مبانی نظری وپیشینه تحقیق انزوای اجتماعی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق انزوای اجتماعی
انزوای اجتماعی
مقدمه
تجرد طولانی مدت، با تمام آسیب ها و تبعاتی که از لحاظ اجتماعی و روانی با خود به همراه خواهد داشت؛ میتواند دغدغه بزرگی برای جوامع در سطوح متفاوت پیشرفت و ترقی باشد. ازدواج بهعنوان یکی از رویدادهای مهم و حیاتی در زندگی روزمره افراد جامعه می باشد و از جنبه های مختلف میتوان آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از این زوایا سن شروع و به اصطلاح وارد شدن به ازدواج است. ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسیتی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم میکند و به خاطر اهمیت و تأثیری که دارد، بهعنوان هنجاری پذیرفتهشده در تمامی کشورهای دنیا محسوب میشود. به لحاظ اجتماعی و فرهنگی، بی توجهی والدین نسبت به ازدواج، امری ناپسند به شمار می آید چراکه بقای خانواده در گروی بقا و ساماندهی ازدواج است (آزاد ارمکی،۹۹:۱۳۸). در سالهای اخیر، پدیده ازدواج که منشأ وقوع ولادت و باروری و بهعنوان عامل بسیار مؤثر بر ساخت سنی و جنسی جمعیت و افزایش آن محسوب میشود، در کشور ما دستخوش تحولات قابل توجهی شده است. ازدیاد جمعیت دختر و پسر واقع در مدار ازدواج که بیش از یک سوم جمعیت کشور را تشکیل داده اند و حاصل افزایش شدید موالید دهه ۶۰ می باشند از یکسو و از سویی دیگر بازتاب تحولات واقع شده در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، نظیر افزایش شهرنشینی و باسوادی و به ویژه تحصیلات زنان و تمایل به کسب درآمد و شغل مناسب قبل از ازدواج که از نشانه های حرکت جامعه به سوی مدرنیزه شدن می- باشد، افزایش سن ازدواج در کشور برای دولتمردان و جامعه محققین نگران کننده گردیده است (کاظمی پور،۱۰۷:۱۳۸۵)
پیرامون هر دو موضوع اثرات تجرد و انزوای اجتماعی و ویژگی ها و اثرات آن از سوی محققان ایرانی و خارجی به زبانهای فارسی و لاتین تحقیقات وسیع و بعضا پراکنده ای به صورت راجع به انزوای اجتماعی در دو سطح فردی و اجتماعی و رابطه تجرد با علل انزوای اجتماعی اشاره میشود. در ادامه به ذکر چارچوب نظری و نیز ارائه مدل نظری پژوهش پرداخته خواهدشد.
۲-۲ تحقیقات داخلی
ایزدی (۱۳۹۲)، پژوهشی با عنوان «تجرد قطعی و احساس تنهائی» را به روش کیفی تدوین کرده است که در آن، به بررسی تجربه زیسته زنانی می پردازد که گاه خواسته، گاه ناخواسته تن به زندگی های مجردی داده اند. از آنجا که نگارنده در پی دستیابی به پهنای گستردهتری از تجربه زیسته بوده و با توجه به سن شروع یائسگی و علاقهمندی به بررسی تفاوتهای میان دوران قبل و بعد از یائسگی، زنان ۳۵ تا ۴۷سال را در یک گروه گنجانده و بالای ۴۷سال را در گروه دیگری قرار دادهاست. نتایج نشان میدهد این زنان از احساسات دوگانهای نسبت به تجرد برخوردارند، هرچند در نگاهی نخست از آزادی و استقلالی که در تجرد داشتهاند احساس رضایت دارند ولی به دلیل تنهایی و نبود همدم و مونس در کنارشان از وضعیت خود گلایه داشته و این سبک زندگی را توصیه نمیکردند. در واقع در میان این گروه از زنان احساس محرومیت ناشی از نداشتن همسر و همدم دیده شده و هرچند در میان تعدادی از آنان روابط گذرا با مردان دیده میشود و آنها بخشی از نیاز خود را با این ارتباطات ارضا کردند ولی به دلیل موقتی بودن، از آن احساس رضایت نداشتهاند.
