مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلال نارسا توجه فزون کنشی
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلال نارسا توجه فزون کنشی
اختلال نارسا توجه/ فزون کنشی یک اختلال عصبی-رشدی است که با سه ویژگی اصلی یعنی نارسا توجهی، تکانشگری و فزونکنشی شناخته میشود. این اختلال از شایعترین اختلالات عصبی-رفتاری دوران کودکی است که بخش بزرگی از جمعیت جهان (۳ تا ۷ درصد کودکان) را مبتلا کرده است (فارون، سرجنت، گیلبرک، بیدرمن[۱]، ۲۰۰۳، به نقل از صاحبان، امیری، کجباف و عابدی، ۱۳۸۹). فزونکنشی برای اکثر مردم، به خصوص والدین و معلمان واژهای آشناست. کودکی که در حرکت دائم است، با انگشتانش ضربه میزند، پاهایش وول می خورد، دیگران را هل میدهد، بدون دلیل کنترل خود را از دست میدهد و بی قراری میکند، معمولا فزونکنش نامیده میشود. این کودکان معمولا دشواریهایی در تمرکز بر تکالیف دارند (کرینگ، دیوسون، نیل، جانسون[۲]، ۲۰۰۷، به نقل از جدیدی، شمسایی، مظاهری، خوشابی و فرخی، ۱۳۹۱).
۱-۲-۲- زیر ریختهای اختلال نارسا توجه / فزون کنشی
در چهارمین نسخهی راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی امریکا سه زیر ریخت متفاوت برای این اختلال در نظر گرفته شده است که شامل ریخت معمولا نارسا توجه، ریخت معمولا فزونکنش / تکانشگر، و ریخت ترکیبی میباشد.
توجه یک سازه چند وجهی است و افراد با اختلال نارسا توجه / فزونکنشی دشواری زیادی در زمینهی توجه خودکار به اطلاعات دیداری که میانجی آن مدارهای توجهی خلفی مغز است ندارند. این افراد در خصوص فعالیتهایی که به حفظ توجه نیاز دارد مشکلات زیادی دارند که گاهی وقتها به آن مشکل گوش به زنگی میگویند و اعتقاد بر این است که میانجی آن مدارهای توجهی لوب فرونتال است (سواب-بارنفلد، دیسوناویل، و ون انگلن[۳]، ۲۰۰۰). بارکلی توضیح میدهد که مهمترین مشکل توجه در کودکان، توجه پایدار است. توجه پایدار به فرد کمک میکند که محرکهای دیگر را کنترل کند و فقط به یک محرک پاسخ دهد (علیزاده، ۱۳۸۶). این گونه مشکلات مرتبط با استمرار و پشتکار، گاهی اوقات در موقعیتهای بازی آزاد ظاهر میشود. بدین صورت که با هر اسباب بازی مدت کوتاهی بازی کرده و به طور مکرر اسباب بازی ها را عوض میکنند. مشکل دیگر این کودکان حواسپرتی است، به این معنی که کودک به رویدادهای بسیاری که ارتباطی با تکلیف ندارند پاسخ میدهد. در مقایسه با فعالیتهایی که تقویت دیرتری در پی دارند این کودکان حواسشان پرت میشود و به فعالیتی که تقویت فوری در پی دارد مشغول میشوند. در این زمینه پژوهشی نشان داد که این کودکان در مقایسه با کودکان عادی، زمانی که اسباب بازیهای لازم برای بازی وجود داشت، زمان کمتری را به تماشای تلوزیون اختصاص میدادند (بارکلی، ۲۰۰۵).
