مبانی وپیشینه نظری تدریس
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی وپیشینه نظری تدریس
آموزش و پرورش یکی از نهادهای اصلی جامعه است که تعلیم و تربیت و ساختن انسان مطلوب و مؤثر را در جامعه به عهده دارد. برای پرورش افراد مطلوب، نیاز به یک نظام آموزشی کارآمد است که اجزاء و عناصر آن اعم از مواد درسی، دانشآموز، معلم، وسایل آموزشی، فضا و غیره با یکدیگر ارتباط متقابل دارند تا اهداف مورد انتظار تحقق یابد. از طرف دیگر، تدریس و آموزش ازنظر ماهیت یک نظام ارتباطی متقابل است و مدرسه بهسان گروه پویایی، درصدد آماده کردن افراد برای ورود به جامعه در سطح بسیار گستردهتری است. مفهوم اثربخشی تدریس، یعنی اینکه تعیین کنیم آموزشهای انجامشده تا چه حد به ایجاد مهارهای موردنیاز سازمان بهصورت عملی و کاربردی منجر شده است. ارزیابی از اثربخشی آموزش یعنی: تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی، تعیین نتایج قابلمشاهده از دانشآموزان در اثر آموزشهای دادهشده، تعیین میزان انطباق رفتار دانشآموزان با انتظارات آموزشوپرورش و تعیین میزان تواناییهای ایجادشده در اثر تدریس برای دستیابی به اهداف موردنظر است. الگوهای تدریس درواقع الگوهای یادگیریاند و معلمان درحالیکه به دانشآموزان خود اطلاعات میدهند نحوه یادگیری درست را نیز به آنها میآموزند. نحوه تدریس، اثربخشی بسیار بر روی توانایی دانشآموزان دارد (تورانی وهمکاران ۱۳۸۷، ۱۹).
اولین دیدگاهی که راجع به اثربخشی ارائه گردید احتمالاً در طی دهه ۱۹۵۰ بسیار ساده بود. در این دیدگاه اثربخشی بهعنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهدافش را محقق میسازد تعریف شده بود؛ اما با گسترش علم مدیریت و سازمان محدودیت این تعریف روشنتر گردید. اگر ما هدفی را که بیشتر محققان سازمانی بر آن اتفاقنظر دارند و شرط ضروری برای موفقیت یک سازمان محسوب میشود مدنظر قرار دهیم، آنوقت نقطه نظرات روشنتر میگردد، آن هدف، بقاست. اگر سازمان به انجام فعالیتهایی مشغول است به علت آن است که حیاتش را تداوم بخشد. بقاء ارزیابی از تکامل حیات و یا پدیده مرگ است و سازمانها دقیقاً شبیــــه انسانها نمیمیرند. درواقع بیشتر سازمانها نمیمیرند، آنها تجدید ساختار میشوند، گاهی به ادغام با دیگر سازمانها روی میآورند، یا کلاً به حوزه فعالیت جدیدی وارد میشوند و یا در قالب سازمان دیگری شکل میگیرند و این خود تشخیص معادله بقاء را دشوار میسازد. بعلاوه سادهلوحانه است که چنین فرض کنیم سازمانهایی که اثربخش نیستند به دنبال بقاء نیستند. یا فرض نمائیم سازمانهایی که اثربخش هستند عمداً در پی بقاء نیستند. تعداد معدودی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثربخشی از معیارهای چندگانه استفاده کردهاند و خود معیارها نیز از مقیاسهای عمومی نظیر کیفیت، روحیه و معیارهای تخصصی نظیر نرخهای حوادث و میزان غیبت در کار تشکیلشدهاند و این امر باعث گردیده که اثربخشی برای افراد مختلف معانی مختلفی پیدا کند (الوانی و داناییفرد، ۱۳۸۱، ۴۹).
عبارت است از میزان موفقیت معلم درزمینه بازدهی و نتایج کاری است که به او محول شده است (زارعی ۱۳۸۵، ۱).
تدریس اثربخش به معنی توانایی معلم برای فراهم آوردن تجربه یادگیری جهت کسب نتایج آموزش مطلوب است. برای این منظور تکتک دانش آموزان باید درگیر فعالیت یادگیری شوند. تدریس اثربخش سه جنبه از فعالیتهای یادگیری؛ (توجه، پذیرا بودن و تناسب) را شامل میشود؛ یعنی دانش آموزان باید انگیزه داشته و مشتاق یادگیری باشند. در تدریس اثربخش سؤال این است که چگونه میتوان جنبههای تدریس و تجربه یادگیری را طوری ترتیب داد که توجه، تلاش ذهنی و انگیزه دانشآموزان را جلب و حفظ کرده و نوع یادگیری موردنظر را پرورش داد. معلمان در تدریس اثربخش به مدیریت آموزشی کلاس توجه میکنند، یعنی دانشآموزان را بهطور فعال درگیر درس کرده و درنتیجه باعث کاهش وقت بیکاری آنان میشوند (تورانی وهمکاران ۱۳۸۷، ۱۹). تدریس اثربخش باید منظم و برانگیزاننده باشد و موجب ارتقای انگیزه، نشاط، نوآوری و افزایش کار آیی معلم و دانشآموز شود (عسکری و عندلیب ۱۳۸۹، ۳۳-۲۶). کیفیت آموزش فرایندی چندبعدی است و دارای پیامدهای کوتاهمدت و طولانیمدت است، لذا اثربخشی آن نیز باید از جنبههای متعددی بررسی شود و این امر مستلزم نگاه جدی به تمام عوامل درگیر با فرآیند یاددهی – یادگیری است (رئوفی ۱۳۸۹، ۱۷۶-۱۶۷).
