مبانی نظری وپیشینه تحقیق اعتماد اجتماعی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق اعتماد اجتماعی
اعتماد اجتماعی
مفهوم اعتماد
اعتماد را می توان به عنوان اطمینان به اعتماد پذیری یک شخص یا نظام با توجه به یک رشته پیامدها یا رویدادهای معین تعریف کرد. اعتماد اساسا به مخاطره بلکه به احتمال وابسته است اعتماد همیشه بر اعتماد پذیری در برابر پیامدهای محتمل دلالت می کند چه این پیامدها به کنشهای افراد ارتباط داشته یا به عملکرد نظامها مربوط باشند در مورد عوامل انسانی اعتماد برای فرد عواقب روانشناختی دارد زیرا احتمال دارد که از این اعتماد لطمه اخلاقی ببیند.اعتماد می تواند معطوف به نشانههای نمادین یا تخصصی باشد این اعتماد نیز مبتنی بردرستی اصولی است که شخص از آن بی خبر است اعتماد به کارکرد شایسته نظامها مربوط است نه به عملکرد واقعیشان. اعتماد به غیبت در زمان و مکان ارتباط دارد، زیرا نیازی به اعتماد به کسی که فعالیتهایش در معرض دید نیست، نداریم پس اعتماد تمهیدی برای تطبیق با آزادیهای دیگران است اما شرط اصلی مورد نیاز برای اعتماد نه فقدان قدرت، بلکه کمبود اطلاعات کامل است (گدینز، ۱۹۹۰).
محیط |
اعتماد کننده |
اعتماد شونده
|
رابطه تعاملی اعتماد |
به طور کلی روان شناسان اعتماد و فرایند اعتماد را به عنوان یکی از پایههای اساسی از توسعه فردی توصیف کرده اند. امروزه اندیشمندان دیگر رشتهها، مخصوصا مدیریت بازرگانی فرایندهای اعتماد را در محیطهای تجاری و بازرگانی، به عنوان استراتژی، مشارکت و رفتار سازمانی فراگیر توصیف می کنند (آتکینسون، ۲۰۰۳). اعتماد کلید اصلی برای روابط بین شخصی یا بین فردی در زمینههای مختلف است. اعتماد دانش یا عقیده ای است که اعتماد شونده انگیزه یا محرکی دارد برای انجام دادن عملی که متعهد به انجام آن است. (لوی،۱۹۹۹) روتر[۱] اعتماد را به عنوان انتظارات کلی که می توانیم به گفتار، وعدهها، عبارتهای شفاهی و کتبی دیگران تکیه کنیم، تعریف می نماید.. چارلتون می گوید: رهبران به کارکنان اعتماد می کنند برای این که کاری را که نیاز دارند انجام شود، انجام دهند. رهبران به شباهت در گفتار و کردار نیاز دارند.مدیریت بر مبنای اعتماد، تکنیکی است که تمامی افراد در روابط خود به کار می گیرند، اما تا کنون بدان به عنوان تکنیک رفتاری که می شود آن را آموزش داد و در جایگاههای مختلف از آن بهره گرفت نگریسته نشده است(احمدی ، ۴۳:۱۳۸۳).
اعتماد باعث تقسیم اطلاعات در سازمان و سهیم شدن همه افراد از اطلاعات سازمانی، تعهد سازمانی، تعهد به انجام تصمیم، رفتار شهروندی سازمانی[۲] ،رضایت شغلی، رضایت مدیریت، مبادلات رهبر- عضو و توجه به ماندن در سازمان خواهد شد. به طور وسیعی تائید شده است که اعتماد به عنوان یک عامل تسهیل کننده در تعاملات اقتصادی از طریق هموار کردن روابط بین عاملان اعتماد و کاهش هزینههای تعاملات که با کنترل در ارتباط هستند، عمل می کند. (بیجیل اسما، ۲۰۰۳) مدلهای مدیریت ریسک[۳] یک سازمان را قادر می سازد که تواناییهای سازمان را برای موفقیت در استراتژیها و رسیدن به اهداف شناسایی و پیش بینی نماید. این استراتژیها نیازمند محیطی است که افراد در آن محیط مسوولیت پذیر باشند و برای رسیدن به پیامدهای خوب، از خود توانایی و انعطاف پذیری نشان دهند و چنین امری نیازمند جوی آکنده از اعتماد متقابل میان کارکنان و مدیران است. (وارا،۲۰۰۰). اعتماد به عنوان یک متغیر اصلی در تعداد زیادی از نظریات مدیریتی و رهبری نقش ایفا می کند، اگرچه این متغیر به صراحت در این نظریات بیان نگردیده است. از جمله این نظریات می توان به تئوری Xو Y مک گریگور، سیستمهای مدیریتی لیکرت، نظریات آرجیس، مطالعات دانشگاه میشیگان، مدل فیدلر، تعامل رهبر – اعضا[۴] ، مدل رهبر – مشارکت وروم و یتون[۵] ، رهبری کاریزماتیک و رهبری تحول گرا اشاره نمود. متغیرهای زیادی در مدیریت و رهبری وجود دارد که در آنها سازه اعتماد به شکل محسوسی تاثیرگذار است و یا این متغیرها بر متغیر اعتماد تاثیر گذار هستند. از جمله این متغیرها می توان به ارتباطات، رهبری، تصمیم گیری، شهروندی، مدیریت ریسک، کنترل، رضایت شغلی، استرس، فرهنگ سازمانی، یادگیری و ادراک اشاره نمود. اعتماد انتظار مثبتي[۶] است كه ديگران در برابر آن فرصت طلبانه[۷] عمل نميكنند(روسیاو، ۱۹۸۸، ۳۹۳-۴۰۴). مهم ترين عناصري كه در اين تعريف به چشم ميخورد آشنايي و ريسك ميباشد. عبارت انتظار مثبت در اين تعريف، آشنايي و شناخت نسبت به طرف مقابل را ياداوري ميكند. اعتماد يك فرايند وابسته به تاريخ است و مبتني بر نمونههاي مربوط ولي محدود تجارب ما ميباشد (رمپل، ۱۹۸۵، ۹۶). واژه فرصت طلبي نيز منوط به هرگونه خطر ذاتي و آسيب پذيري در يك رابطه توام با اعتماد است(روتر،۱۹۸۰،۹۶).