دومین نشانه که در تحلیل عاملی هم در کودکان و هم در بزرگسالان دیده شده است، بازداری ضعیف، و فزون کنشی مربوط به آن است. از نظر بالینی کودکان با اختلال نارسا توجه/ فزون کنشی بدون اینکه منتظر دستور انجام کاری بمانند، سریع به موقعیتها پاسخ میدهند. در نتیجه این افراد ممکن است نتوانند به پیامدهای بالقوه منفی، مخرب و حتی خطرناک که با رفتارها یا موقعیتهای خاصی همراه است توجه کنند. بنابراین، به نظر میرسد این کودکان زیاد به فعالیت های مخاطره آمیز غیر ضروری دست میزنند. آنها همچنین، در مقابل همسالانشان خود نمایی کرده و به فعالیتهای چالش آمیز دست میزنند (بارکلی، ۲۰۰۵).
تکانشگری یکی از اجزای اصلی اختلال نارسا توجه/ فزون کنشی است که صاحب نظران معمولا آن را «رفتار بدون تفکر» در نظر میگیرند. اگرچه تکانشگری از نظر کیفیت غیر عادی نیست بلکه در ارزیابی آسیب شناختی، کمیت آن مهم است، زیرا هرکسی ممکن است گاهی رفتار تکانشگری نشان بدهد (علیزاده، ۱۳۸۶). تکانشگری نیز مانند توجه دارای ماهیتی چند وجهی است، از جمله: کنترل اجرایی ضعیف، ناتوانی در بازداری از واکنشهای بارز و برجسته، و ناتوانی در به تعویق انداختن واکنش یا تاخیر ارضا (اولسون، وستربرگر، و کلینبرگ[۴]، ۲۰۰۴). برای مثال، آنها در مقایسه با کودکان عادی به تقویت کنندههایی با فاصلههای کوتاه تر احتیاج دارند. شاید به همین خاطر است که از پیامدهای رفتار خود تجربه کسب نمیکنند و حتی پس از تنبیه شدن، دوباره رفتارهای آزارشی را تکرار میکنند (علیزاده، ۱۳۸۶).
۲-۲-۲- سبب شناسی اختلال نارسا توجه / فزون کنشی
شواهد قوی وجود دارد که ژنتیک نقش علی قدرتمندی در اختلال نارسا توجه / فزونکنشی دارد (بیدرمن، ۲۰۰۵؛ مایک و فارون[۵]، ۲۰۰۸). پژوهشهای ژنتیک، در زمینههای سبب شناسی اختلال نارسا توجه / فزون کنشی دو خط اصلی را دنبال میکنند: یکی پژوهشهای ژنتیک رفتاری و دیگری پژوهشهای ژنتیک ملکولی.
۱-۱-۲-۲-۲- ژنتیک رفتاری
در پژوهشهای ژنتیک رفتاری از منابع متنوعی چون خانواده، دوقلوها، فرزند خواندهها استفاده میشود. شواهد تجربی ناشی از پژوهش خانوادگی، نشان دهندهی این موضوع است که ژنها در سبب شناسی این اختلال نقش بسزایی دارند. برای مثال بیدرمن (۲۰۰۵) نشان داد که والدین، و خواهر و برادر کودکان دارای اختلال نارسا توجه / فزون کنشی، دو تا هشت برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلال هستند. همچنین، شواهد حاکی از احتمال بیشتر ابتلای جفت دوقلوهای همسان به اختلال نارسا توجه / فزون کنشی، نسبت به دوقلوهای ناهمسان میباشد (عابدی، ۱۳۸۶). افزون برآن، پژوهش حاکی از آن است که بستگان زیستی کودکان دارای این اختلال، نسبت به بستگان فرزند خواندههایشان به احتمال بیشتری به اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی مبتلا میشوند (فارون، پرلیس، دویل، اسمولر، گورالنیک، و همکاران، ۲۰۰۵).