ناستی زایی (۱۳۸۵)، مقاله ای با عنوان «موانع ازدواج در دختران» را تدوین کرده است که در آن، ابتدا بهطور کلی با بررسی اهمیت ازدواج در زندگی افراد و نیز آسیب شناسی عدم ازدواج از دیدگاههای گوناگون روانی و زیستی، به بررسی موانعی که منجر میشود ازدواج دختران به تأخیر افتد و یا اینکه اصلا ازدواج نکنند را تشریح کرده است.این تحقیق، به روش زمینه ای صورت گرفته و جامعه آماری آن عبارت بودهاند از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی سال ۱۳۸۴-۸۵ دانشگاه سیستان و بلوچستان که تعداد آنان ۴۰۲۷ نفر بوده است . خلاصه نتایج آن چنین بوده است:۲۶/۸۴ درصد آزمودنی ها عوامل اقتصادی را جزء موانع ازدواج مطرح نموده اند. یکی از مهمترین نگرانیهای جوانان مسئله فقر و امکانات مادی بوده است. ۱۳/۵۲ درصد دختران، عوامل فرهنگی را جزء موانع ازدواج مطرح نموده اند .۹ /۸۰ درصد دختران، عوامل اجتماعی را در موانع ازدواج دختران مؤثر دانسته اند و ۸۱/۷۰ درصد بیتوجهی مسئولان را در این امر مؤثر دانسته اند و بالاخره ۵۶/۸۶ درصد از آنان عدم صلاحیت جوانان را در موانع ازدواج مطرح نموده اند.
مجدالدین (۱۳۸۶)، در مقاله ای با عنوان «بررسی دلایل و آثار افزایش سن ازدواج دختران روستائی در آشتیان» که به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفته است؛ خلاصه نتایج این پژوهش را بدین شرح اعلام میکند: متغیر مهاجرت علاوه بر تحصیلات، با هزینه های اقتصادی نیز مرتبط است و پسران، بعد از مهاجرت توانائی مالی بیشتری به دست میآورند که دایره همسر گزینی آنها را وسیعتر می- سازد و این امر باعث بالارفتن سن ازدواج در روستا میشود و بالارفتن سن ازدواج دختران، آسیبهای اجتماعی نیز افزایش می یابد. مشکلات فرهنگی نیز به نوبه خود در بالاتر رفتن سن ازدواج جوانان مؤثر بوده است.
نیک منش و کاظمی (۱۳۸۳)، تحقیقی با عنوان «علل و راه حل های تأخیر در ازدواج جوانان» انجام داده اند که در آن به عوامل مؤثر در افزایش سن ازدواج جوانان پرداخته شده است. جامعه آماری در این تحقیق، کلیه دختران بالای ۲۵ سال و پسران بالای ۲۷ سال ساکن شهر زاهدان و نمونه آماری ۱۲۰ نفر بوده است. گروه نمونه به روش نمونه در دسترس انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات آمارتوصیفی و استنباطی، از آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج نشان داده است که فرصت های ازدواج برای دختران دارای تأخیر در ازدواج نسبت به پسران بیشتر فراهم بوده و دختران مهمترین دلایل ازدواج نکردن خود را نیافتن فرد موردعلاقه و ادامه تحصیل بیان کرده اند. پسران مشکلات اقتصادی و بیکاری را دلیل عدم ازدواجشان دانسته اند و میزان امید برای ازدواج در آینده برای پسران نسبت به دختران بیشتر است. همچنین، دختران و پسران، کاهش انتظارات والدین را بهعنوان راه حل عمده معضل ازدواج جوانان می دانند. در اولویت دوم، پسران و دختران، رفع مشکلات اقتصادی و بیکاری را بهعنوان راه حل مطرح کرده اند.
یعقوبی دوست (۱۳۹۲)، پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین انزوای اجتماعی با میزان خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان نوجوان» انجام داده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین میزان دینداری والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز اجرا گردیده است. روش پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه آماری عبارت بودند از کلیه دانش آموزان دختر و بسر مقطع دبیرستان شهر اهواز و والدین آنها و جمعیت نمونه نیز ۳۸۴ نفر محاسبه گردید. یافته ها حاکی از آن بود که کل ابعاد انزوای اجتماعی با خشونت خانگی و بین ابعاد روابط و معاشرت با خویشاوندان، روابط و معاشرت با همسایگان و همچنین بین بعد روابط و معاشرت با دوستان با خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان همبستگی معناداری وجود دارد.