در اكثر تعاريف ارائه شده از اعتماد، سه متغير اعتماد كننده،[۸] اعتماد شونده[۹] و زمينه[۱۰] به چشم ميخورد.
- ويژگيهاي اعتماد كننده: از ديدگاه فرد اعتماد كننده، اعتماد انتظاري است مبني بر اينكه طرف مقابل از خود صداقت[۱۱] ، صراحت[۱۲] ، شايستگي[۱۳] ، وفاداري[۱۴] و ثبات[۱۵] نشان داده و به گونه اي فرصت طلبانه رفتار نكند. در صورت نقض اعتماد از سوي طرف مقابل، اعتماد كننده دچار آسيب و يا مشكلي جدي ميشود. بنا براين، انتظار فرد اعتماد كننده در خصوص رفتار مثبت فرد اعتماد شونده با احتمال آسيب ديدن از جانب فرد اعتماد شونده به دليل نقض اعتماد توسط او همراه است.
- ويژگيهاي زمينه: در شرايط عدم اطمينان[۱۶] و مخاطره كه ما نتايج تصميمات خود و همچنين احتمال تحقق آنها را نميدانيم، اعتماد به وقوع ميپيوندد. به عبارت ديگر هنگامياعتماد معني پيدا ميكند كه با شرايط عدم اطمينان و مخاطره همراه باشد.
ويژگيهاي اعتماد شونده: اعتماد شونده بايد داراي ۵ بعد اعتماد بوده تا بتواند انتظارات اعتماد كننده را به خوبي برآورده سازد.
۲-۲-۷ -۲- سطوح اعتماد
اعتماد را ميتوان به اعتماد به فرد، اعتماد به گروه و اعتماد به سازمان تقسيم بندي نمود. اين سه دسته اعتماد با يكديگر داراي رابطه تنگاتنگي ميباشند. اعتماد ما به يك سازمان ميتواند از اعتماد ما به فرد يا افراد شاغل در آن سازمان شكل بگيرد و همچنين اعتماد ما به يك فرد ميتواند به دليل اعتماد ما به سازماني باشد كه آن شخص در آن كار ميكند. اعتماد به فرد و اعتماد به سازمان از طريق وظايف و موقعيتهايي كه افراد در سازمان دارند و نقشهايي كه در سازمان ايفا ميكنند، به هم مرتبط ميشوند ( ون دی ون،رینگ، ۱۹۹۴). به نظر می رسد با توجه به گسترش حوزه علم مدیریت و رهبری به مدیریت ساختارهای فراتر از سازمان در جوامع همانند شهرها، لازم است سطح دیگری برای این حوزه جدید در متغیرهای مدیریتی و رفتاری در نظر گرفت که ما آن را شبکههای سازمانی[۱۷] می نامیم. این سطوح در عامل اعتماد کننده و اعتماد شونده ظاهر می شود و با توجه به این که در کدام سطح از اعتماد شونده یا اعتماد کننده هستیم نوع اعتماد و پارامترهای تاثیر گذار بر آن دستخوش تغییرات می گردند.در حوزه اعتماد فرد به فرد تحقیقات متعددی صورت گرفته که می توان حوزههای علوم رفتاری و روان شناسی را علوم اصلی دانست که درباره این موضوع در آنها پرداخته شده است.
نظریه پردازانی نظیر گیدنز(گیدنز، ۱۹۹۰). بین انواع اعتماد نیز تمایز قائل می شوند: اعتماد به افراد خاص و اعتماد با افراد یا نظامهای انتزاعی،… اعتماد انتزاعی در برگیرنده آگاهی از مخاطره و فرد مورد اعتماد است(بابربارا، میزنال:۱۳۸۳). لذا؛ همانطور که کنشگر می تواند به راحتی در مورد میزان ارزش اعتماد به افراد خاص ( بر اساس اطلاعات مربوط به تاریخچه آن فرد، انگیزهها و شایستگیها او) قضاوت کند، می تواند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به دیگران تعمیم یافته نیز دارای ایدهها و باورهایی باشد. افراد همچنین می توانند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به نظامهای انتزاعی نظیر نهادها نیز دارای باورهایی باشند. از این فرایند می توان تحت عنوان سطح نهادی اعتماد نام برد (موسوی، ۱۳۸۵: ۲۳)…………………….
…………………………….
…………………………….