۲-۱-۲-۲-۲- پژوهش های ژنتیک ملکولی
مطالعات زیستی-شیمیایی در گذشته، نارسایی عملکرد دپامین را در مغز کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی نشان دادهاند، که در برانگیختگی مغز نقش اساسی دارد و اثر خود را از طریق چهار مسیر دپامینرژیک مهم در مغز (جسم پستانی تا ساقه هیپوفیز، جسم سیاه تا اجسام مخطط، سیستم مزوکرتیکال و سیستم مزولیمبیک) اعمال میکند. از این رو یکی از جهت گیریهای اصلی پژوهشهای ژنتیک ملکولی بررسی ژنهایی است که بر کنش وری دپامین اثر میگذارند (هاوی و لاوی، ۲۰۰۷، به نقل از اعظمی، ۱۳۹۱). مطالعات آثار دارویی، از فرضیه کمبود دپامین در مورد این اختلال حمایت میکنند. همچنین، پژوهشهای انجام شده بر روی سوخت و ساز بدن کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی، بیانگر آن است که این کودکان در شیمی عصبی مغز از جمله دپامین دچار مشکل هستند. کودکانی که دچار کمبود دپامین هستند، میتوانند در معرض ابتلا به اختلال فزونکنشی قرار بگیرند. به عقیده صاحب نظران کمبود سوخت و ساز نوراپی نفرین نیز میتواند در این اختلال نقش داشته باشد (عابدی و قوام، ۱۳۸۸).
مطالعه تعامل کودکان با اختلال نارسایی توجه / فزونکنشی با والدینشان نشان میدهد که این کودکان تعاملات پر تنشتری با والدین خود دارند (برین و بارکلی، ۱۹۸۸)، خشونت بیشتری در خانوادهی خود گزارش میکنند (بورمستر، کمپارو، کریستنس، و گنزالس[۶]، ۱۹۹۲) و مادران آنها افسردهتر و نا امیدتر هستند و صلاحیت کمتری دارند (بک، یانگ و تارنوسکی[۷]، ۱۹۹۰). مطالعهی تعامل والدین-فرزند، در بین خانوادههای کودکان با اختلال نارسا توجه / فزون کنشی در ایران نشان داده است که این والدین، بیشتر از والدین فرزندان عادی از شیوههای فرزندپروری خودکامه استفاده میکنند (علیزاده و اندریس[۸]، ۲۰۰۲). همچنین، خانوادههای کودکان با اختلال نارسا توجه / فزونکنشی، استرس و احساس عدم شایستگی بیشتری در تربیت کودکان دارند. افسردگی بیشتر در مادر، تماسهای کمتر با اعضای فامیل، اختلافات زناشویی، طلاق و جدایی در این خانوادهها بیشتر تجربه میشود (دوپائول و استونر، ۲۰۰۳؛ به نقل از بهمنی، ۱۳۸۷).
۳-۲-۲-۲- عوامل عصبی- زیست شناختی
امروزه وجود آسیب مغزی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ فزونکنشی نظر بسیاری از متخصصان را به خود جلب کرده است. گروه بسیاری از محققان با استفاده از فنون تصویر نگاری عصبی، به شواهدی از انحرافات ساختاری و کنشی در برخی از نواحی مغزی این افراد از جمله قطعه پیشانی، هستههای قاعدهای، مخچه، جسم پینهای و سینگولیت پیشین در مقایسه با افراد عادی، دست یافتهاند (نیگ[۹]، ۲۰۰۶؛ بارکلی، ۲۰۰۶). بارکلی تاکید میکند که قطعهی پیشانی، نقش بسیار مهمی در کنترل، توجه پایدار، بازداری، برنامهریزی، سازماندهی و بخش بندی رفتار دارد (عابدی و قوام، ۱۳۸۸). فرضیهی اختلال در قشر پیش پیشانی افراد دارای اختلال نارسایی توجه / فزونکنشی، متضمن وجود مشکلاتی در قسمتهای پیشانی خلفی-جانبی (DLPFC) و قشر پیش پیشانی حدقه ای (O-PFC) میباشد (نظیفی، ۱۳۹۰). از طرفی، پژوهش حاکی از کوچکتر بودن اندازه هسته دم دار در دو نیمکره راست و چپ مغز افراد دارای اختلال نارسا توجه / فزون کنشی میباشد (کاستلانوس، گید، برکوین، و والتر[۱۰]، ۲۰۰۱).
………………………………..
……………………………………
………………………………….