ابراهیمی مقدمیان (۱۳۸۱)، در پایان نامه خود با عنوان «بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر انزوای اجتماعی جوانان در شهر همدان»،عوامل اجتماعی-فرهنگی اثر گذار بر انزوای اجتماعی جوانان شهر همدان را بررسی کرده و اینکه چرا قشرجوان امروز به نوعی حالت جامعه گریزی و انزوای اجتماعی دچار شده و در حالت منفصل و پذیرا باقی مانده است. روش پژوهش، پیمایشی بوده است. نمونه آماری متشکل از ۲۲۰ پسر در رده سنی ۱۷-۲۵ سال و کل جامعه آماری ۳۶۳۱۲ جوان ۱۷ تا ۲۵ سال شهر همدان بودهاند. نتایج بهدستآمده نشان داده است که بین متغیرهای دموگرافیک (سن-تحصیلات–شغل-وضعیت تأهل) و انزوای اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد. همچنین بین متغیرهای مستقلی چون: تصور از آینده، تنش فرهنگی ناشی از وسایل ارتباط جمعی، آرمانگرایی و مشارکت اجتماعی جوانان در امور روزمره و انزوای اجتماعی (متغیر وابسته) همبستگی معناداری وجود دارد.
حقیقتیان (۱۳۹۲)، در پژوهشی با عنوان “عوامل اجتماعی مؤثر بر انزوای اجتماعی جوانان (مورد مطالعه: شهراصفهان)” که به روش پیمایشی انجام گرفته است؛ برخی از عوامل اجتماعی مؤثر بر انزوای اجتماعی جوانان شهر اصفهان را بررسی کرده است. جامعه آماری تحقیق شامل همه جوانان ۲۹-۱۵ ساله شهر اصفهان می باشد که از بین آنها ۳۸۵ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. نتایج نشان داد که متغیرهای جنسیت، اعتماد اجتماعی و استفاده از اینترنت با انزوای اجتماعی رابطه مستقیم و معنادار داشته ولی رابطه پایگاه اجتماعی-اقتصادی با انزوای اجتماعی متعادل نبود.
محسنی (۱۳۸۵)، در پژوهشی با عنوان «بررسی اثرات استفاده از اینترنت بر انزوای اجتماعی کاربران اینترنت (در میان کاربران کافینتهای تهران)»، با استفاده از روش پیمایشی، اثرات استفاده از اینترنت بر کافینتهای تهران مورد بررسی قرار گرفته است و ۲۰۴ نفر از کاربران کافینت ها طی یک نمونهگیری سهمیه ای- عمدی پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نموده اند. نتایج بهدستآمده میان زمان استفاده از اینترنت در طول شبانه روز و انزوای اجتماعی رابطه معنادار و معکوس نشان میدهند. همچنین استفاده اجتماعی از اینترنت موجب کاهش انزوای اجتماعی می گردد.
حسینی و همکارانش (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان «سنجش و مقایسه میزان پیامدهای انزوای اجتماعی در میان دوگروه توده و نخبه جامعه در دوران سازندگی و اصلاحات»، با توجه به دو سیاست اجتماعی متفاوت که دورئیس جمهور پیشین ایران، (آقای هاشمی رفسنجانی و آقای سید محمد خاتمی) در طول ۸ سال دوران ریاست جمهوری خود درپیش گرفتند، به سنجش و مقایسه میزان پیامدهای انزوای اجتماعی در میان دو گروه توده و نخبه جامعه ایران پرداخته اند. این پژوهش به روش تحلیل ثانویه انجام گرفته است و میزان شکاف در میان دو گروه توده و نخبه محاسبه گردیده و آنها در دوران سازندگی و اصلاحات مورد مقایسه قرار گرفته- اند .نتایج حاکی از این بود که هرچند سیاست های آقای خاتمی در برخی از شاخص های «یأس اجتماعی» از جمله رضایت از خانواده، رضایت از وضع سلامتی و رضایت از وضع شهر محل زندگی موفق بوده است، اما دیگر شاخص ها و معرف های پیامدهای انزوای اجتماعی در دوران ایشان حاکی از افزایش «احساس یأس» در میان هر دو گروه نخبه و توده است. از سوی دیگر شکاف نظر میان این دو گروه نیز در این دوران افزایش یافته است. در بعد «احساس تنهایی» نتایج به گونه ای دیگر بود. درحالیکه در دوران سازندگی قشر نخبه بهشدت خود را بیگانه و تنها احساس میکرد، اما در دوران اصلاحات از احساس تنهایی این گروه بسیار کاسته شد. در بعد «احساس عجز و ناتوانی اجتماعی» عملکرد دولت آقای خاتمی در مقایسه با دولت آقای هاشمی رفسنجانی بسیار ضعیف تر بوده است، زیرا هر دو گروه نخبه و توده احساس عجزشان در این دوره افزایش یافته است؛ اما در مورد «تحمل اجتماعی» افزایش ناچیزی را در دوران آقای خاتمی مشاهده می کنیم……………………..
……………………..
…………………….