهاد میکند که آنها جنبههای برجسته شخصیت هستند.این عوامل شرح داده شده اند.
جدول (۲-۱) پنج عامل شخصیت (کنعانی،۱۳۸۵)
عاملها | شرح |
روان رنجورخویی | نگران، ناایمن، عصبی، بسیار دلشوره ای |
برون گرایی | مردم آمیز، پررو، لذت جو و با محبت |
تجربه پذیری | مبتکر، مستقل، سازنده و شجاع |
همسازی | خوش قلب، دلسوز، ساده دل، مؤدب |
وظیفه شناسی | با دقت، قابل اعتماد، سخت کوش و منظم |
میتوان بین عوامل برونگرایی و روان رنجور خویی معرفی شده توسط مک کری و کاستا و ابعاد برونگرایی و روان رنجور خویی در نظریه آیزنک شباهتهایی را ببینیم. از این گذشته، همسازی و وظیفه شناسی در الگوی مک کراء – کاستا ممکن است حد پایین بعد از روان پریش خویی آیزنک را که ( کنترل تکانه نامیده میشود) نشان دهد. تجربه پذیری، همبستگی مثبت بالایی را با هوش نشان میدهد. به همین نحو همسازی با علاقه همبستگی دارد (کنعانی،۱۳۸۵).
الگوی نظری برای پنج عامل:
آن ها اساساً پنج عامل را به عنوان تمایلاتی مبنایی که زمینه زیستی دارد، معرفی کرده اند؛ یعنی تفاوتهای رفتاری مربوط به پنج عامل به ژنها، ساختار مغز و مانند آن بر میگردد. این تمایلات اساسی آمادگی عمل و احساس به نحوی خاص است و به طور مستقیم تحت تأثیر محیط قرار ندارد. آنها با طرح مجدد مسئله طبیعت در برابر تربیت، نظر خود را به این ترتیب بیان میکنند. جان کلام این است که صفات شخصیت مانند خلق و خو، آمادگیهایی درونی در مسیر رشد بوده و اساساً مستقل از تأثیرات محیطی هستند (مک کراء و همکاران، ۲۰۰۰؛ کنعانی،۱۳۸۵).
با توجه به شواهد مربوط به ارثی بودن تمایلات اساسی، تأثیرات محدود آنها از والدین و مطالعاتی که در سایر فرهنگها و انواع موجودات شده است، مک کری و کاستا معتقدند که شخصیت از یک رسش درونی منشأ میگیرد. با این دید صفات شخصیت بیشتر متأثر از عوامل زیستی است تا محصول تجربههای زندگی و شکوفایی تمایلات اساسی به وسیله محیط. به عکس این تمایلات در طول زندگی هم برخود پنداره و هم بر ویژگیهای مربوط به سازگاری تأثیر میگذارد که شامل: نگرشها، اهداف شخصی، باورهای خود کارآمدی و ویژگیهای دیگری است. هم صفت سازگاری و انطباق و هم عوامل بیرونی فرد (مثل فرصتها، هنجارها و محرومیتها)، انتخاب و تصمیمهایی که فرد در زندگی اتخاذ میکندرا تحت تأثیر قرار میدهند و در زندگی نامه واقعی وی منعکس میشوند. این عوامل همچنین در خود پنداره فرد؛ یعنی جایی که وی با ساختن داستان زندگی و باورهای خود میپردازد نیز اثر گذار است (پروین و جان، ۱۳۸۱).
کاربرد الگوی پنج عاملی:
قابل ذکر است که الگوی پنج عاملی به وسیله بسیاری از نظریه پردازان معاصر صفات به عنوان مبنایی برای ارائه ساختار شخصیت معرفی شده است. علاوه بر این پرسشنامه شخصیت (NEO-PI) نیز به عنوان ابزار مناسبی برای اندازه گیری این صفات شناسایی شده است. به این ترتیب بسیاری از کاربردهای بالقوه این الگو و پرسشنامه شخصیت از جمله: انتخاب زمینه ای، تشخیص شخصیت ،آسیب شناسی و تصمیم گیری در مورد معالجات روان شناسی مشخص میشود. پیشرفت در این حوزهها بسیار جدید است و برای ارزشیابی آنها به زمان نیازمندیم (پروین و جان، ۱۳۸۱). در اینجا به بررسی کاربرد این الگو در علایق شخصی و انتخاب زمینههای حرفه ای میپردازیم.
…………………………….
………………………………..
……………………………..