مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی دیدگاه فریقین و حقوق موضوعه و رسیدن به موارد اشتراک و اختلاف
- پس از پرداخت لينک دانلود هم نمايش داده مي شود هم به ايميل شما ارسال مي گردد.
- ايميل را بدون www وارد کنيد و در صورت نداشتن ايميل اين قسمت را خالي بگذاريد.
- در صورت هر گونه مشگل در پروسه خريد ميتوانيد با پشتيباني تماس بگيريد.
- براي پرداخت آنلاين بايد رمز دوم خود را از عابربانك دريافت كنيد.
- راهنماي پرداخت آنلاين
- قيمت :130,000 ریال
- فرمت :Word
- ديدگاه :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق برای فصل دوم پایان نامه بررسی دیدگاه فریقین و حقوق موضوعه و رسیدن به موارد اشتراک و اختلاف
۲-۱٫ حکم قذف از نظر فقه
۲ـ۱ـ۱٫ دیدگاه فقهای امامیه
از آن جایی که شخصیت افراد بالاترین سرمایه معنوی و زندگی اشخاص به حساب میآید، اسلام در حرمت نهادن به آن نهایت توصیه را مبذول داشته وخدشه وارد کردن به آن را جزء گناهان کبیره محسوب نموده وآن را به لحاظ حکم تکلیفی، حرام دانسته است. فقهای امامیه با استناد آیات قرآن و روایات متعددی که بر این حکم دلالت میکنند، به حرمت قذف اذعان کردهاند که در ذیل به برخی از استنادات آنها اشاره میشود:
أـآیات؛ در قرآن کریم آیاتی را دال برحرمت قذف آمده است که عبارتند از:
آیه اول ـ خداوند میفرماید: «وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَ لاَ تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۱]؛ وآنان كه به زنان مؤمنه و با عفّت، نسبت زنا مىدهند و چهار شاهد براى اثبات دعوى خود نمىآورند، آنان را با هشتاد تازيانه تنبيه كنيد و هرگز شهادتشان را نپذيريد و آنان فاسق و نادرستكارند».
شیخ طوسی جهت حرمت قذف به این آیه استناد کرده، وآن را دلیل بر لعنت قاذف دردنیا و آخرت عنوان کرده است.[۲]
مفسران در تفسیر این آیه میگویند: علت اينكه شهادت و گواهى قاذف، مادامى كه فاسق باشد، قبول نيست، این است که قاذف محكوم به فسق است و فسق از گناهان كبيره محسوب میشود[۳]. روشن است که بحثی درحرمت گناهان کبیره نیست.
در تفسیر دیگری آمده «اینکه خداوند برای قذف زن محصنه به فاحشه ای مانند زنا، چهار شاهد را به عنوان تصدیق میخواهد دلیل بر این است که رمی زن به زنا، لعان وی محسوب میشود و از احکام لعان، حرمت ابدی بین زن و مرد است. بنابراین جهت حرمت قذف از طریق ملاعنه ثابت میشود».[۴]
آیه دوم ـ خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ[۵]؛ به درستى كه آنان كه دشنام مىدهند به زنا زنان عفيفه ساده لوح مؤمنه را، لعنت كرده مىشوند در دنيا و آخرت و مر ايشان راست عذاب بزرگ».
در تفسیر این آیه آمده است: قول «لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» مبالغه درحرمت و نهى از قذف محصنات، است. چرا كه موجب دوری از رحمت الهى در دنيا و آخرت و سبب عقوبت عظيم است که خداوند دوری از رحمت را فقط در مورد گناهان کبیره وعده داده است.[۶]
ب)روایات؛ احادیث زیادی بر حرمت قذف، دلالت میکنندکه برخی از فقها به آن استناد کردهاند:
روایت اول ـ شیخ صدوق جهت حرمت قذف به این حدیث استناد کرده است:
حذیقه از پیامبر (ص) نقل میکند که فرمودند: « قذًف محصنة يحبط عمل مائة سنة؛[۷] قذف زن محصنه، عبادت صد سال را از بین می برد».
روایت دوم ـ محدث نوری برای حرمت قذف به حدیثی از پیامبر(ص) استناد کرده است که در آن پیامبر میفرماید: « مَن أقَام الصَلواتَ الخَمس و اِجتَنبَ الكَبائِر السَبع نُودِي يَومَ القِيامَة: يَدخُل الجَنة مَن أيّ بابَ شاءَ، فَقالَ رَجُلَ لِلرّاوي: الكَبائر سَمعَتهن مِن النَبي صَلى اللهُ علَيه و آله؟ قال: نَعم، الشِركَ بِالله، و عُقوق الوالِدين و قَذفَ المُحصَنات، و القَتل، و الفِرار مِن الزُحف، وَ أكَل مالَ اليَتيم، و الرِبا[۸]؛ هر کس نمازهای پنجگانه را به پا دارد و از کبائر هفتگانه دوری کند از هر دری که بخواهد وارد بهشت میشود. مردی به راوی گفت کبائرهفتگانه را از پیامبر(ص) شنیدی؟ راوی گفت، بله، عبارتند از شرک به خدا، عاق والدین شدن، قذف محصنات، قتل، فرار از جهاد، خوردن مال یتیم، و ربا»[۹].