۲-۳- روشهای تفکر در تدریس اثربخش:
تدریس اثربخش را اینگونه تعریف کردهاند: تدریسی که در آن معلم بهطور موفقیتآمیز به اهداف یادگیری دانشآموزان دستیابی پیدا میکند. بهطورکلی دو عنصر بسیار ساده موجب تدریس اثربخش میشوند:
معلم باید تصویر ذهنی روشنی از نوع یادگیری که قرار است اتفاق بیفتد، داشته باشد.
معلم تجربیات یادگیری را فراهم میکند که به این نوع یادگیری دستیابی پیدا کند (تورانی وهمکاران ۱۳۸۷، ۲۴).
در مورد میزان بهکارگیری معیارهای تدریس اثربخش در مدارس، قبل از هر چیز دریافتن کمبودها و جبران نواقص آموزشی مؤثر است؛ چراکه این امر تصویری نسبتاً جامع از کیفیت آموزشی مدارس ارائه میدهد و منجر به تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف موجود در کیفیت تدریس معلمان خواهد شد. به دنبال این امر آموزشوپرورش باید در برنامهریزی دورههای آموزش ضمن خدمت نیز مؤثرتر عمل کند و نیازهای واقعی معلمان را در این زمینه به گونه مطلوبی پیشبینی و برآورده سازد (ظهور۱۳۸۲ ، ۱۳-۵). اندازهگیری اثربخشی تدریس بهصورت مطلق و در پایان یک دوره آموزشی رویکرد کاملی نیست. اثربخشی و کیفیت آموزش میبایست در طول فرایند آموزش ایجاد و بررسی گردد و در پایان فرایند آموزشی برای اطمینان از صحت اقدامات انجامشده و تحقق اهداف تعیینشده موردبررسی و اندازهگیری قرار گیرد. هدف و ضرورت اثربخشی با توجه به گسترش برنامهها و مراکز آموزشی وزارت نیرو که مستلزم صرف منابع انسانی، مالی و مادی فراوانی است که تأمین این منابع موجب حساسیت بیشتر مدیران و شرکتکنندگان در دورهها نسبت به آموزش شده است. بررسی میزان اثربخشی دورهها و ارائه بازخورد اطلاعاتی به افراد پاسخی به این حساسیت است (آموزش اثربخش چیست؟) (دل آرام ۱۳۸۵، ۲۱-۱۵). اثربخشی کلی تدریس یک معلم در مدرسه، در پرتو تقابل میان معیارهای کلی شامل طراحی تدریس، اجرای آموزش، مدیریت کلاس درس، روابط انسانی، ارزشیابی و ویژگیهای شخصیتی مطلوب، سنجیده و تعیین میشود. بهعبارتدیگر مدرس اثربخش کسی است که با طرح درس از پیش تعیینشده در کلاس حضور یابد و به ارائه آموزش مؤثر مطابق با آن طرح درس بپردازد و در این راستا داشتن تسلط بر موضوع درس و متخصص بودن در آن زمینه، استفاده از روشهای تدریس متنوع، شرکت دادن دانش آموزان در جریان تدریس از طریق تعیین فرصت سخنرانی یا کنفرانس برای آنان، داشتن انتظارات بالا و معقول از فراگیران و مواردی اینچنین را مدنظر قرار دهد. همچنین وی باید ضمن ایجاد محیطی شاد و جذاب در کلاس درس، در مقابل بروز بینظمیهای احتمالی برخورد مؤثر داشته باشد. روابط انسانی سازنده و متقابل خویش را با دانشآموزان در فضای داخل و حتی خارج از کلاس حفظ نماید، با انجام ارزشیابیهای صحیح و ارائه بازخورد بهموقع، نواقص یادگیری فراگیران و حتی تدریس خود را رفع کند و درعینحال از شخصیت باثبات و صفات شایسته یک معلم برخوردار باشد (عندلیب و احمدی ۱۳۸۶، ۷۰-۶۹).
…………………………..
…………………………….
……………………………