ابن بابویه نیز جهت حکم تکلیفی قذف میگوید که اختلافی در حرمت قذف نیست[۱۰].
روایت سوم ـ همچنین محدث نوری به حدیث دیگری استدلال کرده و میگوید: ازامام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «مَنْ سَبَّ مُؤْمِناً أَوْ مُؤْمِنَةً بِمَا لَيْسَ فِيهِمَا بَعَثَهُ اللَّهُ فِي طِينَةِ الْخَبَالِ حَتَّى يَأْتِيَ بِالْمَخْرَجِ[۱۱]َ؛ [۱۲]؛هههر کس نسبت دهد مومنی را به آنچه که در او وجود ندارد، خداوند او را با شکمی برآمده محشور میکند تا اینکه همهی آنچه در شکمش هست از مخرج او بیرون بریزد، محشور میکند. انذاری که در این آمده دلیل بر حرمت قذف میباشد، چرا که انذار خداوند فقط در مورد افعالی که حرام است و وعده آتش بر آنها داده شده، می باشد[۱۳].
روایت چهارم ـ محدث نوری در حدیث دیگری جهت حرمت قذف استناد کرده است که پیامبر: «نَهَى أَنْ يُقْذَفَ مَنْ لَيْسَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا أَنْ يُطَّلَعَ عَلَى ذَلِكَ مِنْهُمْ وَ قَالَ أَيْسَرُ مَا فِيهِ أَنْ يَكُونَ كَاذِباً[۱۴]؛ از قذف نهی کرده ومیفرماید: از مسلمانان نیست مگر اینکه اظلاع پیدا کند از نسبتی که به او داده است، و بهتر است بگوییم او دروغگوست».
روایت پنجم ـ مرحوم کلینی میگوید که امام صادق از پیامبر روایت میکند به اینکه پیامبر فرمودند: «لَا يَنْبَغِي وَ لَا يَصْلُحُ لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَقْذِفَ يَهُودِيّاً وَ لَا نَصْرَانِيّاً وَ لَا مَجُوسِيّاً بِمَا لَمْ يَطَّلِعْ عَلَيْهِ مِنْهُ وَ قَالَ أَيْسَرُ مَا فِي هَذَا أَنْ يَكُونَ كَاذِباً[۱۵]؛ برای موُمن شایسته نیست که قذف کند یهودی نصرانی و مجوسی را به آنچه که از آنان اطلاع ندارد»..
۲ـ۱ـ۲٫ دیدگاه اهل سنت
فقهای اهل سنت به تبع امامیه نیز به حرمت قذف اذعان کردهاند و برخی از آنان در این مورد مانند ابن قدامه میگوید: « قذف به اجماع ائمه حرام است و اصل در حرمت آن کتاب وسنت است؛ بنابراین از نظر حکم تکلیفی نیز تردیدی در حرمت قذف وجود ندارد».[۱۶]عمدهی مستندات اهل سنت نیز برخی آیات و روایات است. در اینجا به آنها اشاره میشود:
أـ آیات؛ تنها آیهای که فقهای اهل سنت برای حرمت قذف بدان استناد کردهاند آیه چهار سوره نور میباشد.
….
….
…..
[۱]ـ نور/۴ وحلّى، مقداد بن عبد اللّه سيورى، كنز العرفان في فقه القرآن، ۲/۸۶۱٫
[۲] ـ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه امامیه، ۸/۱۵٫
[۳]ـ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیرالقرآن،۷/۴۱۳٫
[۴]ـ همان.
[۵]ـ نور/۲۳٫
[۶] ـ جرجانى، سيد امير ابو الفتح حسينى، تفسير شاهى، ۲/۶۷۱٫
[۷] ـ ابن بابویه، محمد بن علی،من لا یحضر الفقیه، ۵/۳۸۲٫
[۸]– نوری، محدث، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،۱۸/۹۰٫
[۹]ـ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه امامیه، ۸/۱۵٫
[۱۰]– ابن بابویه،۴/۴۸٫
[۱۱] – نورى، محدث، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۸/۸۹٫
[۱۳] ـ نورى، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۸/۹۰٫
[۱۴] ـ همان.
[۱۵]ـ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،۱۴/۱۸۸٫
[۱۶] ـ شیرازی، ابو الاسحاق، المهذب فی فقه الامام الشافعی، ۳/ ۳۴۵٫
[۱۷] ـ نور/۴٫